تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

قرآن چگونه لزوم بعثت پيامبران را از جهت «فصل خصومتها» در ميان مردم اثبات مي‏كند؟


گروهي از پيامبران علاوه بر تبليغ و تبيين احكام الهي موفق به تشكيل حكومت الهي شدند و طبعاً هيچ حكومتي نمي‏تواند بي‏نياز از سه قوه و قدرت باشد: 1 ـ قانون، 2 ـ مجريان قانون، 3 ـ داوران در ميان مردم كه در صورت بروز اختلاف در موضوعات، به عدل، داوري كنند و از هر سه به نام‏هاي: قوّه مقنّنه، قوّه مجريه، قوّه قضائيه تعبير مي‏شود و تعبير عام از سه قوه همان تشكيل حكومت مي‏باشد. قرآن از برخي از پيامبران نام برده است كه علاوه بر مقام والاي تبليغ احكام الهي، اختلافات مردم را در يك رشته از موضوعات، بر طرف مي‏كردند، البته اين اختلاف، اختلاف در حكم خدا نبود و متخاصمان اصل حكم را پذيرفته ولي از حكم مربوط به مورد نزاع آگاه نبودند، و به پيامبران مراجعه كرده و خواهان بيان حكم الاهي در مورد نزاع بودند و در حقيقت اين نيز يكي از انگيزه‏هاي بعثت پيامبران است كه مي‏تواند شاخه‏اي از اصل كلي «برطرف كردن اختلافات» باشد و اينك نمونه‏هائي از آيات قرآن در اين باره: درباره داود مي‏فرمايد: «يا داوُدُ إنّا جَعَلْناكَ خَليفَةً فِي الأرْضِ فَاحْكُمْ بين الناسِ بِالحَقِّ وَلا تَتَّبِع الهَوي فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللّهِ» ص/26 [اي داود تو را در روي زمين خليفه خود قرار داديم پس در ميان مردم به حق داوري كن و از هوي و هوس پيروي مكن كه تو را از راه خدا گمراه مي‏سازد.] در آيه ديگر خداوند او را چنين توصيف مي‏كند «وَآتاهُ اللّهُ المُلْكَ وَالحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمّا يَشاءُ» بقره/251 [خداوند به داود ملك (حكومت جامع) و حكمت داد، و از آنچه كه مي‏خواست به او آموخت.] طبعا كساني كه زمام رهبري اجتماع را در دست دارند، بايد داور مردم نيز باشند و اين كار را به طور مباشري و مستقيم يا با تعيين و نصب حاكمان و داوران صالح انجام دهند. و در برخي از آيات شيوه داوري داود و سليمان بيان شده است آنگاه آنان را چنين توصيف مي‏كند «وَكُلّاً آتَيْناهُ حُكْماً وَعِلْماً» انبياء/79 [و هر يك از آن دو را داوري و دانش داديم.] اين نه تنها داود و سليمان بودند كه با داشتن مقام قضاوت داوري مي‏كردند، بلكه از برخي از آيات استفاده مي‏شود كه گروهي از فرزندان ابراهيم نيز داراي چنين مقام شامخي بودند چنان كه مي‏فرمايد: «فَقَدْ آتَيْنا آلَ ابْراهِيمَ الكِتابَ وَالحِكْمََةَ وَآتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظيِماً» نساء/54 [به فرزندان ابراهيم كتاب و حكمت آموختيم و به آنان سلطنت بزرگي داديم.] مسلماً يك سلطنت بزرگ، جدا از داوري در منازعات و خصومات نخواهد بود. و درباره پيامبر گرامي(ص) كه خود از آل ابراهيم است، مي‏فرمايد: «وَانْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالقِسْطِ انَّ اللّهَ يُحِبُّ المُقْسِطِينَ» مائده/42 [اگر در ميان آنان داوري كردي به عدل داوري كن، خدا دادگران را دوست دارد.] و در آيه ديگر مي‏فرمايد: «فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما اَنْزَلَ اللْهُ» مائده/48 و باز مي‏فرمايد: «وَاَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أنْزَلَ اللّهُ» مائده/49 از مجموع اين آيات، و آياتي كه درباره حكم و داوري پيامبران وارد شده است، مي‏توان نتيجه گرفت كه يكي از انگيزه‏هاي برانگيخته شدن پيامبران، داوري در خصومات و مرافعات، و به يك معني رفع اختلاف در موضوعات بوده است با اين تفاوت كه گاهي پيامبران براي تبيين احكام كلي و رفع اختلاف در اين مورد مبعوث شده‎اند و گاهي براي رفع اختلاف در موارد جزئي، يعني مرافعات و منازعات در موضوعات، و سرانجام هر دو نوع اختلاف دورويه از يك سكه اند كه بعثت پيامبران را به دنبال داشته است.eporsesh.com .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image