اعدام مرتد-فلسفه حکم ارتداد-فلسفه حکم مرتد /

تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه

نص صریح قرآن می فرماید: « لااکراه فی الدین» پس چطور برای مسلمان و مسلمان زاده ای که از روی منطق و دلایل عقلی خودش آگاهانه و به هر دلیلی دین دیگری را انتخاب می کند، حکم مرتد و اعدام صادر می کنید؟ جبر از این بالاتر! آن هم حکم اعدام، عجبا!


هرچند اعتقاد به یک دین مساله ای عقیدتی و شخصی و تابع دلایل و ایمان شخص است لکن مساله علنی کردن تغییر دین امری است که مستلزم مفاسد اجتماعی و عقیدتی برای اعضاء جامعه می باشد. در حقیقت ارتداد فکری و عقیدتی یک بحث است و آشکار شدن این ارتداد در جامعه بحث دیگری است. در اسلام همان قدر که به آزادی فکر و عقیده و لزوم تحقیق در گرویدن به اسلام تکیه شده است به طور موکد تر به حفظ امنیت روانی و اعتقادی و دینی افراد جامعه نیز اهمیت داده می شود. آشکار کردن تغییر دین در مورد مرتد در حقیقت لطمه به امنیت دینی و اعتقادی جامعه اسلامی است که جنبه عمومی دارد.در مورد مثال مذکور که مسلمان زاده ای بعد از رسیدن به تکلیف به حقانیت دین دیگری غیر از اسلام پی می برد لازم است برای حفظ مصلحت جامعه اسلامی به قوانین آن ملتزم بوده و ارتداد فکری خود را آشکار ننماید تا زمینه اخلال در امنیت دینی و روانی ایجاد نگردد. حکم اعدام برای مرتد نیز عملا در صورت بروز و آشکار کردن ارتداد وفتنه گری است مگر نه این که ارتداد فکری به خودی خود قابل اثبات و مجازات نیست.توضیح بیشتر:برای شناخت حکمت ها , چگونگی و چرایی ارتداد و حکم ارتداد توجه به مطالب زیر مفید است.کسى که تابع دینى بوده است، چه از روى تحقیق و چه از روى تقلید و از آن دین باز گردد به او مرتد گفته مى شود، این اصطلاحى است که در این گونه موارد به کار مى رود. گرویدن به مسیحیت، یهودیت و بهائیت و هر آیین دیگرى غیر از اسلام، ارتداد محسوب مى شود و در صورت اثبات حکم مرتد بر آنها جارى مى شود. مرتد دو قسم است: فطرى و ملى. 1 ) مرتد فطرى کسى است که در حین انعقاد نطفه؛ والدین او مسلمان بوده اند. چنین مرتدى اگر مرد باشد محکوم به اعدام است و اگر زن باشد محکوم به حبس ابد. 2 ) مرتد ملى کسى است که در حین انعقاد نطفه هیچ یک از والدین او مسلمان نبوده اند. چنین کسى اگر مرد باشد تا سه روز مهلت داده مى شود. اگر توبه نکرد اعدام مى گردد و چنان چه زن باشد محکوم به حبس ابد مى گردد.با این مقدمه باید گفت:اولاً: حکم اعدام مربوط به برخى از اقسام است و مرتد کسى است که پس از پذیرش اسلام از آن خارج گردد در حالى که از نظر منطقى مرحله تحقیق پیش از پذیرش است. حکم مرتد در رابطه با کسى است که از روى عناد و مبارزه با حقّ، اعلام کفر نماید؛ ولى اگر کسى گرفتار شبهه فکرى شود، تلازمى با اعلام کفر ندارد. بنابراین به او مهلت داده مى شود تا با بررسى هاى دقیق، به نتیجه برسد و راه حق را برگزیند. این مسأله، خود نشانگر آن است که شارع مقدس، چنان به حقانیت دین خود و انطباق آن با موازین عقلى، اعتماد دارد که اساسا دعوت خود را با آزادى تعقل، تحقیق و اندیشه قرین ساخته است. ثانیا: این که کسى پس از تحقیقات جامع و بررسى هاى بایسته به این نتیجه برسد که مثلا مسیحیت یا فلان دین دیگر از اسلام برتر است فرض درستى نیست؛ زیرا هر چند انسان ممکن الخطاست ولى جامعیت اسلام در برابر دیگر ادیان چنان درخشنده است که هر کاوشگرى را در برابر عظمت خود خاضع مى گرداند و تاکنون احدى از نظر عقلى و منطقى حکم به برترى مکتبى در برابر اسلام ننموده است و همین که اسلام کرارا به بررسى و تحقیق و تعقل فرا مى خواند نشان مى دهد که آورنده این دین مقدس اطمینان کامل داشته که عقل سلیم همواره بر حقانیت آن حکم مى راند. ثالثا: مسأله اعدام مرتد از احکام اجتماعى اسلام است و فلسفه خاصى دارد از جمله این که سدى در برابر یک نوع جنگ تبلیغاتى و روانى بر علیه اسلام و مسلمین است؛ زیرا یکى از توطئه هاى شیطانى این بوده که گروهى