اسلام و سوسیالیسم-اسلام و کمونیسم /

تخمین زمان مطالعه: 17 دقیقه

حکومتهای کمونیستی و سوسیالیستی چه حکومتهایی هستند. نقاط ضعف آنها در برابر حکومت اسلامی چیست؟ بنیان گذاران آن چه کسانی بوده اند؟ تفاوتها در چیست؟


براى درک چیستى حکومتهاى کمونیستى و سوسیالیستى لازم است ابتا تعریفى دقیق از کمونیسم و سوسیالیسم داشته باشیم بدین منظور با توجه به رابطه تنگاتنگ کمونیسم با سوسیالیسم ابتدا سوسیالیسم را تعریف مى کنیم تا از خلال آن هم معناى کمونیسم و هم نحوه ارتباط این دو واژه فهمیده شود . در تعریف سوسیالیسم گفته شده است : اصطلاح سوسیالیسم ( جامعه باورى ) از واژه فرانسوى سوسیال به معناى اجتماعى اخذ شده است . ریشه لاتینى آن واژه {L= socius =L} به معناى شریک و همراه است . در تبیین چیستى سوسیالیسم شاید نتوان به یک تعریف اجماع یافته و بى چون و چرا دست یافت . فرهنگ انگلیسى آکسفورد این واژه را این گونه تعریف کرده است : نظریه یا سیاستى که هدف خود را مالکیت یا نظارت کل اجتماع بر ابزار تولید ( سرمایه ، زمین ، دارایى و غیره ) در جهت تامین منافع همگانى قرار مى دهد و یا از این مالکیت و نظارت حمایت مى کند . (عبدالرسول بیات ، فرهنگ واژه ها ص 346 ) برخى نیز اهمیت و ویژگى اساسى این مکتب عمدتا اقتصادى را در جنبه سلبى و انتقادى آن مى دانند زیرا مهمترین عنصر مشترک نظریه هاى سوسیالیستى تکیه بر تقدم جامعه و منافع عمومى بر فرد و منافع فردى مى باشد و سوسیالیزم از جهت تاریخى در واقع طغیانى است بر ضد فرد گرایى و لیبرالیزم عصر جدید . سوسیالیزم نفى این نظریه است که تعقیب نفع فردى توسط افراد خود به خود به نفع اجتماع مى انجامد بلکه به عقیده این مکتب مداخله اکثریت و دولت به عنوان نماینده اکثریت مى تواند نفع عمومى را از تجاوز افراد مصون بدارد . (داریوش آشورى ، فرهنگ سیاسى ص 112 ) به لحاظ تاریخى نیز برخى محققان اندیشه هاى سوسیالیستى را بسیار ریشه دار دانسته و آن را در افکار امثال افلاطون ( آنجا که از نظام اشتراکى پاسداران جامعه صحبت به میان مى آورد ) جستجو مى کنند اما واقعیت اینست که سوسیالیسم مدرن در وا قع واکنشى است به دوران مدرن و پیامدهاى انقلاب صنعتى اروپا . برخى نیز ممکن است با توجه به اشتراکات کمونیسم و سوسیالیسم و به ویژه اجتماع این دو در نظام حکومتى شورى سابق هر دو را یکسان بدانند در حالى که واقعیت اینست که نمى توان کمونیسم و سوسیالیسم را یکى انگاشت در واقع ریشه هاى سوسیالیسم را مى توان در طول تاریخ و در اندیشه هایى که به نوعى بر اشتراک و نفى مالکیت خصوصى تاکید مى کنند جستجو کرد اما کمونیسم یا مارکسیسم مکتبى است که در قرن نوزده میلادى توسط دو تن از متفکران اروپایى به نامهاى کارل مارکس و فردریش انگلس و با بهره گیرى از اندیشه هاى سوسیالیستى و برخى اندیشه هاى هگل و افزودن برخى نوآورى ها به وجود آمد . مهمترین مولفه هاى مشترک سوسیالیسم و کمونیسم عبارتند از : اعتقاد به اصالت جمع و مالکیت اجتماعى بر ابزار تولید ( نفى مالکیت خصوصى ) تاکید بر برابرى به جاى آزادى دخالت حداکثرى دولت و تشکیل دولت فراگیر تاکید بر دیدگاههاى انترناسیونالیستى ( فراملیتى ) در برابر ملى گرایى( عبدالرسول بیات ، همان ص 350)به لحاظ سیاسى فعالیت سیاسى سوسیالیستها از نیمه دوم قرن 16 میلادى و به دنبال انقلاب 1848 فرانسه که در آن سوسیالیستهاى فرانسوى سهمى از قدرت را به دست گرفته بودند حیات افزون یافت که در ادامه به تشکیل حزبها و انجمن هاى سوسیالیستى در سراسر اروپا منجر شد و اوج آن انقلاب کمونیستى اکتبر 1917 روسیه بود که در آن سویالیستهاى عضو حزب کمونیست براى اولین بار به طور رسمى کشورى را در دست گرفته و به باز سازى حکومت بر اساس آموزه هاى سوسیالیستى