تخمین زمان مطالعه: 25 دقیقه
از منظر تاریخى و آموزه هاى وحیانى، پیرامون ادیان الهى همواره با صلح و آرامش در کنار یکدیگر به زندگى مشغول بوده اند، کشور فلسطین نیز تا قبل از شکل گیرى صهونیسم بین الملل شاهد زندگى مسالمت آمیز مسلمانان، یهودیان و مسیحیان بود، اما از زمانى که صهیونیسم با پشتوانه استعمارگران در صدد غصب یکى از مهم ترین مراکز دینى و استراتژیک کشورهاى اسلامى برآمد و با تجاوز وحشیانه خود به قتل، غارت و اخراج مسلمانان از خانه و کشورشان پرداخت، مسلمانان به دفاع از حقوق مسلم خویش ایستادگى در مقابل متجاوزان پرداختند.در ادامه به بررسى این موضوع مى پردازیم:یکم. از نظر آموزه هاى وحیانى رهبران سیاسى و فکرى صهیونیسم، معتقدند که تأسیس حکومت اسرائیل، بنا به تحقق «وعدههاى الهى» براى بازگشت یهود به سرزمین موعود است. پایه اصلى استدلال و اعتقاد آنها در مورد تعلق فلسطین به یهودیان بر اساس چند آیه از تورات است که خطاب به حضرت ابراهیم و یعقوب گفته شده است. در عهد «عتیق» به ابراهیم (ع) وعده داده شده است که «به ذریّت تو این زمین را مىبخشم» و نیز آمده است: «این زمین را از نهر عظیم، یعنى، فرات به نسل تو بخشیدهام». در این باره مىتوان گفت:1. تمامى این وعدهها به ابراهیم (ع) و نسلهاى آن حضرت داده شده است. بدیهى است که یهودیان نسل منحصر به فرد حضرت ابراهیم نبودند بلکه اعراب نیز که فرزندان اسماعیل و ابراهیم(ع) هستند از اعقاب ابراهیم بوده و مشمول وعده الهى مىشوند.2. در تورات اشاره شده که اسماعیل نیز از اعقاب «تو» (ابراهیم) است. در واقع یهود و اعراب، هر دو اعقاب ابراهیم به شمار مىروند، زیرا اسماعیل جدّ پدرى اعراب و اسحاق (پدر حضرت یعقوب) جدّ پدرى یهودیان، از فرزندان ابراهیم بودند. 3. زمانى این وعده به ابراهیم داده شد که «میثاق ختنه» در جریان بود (قربانى کردن اسماعیل از سوى پدرش ابراهیم). در این زمان سرزمین کنعان (فلسطین) به عنوان ملک دائمى، به ابراهیم (ع) و اعقاب او وعده داده شد. آن هنگام، اسحاق فرزند دیگر ابراهیم (ع) متولد نشده بود. بنابراین، یهودیان (از اعقاب اسحاق)، نمىتوانند مدعى حق انحصارى بر فلسطین شوند. 4. نمىتوان از نظر انسانشناسى، ثابت کرد که تمامى یهودیان کنونى، اعقاب ابراهیم (ع) هستند. از این رو دلیلى ندارد که همه یهودیان را، وارثان وعده الهى در مورد فلسطین بدانیم. 5. بسیارى از یهودیان صهیونیست، معتقدند بازگشت به «صهیون و ارض موعود»، یک فرایند روحى و معنوى است نه تشکیل مجدد حکومت اسرائیل. 6. به نظر برخى از منتقدان یهودى صهیونیسم، وعدههاى تورات در رابطه با بازگشت به «ارض موعود» تحقق یافته است زیرا یهودیان پس از تبعید به بابل، به وسیله کورش (پادشاه ایران) آزاد شدند و مجددا به «یهودیه» بازگشتند و دیوارهاى «اورشلیم» را مجددا ساختند و معبد «هیکل سلیمان» را بازسازى کردند. در ادبیات یهود نیز (عهد عتیق و جدید)، مسأله بازگشت دوباره، هرگز پیشگویى نشده است. بر فرض صحّت چنین آیاتى در تورات (با توجه به تحریف تورات در موارد متعددى) و دلالت آنها بر چنین وعدهاى از سوى خداوند (آن هم در فلسطین کنونى و زمان حاضر) به هیچ وجه سرزمین فلسطین حق انحصارى یهودیان نیست و مجوّزى براى تشکیل دولت نژادپرست اسرائیل و ظلم و تعدّى به حقوق مسلّم ساکنان اصلى این سرزمین نمىباشد. دلایل قداست و اهمیت بیتالمقدس براى مسلمانان: در این زمینه مقاله اى تحت عنوان (قداست فلسطین، علیرضا محمدى، منبع: ماهنامه پرسمان، شماره 49) ارائه مى گردد: بیتالمقدس به دلایل متعددى، براى مسلمانان و جهان اسلام از قداست و اهمیت ویژهاى برخوردار است که برخى عبارتند از: 1. فلسطین سرزمینى است که اولین قبله مسلمانان، دومین مسجد اسلام و سومین حرم شریف (بعد از مکّه و مدینه) در آن قرار دارند و به گفته امام على علیهالسلام، یکى از چهار قصر بهشتى در دنیا ( بعد از مسجدالحرام، مسجد النبى صلىاللهعلیهوآله و مسجد کوفه ) بیت المقدس است. این شهر، به طور یکسان، براى پیروان هر سه دین ابراهیمى، مقدس است و قبله امتهاى پیشین نیز بوده است. (1) در سیزده سال اول بعثت - که پیامبر صلىاللهعلیهوآله در مکّه زندگى مىکرد و نیز تا هفده ماه بعد از هجرت به مدینه ، آن حضرت و مسلمانان به سوى مسجدالاقصى نماز مىگزاردند. 