به ظاهر اسلام آورند و سپس از اسلام کناره گرفته و به تبلیغات سوء بر علیه آن بپردازند تا موجب تضعیف روحیه مسلمانان سست ایمان گردند. بنابراین با دقت در دو نکته اخیر به دست مى آید که سفارش به تحقیق در اسلام و حکم اعدام برخى از مرتدین هر دو در جایگاه خویش منطقى به نظر مى رسند. در صدر اسلام خصوصا پس از پیروزى هاى درخشان آن، مردم گروه گروه اسلام مى آوردند. طبیعى است که همه این افراد، از روى تحقیق کامل به اسلام نمى گرویدند؛ بلکه بسیارى از آنها به خاطر عظمت اسلام و پیشرفت آن و حتى به خاطر حفظ منافع خود، اظهار اسلام مى کردند. در این بین عده اى نیز به خاطر ضربه زدن به اسلام و عقاید مردم، تظاهر به مسلمانى مى کردند.« آنان مى گفتند به دین و کتابى که براى مسلمانان نازل شده - اول روز - ایمان آورید و آخر روز کافر شوید، شاید بدین حیله آنها نیز از اسلام بازگردند؛آل عمران، آیه 72» رابعا: به فرض اگر کسى واقعا در بررسى هاى جامع و دقیق خود غیر اسلام را برتر تشخیص داد و وظیفه الهى خود دید که به دین دیگر گرود این ملازمتی با علنی کردن فکر و ارتداد ندارد . می تواند برای حفظ مصالح جامعه و مصلحت جان خود از علنی کردن آن پرهیز نماید. خامسا: اختیار انتخاب راه به معناى آزادى فکر، تحقیق و پژوهش در یافتن راه حق و سعادت و رستگارى است، نه به معناى آزادى انتشار عقیده. از نظر اسلام برخى از عقاید مانند شرک، از بالاترین مصادیق ظلم است. در فرهنگ اسلام نیز مبارزه با عقاید پوچ، در اولویت است. از همین رو حضرت ابراهیم(ع) با تبر به شکستن بت ها مى پردازد؛ ولى خانم تاچر نخست وزیر اسبق انگلستان، به بتخانه مى رود و براى احترام به مقدسات بت پرستان، کفش هاى خود را بیرون مى آورد و با احترام از آن بازدید مى کند. در اسلام آزادى فکر و اندیشه محترم است: «فبشر عبادى الذین یستمعون القول فیتبعون الحسنه زمر، آیه 17 و 18» زیرا آزادى تعقل و فکر و اندیشه، موجب رشد و سعادت و هدایت است، نه آزادى انتشار عقیده؛ انتشار یک عقیده ممکن است سعادت آفرین ویا شقاوت آور باشد. دین مقدس اسلام بنیان هاى اصلى ساختار فکرى خود را بر پایه خردمندى بشر نهاده، همواره انسان ها را به بهره گیرى از فروغ عقل و تعالىِ اندیشه و جدال فکرى صحیح سفارش کرده است. از این رو، بزرگ ترین خیانت به بشر آن است که با فتنه انگیزى فضاى فکرى جامعه را آلوده ساخت و اذهان عمومى را در تشخیص حق و باطل مشوش کرد. اعدام و مجازات مرتد در برابر جنگ روانى و تبلیغاتى علیه اسلام و مسلمانان، سدّى مستحکم به شمار مى آید. دولت اسلامى، همان گونه که موظف است در صورت مسموم شدن آب شهر آفت زدایى کند و آب سالم براى مردم فراهم آورد، وظیفه دارد در صورت مسمومیت یا آلودگى فضاى فکرى جامعه و شیوع عقاید گمراه کننده در جهت سالم سازى آن بکوشد.(55) مسأله دیگرى که باید مورد توجه باشد آن که: بسیارى از مردم به جهت فطرت پاک توحیدى خود، دین را مى پذیرند. اینان نیز داراى حق و حقوقى در حراست از عقیده خویش هستند. همه مردم که نمى توانند ابن سینا و ملا صدرا باشند. بسیارى از آنان با ادله اى ساده و فطرى، به دین رو کرده و آمال خود را در آن مى بینند. حال اگر بنا باشد این دین ساده و فطرى، مورد حمله مجادله گران قرار گیرد و هر روز به صورتى القاى شک و تردید شود، این طیف قادر نخواهند بود از عقیده حق خویش دفاع کنند. پس بایستى براى حراست از آرمان این گروه - که على رغم پیمودن راه حق، در دفاع از آن چندان کارآمد نیستند - برنامه اى اندیشیده شود از جمله برنامه هاى اسلام در این زمینه، جلوگیرى از سوء استفاده مرتدان است. اگر شخص تنها در نزد خود مرتد شود و آن را اعلام نکند، کسى نمى تواند متعرض او شود؛ بلکه مرتدى مستحق مرگ است که ارتداد خویش را اعلام مى کند و ارتداد او به همین دلیل نزد قاضى اثبات مى گردد. و نکته آخر آن که حکم اعدام مرتد، تنها براى مردان است و اگر او نیز قبل از ثبوت ارتداد در نزد قاضى توبه کند، اعدام نمى شود.