2. مسجدالاقصى از جهت دیگرى هم براى مسلمانان حائز اهمیت است و آن، قداست و اهمیت معراج پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله است که از مسجدالحرام به قصد مسجدالاقصى و از آن جا به آسمانها صورت پذیرفت. در قرآن کریم در این باره آمده است: «پاک و منزه است خدایى که بندهاش را در یک شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصى - که گرداگردش را پربرکت ساختیم، برد تا آیات خود را به او نشان دهیم . . . ». (2) جمله «بارَکْنا حَوْلَهُ » ، بیانگر این مطلب است که مسجدالاقصى ، علاوه بر این که خود سرزمین مقدسى است ، اطراف آن نیز سرزمین مبارک و پربرکتى از نظر مادى و معنوى است . این سرزمین مقدس ، در طول تاریخ ، کانون پیامبران بزرگ خدا و خاستگاه نور توحید و خداپرستى بوده است . (3) از امام صادق علیهالسلام چنین نقل شده است : « مسجدالاقصى یکى از مهمترین مساجد اسلام است و عبادت در آن ، فضیلت بسیار دارد ». (4) 3. در شهر بیت المقدس، علاوه بر مسجدالاقصى، 36 مسجد دیگر وجود دارد که 29 مسجد در داخل شهر و 7 مسجد نیز در خارج از بافت قدیمى و در حومه شهر قرار دارد و علاوه بر آن، مقبرهها و زیارتگاههاى بسیارى از رهبران بزرگ اسلام و اصحاب پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله در این شهر واقع است.(5) 4. افزون بر مسئله قداست و پایگاه ممتاز بیتالمقدس و این سرزمین، در منابع اصیل اسلامى، آن چه در شرایط کنونى مسئله فلسطین را براى جهان اسلام، از اهمیت ویژهاى برخوردار ساخته، موضوع اشغال آن به وسیله صهیونیسم و استکبار جهانى و رویارویى غرب با جهان اسلام است به گونهاى که اشغال فلسطین، هرگز اشغال یک سرزمین و یک کشور نیست بلکه ایجاد یک کانون استعمارى ضداسلامى، در جهت نابودى جهان اسلام و جلوگیرى از شکلگیرى مجدد تمدن اسلامى است. از این رو، قضیه فلسطین، علاوه بر بعد دینى، با استقلال، امنیت و منافع ملى سایر کشورهاى اسلامى نیز به شدّت در ارتباط است. این، واقعیتى است که هم از آرمانها، اصول و برنامههاى نژادپرستانه و توسعهطلبانه رژیم صهیونیستى (شعار گسترش اسراییل از نیل تا فرات و ادعاى تصاحب بسیارى از سرزمینهاى اسلامى) و هم از نظر تاریخى و عملکرد آن رژیم در قبال مردم فلسطین و کشورهاى همجوار آن، به خوبى قابل اثبات است. بنابراین، اسراییل براى کشورهاى منطقه و جهان اسلام، تهدیدى بسیار جدّى است و مهمترین این تهدیدها عبارتند از: 1. تهدیدهاى ناشى از فعالیتهاى نظامى. 2. تهدیدهاى ناشى از حضور سیاسى. 3. نقش عملکرد اقتصادى اسراییل در منطقه. 4. انرژى و مسائل مترتب بر آن.5. محیط زیست و منابع طبیعى. (6) اسراییل تاکنون خود را به هیچ یک از معاهدات بینالمللى - درباره منع تولید و استفاده از سلاحهاى هستهاى و کشتار جمعى - مقید نکرده است. اسراییل ششمین قدرت هستهاى جهان است و برابر بعضى گزارشها، این کشور، حدود 180 تا 200 کلاهک هستهاى در اختیار دارد. تسلیحات تهاجمى و اتمى اسراییل - با توجه به شمار جمعیتش - 150 برابر تسلیحات دفاعى اعراب است. غرب، اسراییل را پایگاه خط مقدم و حامى منافع مختلف خود مىداند و برترى و تسلط اسراییل را بر منطقه و جهان اسلام، خواستار است. استاد مطهرى در مورد اهمیت قضیه فلسطین مىگوید: «اگر پیغمبر اسلام صلىاللهعلیهوآله زنده مىبود، امروز چه مىکرد؟ درباره چه مسئلهاى مىاندیشید؟ واللَّه و بالله! قسم مىخورم که پیغمبر اکرم صلىاللهعلیهوآله در قبر مقدسش، امروز از یهود مىلرزد . . . این یهودیانى که شما امروز اسمشان را مىشنوید - موشه دایان، زلى اشکول، گلدامایر - آخر ببینید از کجاى دنیا آمدهاند؟ مدعى هستند که این سرزمین، سرزمین ماست . . . هدف، مگر تنها همین است که یک دولت کوچک در آن جا تشکیل شود . . . او مىداند که یک دولت کوچک، بالاخره نمىتواند آن جا زندگى کند یک اسراییل بزرگ که دامنهاش از این طرف، شاید به ایران خودمان هم کشیده شود. به قول عبدالرحمن فرامرزى، این اسراییل که من مىشناسم، فردا ادعاى شیراز را هم مىکند و مىگوید: شاعرهاى خود شما همیشه در اشعارشان، اسم شیراز را گذاشتهاند «ملک سلیمان». مىگوید: سند از این بهتر مىخواهید؟ مگر ادعاى خیبر را که نزدیک مدینه است، ندارند؟ مگر «روزولت» (رئیس جمهور آمریکا) به پادشاه وقت عربستان سعودى پیشنهاد نداد که شما بیایید این شهر را به اینها بفروشید؟ مگر اینها ادعاى عراق و سرزمینهاى مقدس شما را ندارند؟ واللَّه بالله! ما در برابر این قضیه مسئولیم. به خدا قسم! مسئولیت داریم . . . والله! قضیهاى که دل پیغمبر اکرم صلىاللهعلیهوآله را امروز خون کرده است ، این قضیه است . . . [امروز] اگر [امام] حسین بن على علیهالسلام بود، مىگفت: اگر مىخواهى براى من عزادارى کنى، براى من سینه و زنجیر بزنى، شعار امروز تو باید فلسطین باشد. شمر امروز، موشه دایان است. شمر هزار و سیصد سال پیش مرد شمر امروز را بشناس . . . ». (7) علاوه بر این، از دیدگاه مقام معظم رهبرى، «مسئله فلسطین، تنها یک مسئله اسلامى نیست بلکه مسئلهاى انسانى و بشرى است و هر کس مىتواند با تکیه بر ارزشها و مبانى انسانى، در مورد فاجعه فلسطین، قضاوت کند و واکنش نشان دهد». (8) پى نوشت ها: 1. دایره المعارف تشیع، ج 3، ص 558 .2. اسراء، آیه1.3. ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج 12، ص 10.4. فصلنامه حضور، ش40، ص 111.5. همان، ص 112.6. سیدحسین موسوى، مجله مطالعات منطقهاى، ش 8 ( تهدیدهاى جدید امنیتى اسراییل . . . ). 7. مرتضى مطهرى، حماسه حسینى، ج 1.8. از سخنان مقام معظم رهبرى در نماز جمعه( 16. 1. 81 ). اهمیت فلسطین براى مسیحیت: به صورت مختصر در این زمینه گفتنى است که فلسطین زادگاه و آرامگاه بسیارى از پیامبران پیروان مسیح است مثلاً شهر الخلیل، در 32 کیلومترى جنوب شرقى بیت المقدس، مدفن حضرت ابراهیم ( ع )، همسرش ساره، اسحاق و یعقوب( ع ) است. و مقبره حضرت داوود و سلیمان نبى( ع ) در بیت المقدس قرار دارند. عیسى مسیح(ع) نیز در شهر افراته بیت اللحم در 10 کیلومترى بیت المقدس به دنیا آمده است و در شهر ناصریه زیست و در همان جا به پیامبرى رسید. مقدس ترین مکان مذهبى و زیارتى مسیحیان، یعنى زادگاه حضرت مسیح(ع) نیز در بیت اللحم است. فلسطین به لحاظ تاریخى، سرزمین اعراب فلسطین است. قبایل عرب کنعانى، بیش از هفت هزار سال قبل از میلاد، از منطقه مجاور (شبه جزیره العرب) به این سرزمین آمده و در آن سکنى گزیدند. پیش از آنکه قبایل دریاى مدیترانه (Palest) به این منطقه بیایند و با کنعانىها همزیستى کنند و نام «فلسطینى» بر اهالى آن غالب گردد، قبایل عربى - نظیر یبوسىها و فینیقىها در این سرزمین مىزیستهاند.