بنابراین، مجازات مرتد اقدامى شایسته و بازدارنده است تا دیگران دریابند نمى توانند ارزش هاى جامعه را نادیده بگیرند و هر روز به دینى جدید روى آورند. مجازات ارتداد براى استفاده بهینه از آزادى مذهبى و ایجاد فضاى سالم براى بهره بردارى شایسته از آن است نه محدود ساختن آزادى مذهبى. اسلام از پیروان خود پیروى کورکورانه و بى دلیل را نمى پذیرد. هر گاه کسى تحت تأثیر پدر و مادر و محیط و عوامل دیگر به اسلام گردن نهد با توبیخ این آیین روبه رو مى شود. اسلام معتقد است پیروانش باید براساس دلیل هاى منطقى و دور از ابهام و پیچیدگى که فرا راه همگان قرار دارد، به مبانى مذهبى پایبند گردند وگرنه صرف اظهار ایمان و به کار بستن مقررات دینى، بدون اتکا به اصول علمى درست، هیچ ارزشى ندارد. اسلام مانند مسیحیت کنونى و دیگر مذاهب ساختگى نیست که قلمرو ایمان را از قلمرو منطق و استدلال جدا بداند. در اسلام، ایمان به مبادى مذهب و ریشه هاى عقاید باید از منطق و استدلال سرچشمه گیرد. اگر از مسیحیان کنونى بپرسیم: چگونه ممکن است خدا در عین آن که یکى است، سه تا(أب و ابن و روح القدس)باشد؟ پاسخ مى دهند: قلمرو ایمانى از قلمرو عقل و منطق جدا است!ولى اسلام مى گوید: «به بندگانم آن هایى که همه گونه حرف ها را مى شنوند و در میان آن ها نیکوترینشان را انتخاب مى کنند، بشارت بده اینان کسانى هستند که از ناحیه خدا هدایت یافتند و اینان صاحبان خردند».(56) قرآن کریم از کسانى که براى خدا شریک قائل شده اند یا به سبب تعصب مذهبى و غرور ملى بهشت را مخصوص خود و خود را ملت برگزیده خدا مى دانند، دلیل و برهان مى خواهد و مى فرماید: «قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین»؛ (57)بنابراین، اسلام پیش از آن که کسى را به عنوان پیرو بپذیرد، به او هشدار مى دهد چشم و گوش خود را باز کند و درباره آیینى که مى خواهد بپذیرد، آزادانه بیندیشد؛ چنانچه از لحاظ عمق و استدلال روحش را قانع ساخت - البته حتماً قانع مى سازد - در شمار پیروانش در آید و گرنه حق دارد هر چه بیش تر درباره اش تحقیق و بررسى کند. قرآن مجید به پیامبرش دستور مى دهد: «اگر یکى از مشرکان به تو پناهنده شد به او پناه بده تا گفتار خدا را بشنود آنگاه به امانگاهش برسان؛ این به خاطر آن است که آن ها مردمى نادانند». (58) در پى این فرمان، فردى به نام «صفوان» خدمت پیامبر اسلام(ص) شرفیاب گردید و از حضرتش خواست اجازه دهد دو ماه در مکه بماند و درباره اسلام تحقیق کند شاید حقیقت و درستى آن برایش روشن گردد و در زمره پیروانش درآید. پیامبر فرمود: من، به جاى دو ماه، چهار ماه به تو مهلت و امان مى دهم.(59) بر همین اساس، اسلام هشدار مى دهد چشم و گوش خود را باز و دلایل و منطق این دین را دقیقاً بررسى کنید، اگر شما را قانع نکرد و مجذوب اصالت و واقعیت خود نساخت، در برابرش گردن ننهید: «لا اکراه فی الدین ؛ ولى هر گاه مسلمان شدید، دیگر نمى توانید از آن باز گردید»(60)این سختگیرى، علاوه بر آن که سبب مى شود مردم دین را امرى سرسرى و تشریفاتى ندانند و در پذیرش و انتخابش بیش تر دقت کنند، راه سودجویى را بر مغرضان و دشمنان کینه توز اسلام مى بندد تا نتوانند از این راه، آیین میلیون ها مسلمان را بازیچه امیال شوم خود قرار دهند و در انظار عمومى آن را از اعتبار ساقط کنند. البته اسلام براى زنان مرتد، بدان سبب که از نظر سازمان دفاعى و فکرى نوعاً از مردها ضعیف ترند و زودتر تحت تأثیر قرار مى گیرند، کیفرى آسان ترى در نظر گرفته است.(61) اساساً خداى متعال انسان را آزاد ولى هدفمند آفریده است. از این رو، آزادى و حق انتخاب انسان موهبتى الهى براى نیل به کمال شمرده مى شود. به همین جهت، از نظر اسلام، بت پرستى و شرک و کفر و الحاد در شأن انسان نیست؛ خداوند شرک و کفر را از انسان نمى پذیرد(62) و مشرکان را نمى بخشد؛«ان الله لایغفر أن یشرک به و یغفر ما دون ذلک...» ؛(63) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image