موقعیت جغرافیایى فلسطین: مساحت فلسطین - که در اشغال دشمن صهیونیستى است 27027 کیلومتر مربع است. فلسطین بخشى از بلاد شام (سوریه، اردن و لبنان) به شمار مىرود که از طرف شرق به اردن، از غرب به دریاى مدیترانه، از شمال و شمال شرقى به لبنان و سوریه و از جنوب به خلیج عقبه و صحراى سیناى مصر محدود مىشود. در فلسطین سه منطقه کوهستانى، دشتى و ساحلى وجود دارد که زمینهاى حاصلخیز کشاورزى را تشکیل مىدهد. صحراى نقب در بخش جنوبى واقع شده و یک سوم مساحت فلسطین را تشکیل مىدهد. فلسطین فعلى به سه بخش تقسیم مىشود:1. سرزمین اشغالى 1948 که یک میلیون و یکصد هزار فلسطینى را در خود جاى داده است.2. کرانه باخترى که مساحتى بالغ بر 5650 کیلومتر مربع داشته و شهر قدس را در برمىگیرد جمعیت فلسطینى آن قریب به یک میلیون و پانصدهزار نفر است.3. نوار غزه با مساحتى بیش از 350 کیلومتر مربع که جمعیت فلسطینى آن حدود یک میلیون و سیصد هزار نفر است. نزدیک به 4 - 5 میلیون فلسطینى نیز پس از اشغال فلسطین به دست صهیونیستها آواره شده و در کشورهاى اردن، سوریه و لبنان زندگى مىکنند. فلسطین به لحاظ جایگاه ممتاز جغرافیایى، حاصلخیزى زمین و قداستى که از آن برخوردار است، در طول تاریخ عرصه کشمکشها و درگیرى امپراتورىها بوده و مردم این دیار پیوسته و در حد توان خود، به پایدارى و مقاومت در برابر مهاجمان پرداختهاند. از طرفى اشغالگران نیز بر سر تصاحب زمین فلسطین و از صحنه به در کردن رقیبان خویش، گاهى با هم درگیر شدهاند. حضور یهود در فلسطین: حضرت ابراهیمعلیه السلام حوالى 1900 سال ق. م به همراه برادرزادهاش (لوط) از عراق هجرت کرد و در فلسطین رحل اقامت گزید و مردمان این سامان را به توحید فراخواند. پس از آن عبرانىها (یهودیان راستین)، در قالب عشایر دامپرور و در جستوجوى آب و غذا، به این منطقه آمده و در میان مردمان این دیار - که از روى نوع دوستى و مهمان نوازى آنها را پذیرفته بودند اقامت گزیدند. اما وقتى تعدادشان فزونى یافت، شروع به درگیرى با میزبان کرده، کوشیدند بر پارهاى از مناطق و اماکن مقدس چیره شوند. اوج اقتدار یهود در دوران حکومت حضرت سلیمان بود که بخشهاى وسیعى از سرزمینهاى آباد آن روز را تصرف خود داشتند. اما خلق و خوى متکبّرانه یهودیان و اختلافى که بین آنان پیش آمد، آنها را از هم متفرق کرد و باعث شد حکومت آنان، چند سالى بیش دوام نیاورد و پس از مرگ سلیمان، به دست بختالنصر بابلى از میان برود. در این زمان بیشتر آنها به اسیرى گرفته شدند گرچه بعدها جمعى از آنان به وسیله کوروش به فلسطین بازگردانیده شدند. در تورات از نبردهاى بسیارى که فلسطینىها در رویارویى با یهودیان غاصب داشتهاند، سخن به میان رفته است. در مقطعى دیگر رومیان با پذیرش مسیحیت، با یهودیان درگیر شده، شمار کثیرى از آنها را کشتند. بدین سان حضور یهودیان پایان یافت و آنان در گوشه و کنار جهان پراکنده شدند.معراج نبى اکرمصلى الله علیه وآله: ده سال پس از مبعث رسول اکرمصلى الله علیه وآله، پروردگار یکتا، پیامبر خود را شبانه به مسجدالاقصى در فلسطین برد و از آنجا به آسمان عروج داد. علاوه بر اینکه قدس نخستین قبله گاه مسلمانان بود. در سال 16 ه . ق مسلمانان فلسطین را فتح کردند و اغلب مردم این دیار اسلام آورده و در فتوحات اسلامى در شام، مصر و مغرب شرکت جستند. اصالت عربى و فتوحات مسلمانان، اثر به سزایى در سازگارى مردم این دیار با اسلام داشت. در زمان فتح قدس، هیچ یهودىاى در شهر وجود نداشت چرا که به وسیله مسیحیان از ورود به آن منع شده بودند و از سویى آنان با مسلمانان شرط کرده بودند که از ورود آنها (یهودیان) به قدس جلوگیرى کنند. بدین ترتیب مسجدالاقصى، سومین حرم شریف گشت و فلسطین، به استثناى دوره اشغال به وسیله صلیبىهاى قرون وسطى (1099 م) - که سرانجام به دست صلاحالدین ایوبى (187 م .) آزاد شد پیوسته بخشى از خلافت اسلامى بود. فلسطین و قدس دگر بار و به دنبال اشغال فرانسوىها، به رهبرى ناپلئون - که توانسته بود براى مدتى کوتاه چند شهر فلسطینى را به اشغال درآورد به آغوش مسلمانان بازگشت. احمد پاشا الجزار، فرمانده شهر عکا و نیروهاى [فلسطینى] تحت امر او، توانستند در سال 1799 م. ناپلئون را شکست داده و او را وادار به فرار کنند. ناپلئون در زمان خروج از فلسطین، این جمله را بر زبان راند: آرزوهایم (برپایى امپراتورى در این منطقه عربى) را پاى دیوارهاى عکا به خاک سپردم! گفتنى است ناپلئون از یهودیان جهان و بقایاى آنها در فلسطین خواسته بود، در کنارش بجنگند و در مقابل برایشان دولتى در فلسطین دایر کند که حامى منافع فرانسه در منطقه باشد. صهیونیسم و فلسطین: از آنجایى که بریتانیا، قصد سیطره و چنگاندازى بر منطقه عربى اطراف کانال سوئز را داشت، مصر را اشغال و یهودیان را ترغیب کرد تا ادعاى بىاساس خود را مبنى بر داشتن حق بازگشت، به کوه کذایى «صهیون» در قدس و برپایى دولت در فلسطین، مجدداً مطرح کنند دولتى که حامى منافع بریتانیا در منطقه بوده و از کمکهاى همه جانبه این کشور برخوردار باشد. بریتانیا در همین زمینه، مشوق تئودور هرتسل (خبرنگار یهودىتبار اتریشى) در امر دعوت از یهودیان جهان، براى تأسیس دولت صهیونیستى در فلسطین بود و عملاً نخستین کنگره صهیونیستى در شهر پازل سوئیس (1897 م) با حضور صدها تن از شخصیتهاى یهودى سراسر جهان برگزار شد. در این اجلاس شرکت کنندگان موافقت کردند براى بازگرداندن یهودیان جهان به فلسطین و برپایى دولت صهیونیستى، علیه ملت و صاحبان راستین آن، تلاش کنند و در همین راستا مؤسسات مالى چندى، براى تحقق این هدف شوم دایر کردند. هرتسل هم به نوبه خود کوشید سلطان عثمانى (عبدالحمید دوم)، در مقابل پرداخت چند میلیون سکه طلا، با تسلیم فلسطین به یهودیان موافقت کند. سلطان عبدالحمید این پیشنهاد را رد کرد و تأکید نمود که سرزمین فلسطین، متعلق به مسلمانان بوده و حتى با پول همه یهودیان آن را نخواهد فروخت. بدین جهت یهودیان وى را در سال 1908 م. سرنگون ساختند. هرتسل که از این نیرنگ طرفى نبسته بود، راهى آلمان، ایتالیا و روسیه شد تا آنها، یهودیان را در اشغال فلسطین یارى رساند! امّا آنها از این کار سر باز زدند زیرا فلسطین سرزمینى است که مردم خودش را داشته و تحت حاکمیت امپراتورى عثمانى بود . او که دست خالى از این کشورها بازگشته بود، به مشوق اصلى و مروّج ایده صهیونیستى (بریتانیا) روى آورد و این کشور تعهد داد از طرح تشکیل رژیم صهیونیستى حمایت کند. به دنبال شروع جنگ اول جهانى، بریتانیا در سال 1917 م. با موافقت فرانسه، آمریکا و دیگر کشورهاى غربى، بیانیهاى را صادر کرد و به وسیله بالفور (وزیر خارجه وقت این کشور ) به روچیلد (سرمایهدار یهودى) قول داد: وطن قومى براى یهودیان در فلسطین ایجاد کند. این وعده به «بیانیه بالفور» موسوم شد. در سال 1918 م. (همزمان با شکست ترکیه و اشغال فلسطین بهوسیله بریتانیا)، کشورهاى یادشده تلاش کردند زمینه برپایى دولت یهودى را در فلسطین مهیا سازند. در همین رابطه جامعه ملل با قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، به منظور برپایى دولت یهودى در آن موافقت کرد. بریتانیا نیز نمایندهاى یهودى تبار (هربرت صاموئیل ) را در سال 1920 م. به فلسطین گسیل داشت تا مقدمات کوچ یهودیان سراسر جهان را به آنجا فراهم آورد. بریتانیاى استعمارگر به موازات این اقدام، به تجهیز و آموزش نظامى یهودیان پرداخت و زمینهاى وسیعى را در اختیار آنان قرار داد تا شهرکهایى را احداث کنند. ایستادگى فلسطینیان: فلسطینیان از همان ابتدا در برابر قیمومیت بریتانیا و باندهاى صهیونیستى، پایدارى و مقاومت کردند و براى دفاع از زمین و پاسدارى از مقدسات، گروههاى جهادى تشکیل داده، تظاهرات و اعتصابهاى عمومى به راه انداختند. قیامهاى1920، 1923و 1929 (معروف به انقلاب براق) از آن جمله است. انگلیسىها قیامهاى فلسطینیان را سرکوب و هزاران تن را کشتند یا به زندان انداختند تا از این رهگذر، خدمتى به باندهاى صهیونیستى انجام داده باشند. شیخ عزالدین قسام با تشکیل گروههاى اسلامى - جهادى، به نبرد با انگلیسىها و صهیونیستها پرداخت و سرانجام در سال 1935 م. به شهادت رسید. در پى شهادت وى، فلسطین به رهبرى حاج امین حسینى (مفتى اعظم قدس)، یکپارچه قیام شد و حسن سلامه، عبدالرحیم الحاج محمد و عبدالرحیم مسعود و . . . از شاگردان قسام، عملیات متعددى را بر ضد ارتش انگلیس و صهیونیستها انجام دادند به طورى که بریتانیا براى سرکوب انقلاب مردم فلسطین، ژنرال مونت کورى جنایتکار را فراخواند. نامبرده در سرکوب مردم مبارز فلسطین، نهایت قساوت را به کار برد به گونهاى که زندانها مملو از زندانیان، خانهها ویران، زمینهاى بسیارى مصادره و معیشت مردم بسیار سخت گردید. قیامهاى مردم فلسطین، تداوم داشت و به موازات آن، کوچ یهودیان سراسر جهان با هدف اشغال فلسطین نیز ادامه یافت تا اینکه پس از پایان جنگ دوم جهانى (1945 م .)، بریتانیا و آمریکا توانستند در سال 1947 م. از طریق سازمان ملل متحد قطعنامه تقسیم فلسطین را صادر کنند. به موجب این قطعنامه جائرانه، فلسطین بین فلسطینیان و یهودیان اشغالگر - که تعدادشان از % 15 جمعیت ساکن آنجا فراتر نمىرفت و تنها % 7 از سرزمین فلسطین به آنان اعطا شده بود تقسیم گردید. البته فلسطینیان، اعراب و مسلمانان با تقسیم فلسطین مخالفت کردند. فلسطینیان به جهاد و مبارزه خویش ادامه دادند و عبدالقادر الحسینى (رهبر مجاهدان)، سرانجام در سال 1948 م. در جریان نبرد (القسطل) به شهادت رسید.غصب فلسطین ( سال 1948 م): بریتانیا پس از اطمینان از توان باندهاى صهیونیستى در فلسطین و حمایت و پشتیبانى آمریکا و جهان غرب و شوروى از برپایى کشورى براى یهودیان، اعلام داشت که از فلسطین بیرون خواهد رفت و چنین نیز شد. ارتش انگلیس در 1948 م. پس از واگذارى مراکز و تسلیحات نظامى خود به باندهاى صهیونیستى و ابقاى برخى از فرماندهان در خدمت اهداف یهودیان، خاک فلسطین را ترک کرد. بن گوریون رهبر باندهاى صهیونیستى، از این وضعیت سوء استفاده کرد و تأسیس کشور «اسرائیل» در سرزمینهاى اشغالى 1948 م . را اعلام نمود. مدتى بعد آمریکا، دولت صهیونیستى را به رسمیت شناخت و به دنبال آن اتحاد جماهیر شوروى هم چنین کرد. کشورهاى اروپایى یکى پس از دیگرى و بعد سازمان ملل متحد، این دولت غاصب را به رسمیت شناختند. فلسطینیان این ستم و ناروایى را نپذیرفته، به نبرد با صهیونیستها پرداختند. در این نبردها، نیروهایى از ارتش کشورهاى مصر، اردن، سوریه، لبنان، عراق و . . . و نیروهاى داوطلب اخوان المسلمین شرکت جستند لیکن به دلیل ضعف تدارکاتى و تسلیحاتى و حضور استعمارى بریتانیا و فرانسه در اغلب کشورهاى منطقه و خیانت برخى از رهبران، منجر به شکست این نیروها و آوارگى صدها هزار فلسطینى گشت. به دنبال این جنگ، کرانه باخترى، قدس و نوار غزه همچنان در دست فلسطینیان و به دور از اشغالگرى صهیونیستها باقى ماند لیکن کرانه باخترى و قدس تابع اردن و نوار غزه تابع مصر گشت. پس از جنگ 1948 م. کشورهاى آمریکا، فرانسه و انگلیس دولت غاصب صهیونیستى را به سلاحهاى پیشرفته (هستهاى، میکروبى و شیمیایى ) مجهز ساختند. به رغم ناکامى، فلسطینیان، آنان دست از مقاومت و پایدارى برنداشته و گروههاى چریکى تشکیل دادند. این نیروها حمله به شهرها و شهرکهاى صهیونیستى را در دستور کار خود قرار دادند.تجاوز سه جانبه ( سال 1956 م): در سال 1956 م. انگلیس، فرانسه و اسرائیل، در توطئهاى مشترک، تجاوز سه جانبهاى را علیه مصر تدارک دیدند و صهیونیستها نوار غزه و بخشى از سینا را اشغال کردند. اما بر اثر فشارهاى جهانى و عملیات مقاومت، ناگزیر از این مناطق خارج شدند. در سال 1963 م. سازمان آزادىبخش فلسطین به رهبرى احمد شقیرى، شکل گرفت و صاحب سپاهى در نوار غزه شد. همچنین جنبشهاى چریکى نظیر جنبش فتح، جبهه خلق و . . . تشکیل شدند و توانستند عملیات چریکى بسیارى را از خاک سوریه علیه صهیونیستها به مورد اجرا بگذارند و تلفات و ضایعات قابل توجهى به آنان وارد سازند. اسرائیل در سال 1967 م. با حمایت آمریکا، جنگى را علیه مصر و سوریه به راه انداخت و سیناى مصر و ارتفاعات جولان سوریه را - علاوه بر سایر بخشهاى فلسطینى به اشغال خود درآورد. اما ملت فلسطین همچنان به مقاومت خود در برابر اشغالگرى صهیونیستى ادامه داد. پس از شکست 1967 م. عملیات نظامى - چریکى فلسطینى، از خاک اردن علیه صهیونیستها گسترش یافت و خطر و تهدیدى بالقوه براى یهودیان غاصب گردید. به دنبال این تحولات آمریکا و صهیونیستها، اردن را تحت فشار قرار دادند و این کشور در سپتامبر 1970 م. فعالیت چریکى فلسطینیان را درهم کوبید. کارهاى چریکى از این پس، به سوریه و لبنان انتقال یافت. در سال 1973 م. سوریه و مصر توافق کردند براى آزادسازى خاک اشغال شده خویش، با صهیونیستها بجنگند و اگر دخالت مستقیم آمریکا در جنگ نبود، شکست کامل صهیونیستها رقم مىخورد. در پى این حوادث، مذاکرات آتش بس میان مصر و رژیم صهیونیستى زیر نظر آمریکا آغاز و کار به جایى رسید که انور سادات (رئیس جمهور وقت مصر)، در سال 1987 به طور یک جانبه و در کمپ دیوید آمریکا، صلحى را با صهیونیستها امضا کرد. مصر با امضاى این قرارداد، عملاً از گردونه درگیرى با دشمن صهیونیستى خارج شد لیکن خداوند سبحان خروج مصر را به واسطه پیروزى انقلاب اسلامى در ایران به رهبرى امام خمینىرحمه الله جبران کرد. رهبر عظیمالشأن ایران سفارت اسرائیل را تعطیل و سفارت فلسطین را به جاى آن دایر فرمود و اعلام داشت: «اسرائیل غدّهاى سرطانى است و باید ریشه کن شود». همچنین روز جهانى قدس را اعلام و سپاه قدس را تأسیس کرد. این خط مشى و سیاست حکیمانه و حمایت از مبارزات بحق مردم مسلمان فلسطین، به وسیله جانشین شایسته ایشان مقام معظم رهبرى و مسئولان نظام اسلامى، با همان قوت ادامه دارد. تجاوز به لبنان: عملیات چریکى فلسطینیان - که از لبنان بر ضد اسرائیل شدت یافته و کیان غاصب آنها را به خطر انداخته بود صهیونیستها، آمریکائیان و فالانژیستهاى مسیحى لبنان را به تدارک توطئهاى مشترک علیه فعالیت چریکى آنان واداشت به طورى که در سال 1982 م. ارتش صهیونیستى به فرماندهى شارون جنایت پیشه و با حمایت آمریکا و اروپا، به خاک لبنان تجاوز و بیروت را اشغال کرد. در این تجاوز هزاران چریک و غیرنظامى فلسطینى به قتل رسیدند و رزمندگان فلسطینى مجبور به ترک لبنان شدند. رژیم صهیونیستى در سال 1978 م. با مصر قرارداد صلح امضا کرد. در سال 1987 م. مردم فلسطین در کرانه غربى و نوار غزه ، علیه صهیونیستها یکپارچه قیام کردند و نیروهاى جنبش مقاومت اسلامى فلسطین (حماس) فعالانه در انتفاضه شرکت جستند و تلفات فراوانى بر صهیونیستها وارد کردند. همین امر آمریکا را بر آن داشت تا در سال 1991 م. با هدف تحمیل صلح در منطقه، کنفرانسى را در مادرید برگزار کند. نتیجه این کنفرانس توافق ساف (سازمان آزادیبخش فلسطین) با صهیونیستها و امضاى موافقت نامه اسلو (1993 م ) بود. ساف ، دولت غاصب (اسرائیل) را به رسمیت شناخت تا در مقابل، صهیونیستها نیز این سازمان (ساف) را به رسمیت بشناسند. پس از آن، مذاکرات بدون هیچ ثمرى آغاز گشت و به موازات آن مقاومت مردم فلسطین ادامه یافت. در سال 1994 م. اردن نیز در منطقه «وادى عربا» موافقت نامهاى با رژیم صهیونیستى به امضا رساند. ملت فلسطین به مقاومت خود ادامه دادند تا اینکه انتفاضه اقصى در سال 2000 م. شروع شد و صدها کشته و هزاران زخمى بر دشمن صهیونیستى تحمیل کرد.1 - فلسطین، سرزمین، تاریخ و مقاومت، دفتر جنبش جهاد اسلامى فلسطین، تهران: 1381، صص 21 - 26.2 - مجید صفا تاج، انتفاضه الاقصى، جمعیت دفاع از ملت فلسطین، 1381، ص 41 و42. 3 - وید دیوک، بیدارى (ناگفته هایى از نفوذ یهود در آمریکا) ترجمه واحد ترجمه لوح و قلم، قم، تسنیم اندیشه 1384.منابع براى مطالعه و آگاهى بیشتر: 1 - پرونده اسرائیل صهیونیزم سیاسى روژه گارودى؛2 - اختاپوس صهیونیسم عبدالرحمن الرفاعى فؤاد، ترجمه: صلاح الدین عباسى؛3 - صهیونیسم، نژاد پرستى عریان شاهاک اسراییل، ترجمه: اصغر تفنگساز؛4 - صهیونیسم در فلسطین میرى جریس، ترجمه: منوچهر فکرى؛5 - صهیونیسم عبدالوهاب؛6 - مسأله فلسطین و ماهیت طرح صهیونیسم راشد الغنوشى، ترجمه: سید هادى خسروشاهى؛7 - صهیونیسم یورى ایوانف؛8 - سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار اکرم زعیر، ترجمه: اکبر هاشمى رفسنجانى؛9 - جهان زیر سلطه صهیونیسم سپاه پاسداران انقلاب اسلامى؛11 - افسانههاى بنیانگذاران اسرائیل روژه گارودى؛12 - محاکمه آزادى روژه گارودى؛13 - بررسى سیر تحول دولت در سرزمین فلسطین اسداللّه رضایى؛14 - فرق یهود و صهیونیسم، مهدى و انقلاب / سخنرانى حسن رحیم پور؛15 - یهود و صهیونیسم . مؤلف : احمد کریمیان . در ادامه به معرفى برخى سایت ها که مى تواند در راستاى اهداف شما مفید باشد مى پردازیم. این سایت ها داراى کتاب ها، مقالات و پایان نامه هاى زیاد و مفید، و جدید ترین مطالب پیرامون موضوعات مورد نیاز شما از قبیل: فلسطین، صهیونیسم، آرماگدون، آخرالزمان، و . . . مى باشد. از این رو توصیه مى شود حتما به این سایت ها مراجعه نمایید زیرا در تبیین و تعریف سیر مطالعاتى، اولویتهاى طرح، منابع مفید، اساتید مجرب و . . . سرنوشت ساز خواهد بود:1 - سایت باشگاه اندیشه http://www.bashgah.ne و همچنین سایت کانون اندیشه جوان.2 - مرکز اطلاع رسانى فلسطین http://www.palestine-persian.info3 - سایت موعود http://www.mouood.com/4 - باشگاه مطالعاتى و تحقیقاتى صهیونیسم http://www.rasad.ir5 - پایگاه خبرى - تحلیلى دانشجویان ایرانhttp://sharifnews.ir 6- خبرگزارى مهر http://www.mehrnews.ir7- سایت حوزه ، و . . . اما برخى منابع مهم در این زمینه عبارتند از: محاکمه صهیونیسم اسرائیل، تاریخ یک ارتداد اسطورههاى بنیانگذار سیاست اسرائیل روژه گارودى، نیرنگ سازى صهیونیسم، نفوذ صهیونیسم بر رسانه هاى خبرى و سازمانهاى بین المللى ، نفوذ صهیونیزم در مطبوعات، نژادپرستى صهیونیسم، چهره یهود در قرآن، دنیا و یهود، مسیح یهودى و فرجام جهان، سیاست و حکومت رژیم صهیونیستى، ارتباط صهیونیستى، بررسى سیر تحول دولت در سرزمین فلسطین، فلسطین از دید گاه امام خمینى ( ره )، و . . . شرح یک کتاب سلطه رسانه اى صهیونیسم در آمریکا، تالیف زهرا سمواتى: مولف در این کتاب علاوه بر طرح نظریات ارتباطى و رسانه اى به مقوله شکل گیرى جریان صهیونیسم در جهان و اهداف آن و همین طور کیفیت حضور صهیونیسم در رسانه هاى ارتباطى امریکا پرداخته است. سلطه رسانه اى صهیونیسم در آمریکا در سه فصل تدوین شده است:1 - سلطه رسانه ها؛2 - صهیونیسم و رسانه؛3 - سلطه صهیونیسم در رسانه هاى آمریکا. مولف در این کتاب با بررسى علمى و جامعه شناختى مقولات مختلف تاثیرگذارى صهیونیسم و ابزارهاى که این افراد از آنها استفاده مى کنند را مورد بررسى قرار داده است. برخى از مباحثى را که مولف مطرح کرده و آنها را مد نظر قرار داده عبارتند از: جهان و سلطه رسانه هاى غرب، غولهاى اطلاعاتى، صهیونیسم فرهنگى، صهیونیسم سیاسى، استراتژى صهیونیسم بر کنترل اخبار جهان، نفوذ صهیونیسم در رادیو و تلوزیون آمریکا، صهیونیسم و ستارگان آمریکا ، تاثیر فیلم هاى هالیوود بر مردم جهان، و استراتژى صهیونیسم در مطبوعات و مجلات امریکایى.
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.