دست زدند . در جریان تحولات پس از انقلاب 1848 فرانسه نیز سوسیالیستها باهدف حمایت از حقوق کارگران دست به تشکیل تشکلهاى بین المللى زدند که به بین الملل اول ، دوم و سوم معرف بوده ودر آن ها طرفداران مارکس ، انگلس ، آنارشیستها ، سوسیالیستهاى انگلیسى و سایر سوسیالیستها از نقاط مختلف جهان شرکت داشتند . اما با وقوع انقلاب کمونیستى در روسیه کل جریان سوسیالیسم متاثر از انقلاب کمونیستى قرار گرفت به گونه اى که برخى به اشتباه سوسیالیسم را همان مارکسیسم تلقى کردند . مهمترین مساله اى که در شیوه عمل حکومت کمونیستى یا مارکسیستى وجود دارد تاکید بر عنصر انقلاب مى باشد که البته با خشونت هم همراه است این امر موجب بروز انتقاداتى از ناحیه سوسیالیستها به مارکسیستها شد و موجب انفکاک گروههاى سوسیالیستى معتقد به رفرم و اصلاحات از گروههاى سوسیالیستى مارکسیستى شد این گونه تفاوتها باعث بروز دو جریان کلى در درون جریان سوسیالیسم شد که البته هریک نیز داراى انشعابات فرعى ترى بودند که مجال بحث در این فرصت نیست اما دو انشعاب اصلى عبارت بودند از : * سوسیالیسم انقلابى حاکم بر شوروى و سایر کشورهاى اروپاى شرقى و نیز چین و کوبا که آنرا سوسیالیسم مارکسیستى و کمونیستى مینامند . از نظر فلسفى و اقتصادى کمونیسم و سوسیالیسم داراى ریشه واحدى هستند و هر دو بر مالکیت عمومى وسائل تولید تکیه میکنند ، با این تفاوت که کمونیسم مرحله پیشرفت یا مرحله نهایى سوسیالیسم به شمارمى آید . مارکس در آثار مختلف خود از « مانیفست » کمونیست گرفته تا کتاب « کاپیتال » تاریخ تحولات جهان را بر مبناى ماتریالیسم تاریخى ، یا فلسفه مادى دیالکتیکى بیان مى کند مارکس تکامل وسایل تولید و نحوه تملک و بهره‌بردارى از این وسایل را زیر بناى تحولات اجتماعى مى داند و تاریخ بشر را به صورت تاریخ جنگهاى طبقاتى و منازعه بین ظالم و مظلوم و استثمار کننده و استثمار شونده بررسى و تجزیه و تحلیل مینماید . از نظر مارکس دوره‌هاى تاریخى عبارتند از : 1 کمون اولیه که در این جامعه بدون طبقه هیچ گونه تملک بر وسایل و ابزار تولیدوجود نداشته است ، 2 برده‌دارى 3 فئودالیه 4 بورژوازى و سرمایه‌دارى 5 سوسیالیسم 6 کمون ثانویه . به طور مختصر میتوان اساس تفکر مارکسیستى را در موارد ذیل خلاصه نمود ، الف اقتصاد تعیین کننده مسیر تاریخ است و تاریخ جز جنگهاى طبقاتى و مبارزه بین گروههاییکه منافع اقتصادى آنها با هم متعارض است چیز دیگرى نیست . بر اساس این تعبیر جنگهاى طبقاتى در مراحل مختلف تاریخى ابتدا بین بردگان و برده‌داران ، سپس میان فئودالها و « سرف‌ها » یا دهقانان فقیر و بیزمین و بالاخره بین کارگران و سرمایه‌داران در میگیرد و سرانجام به پیروزى طبقه کارگر یا پرولتاریا و نفى کامل طبقات اجتماعى منتهى مى گردد . ب دولتها نقشى جز تأمین طبقه حاکم ندارند و در جوامع سرمایه‌دارى دولت حافظ منافع صاحبان سرمایه‌ها و استثمار طبقه کارگر است این فشار و استعمار فقط هنگامى خاتمه خواهد یافت که مالکیت خصوصى ، به ویژه مالکیت ابزار تولید از میان برداشته شود و طبقه کارگرحکومت را به دست خود بگیرد . و . . . (محمود طلوعى ، فرهنگ جامع سیاسى ، ص 703 و 779)بنابر این همانگونه که گفته شد بر مبناى دیدگاه کمونیستها انقلاب کمونیستى ایجاد کننده حکومت سوسیالیستى مى باشد که این حکومت سوسیالیستى زمینه ساز ایجاد کمون نهایى مى باشد که در آن بار دیگر بشر هممچون دوران اولیه بشرى به صورت اشتراکى صاحب ابزار تولید بوده و از طرفى نیز با توجه به ایجاد جامعه اى بى طبقه نیازى به حکومت وجود ندارد . البته لازم به ذکر است که این استدلالها فاقد هر گونه پشتوانه تاریخى بوده و شکست کمونیسم در شوروى و اروپاى شرقى بطلان نظریات جبر گرایانه کمونیستها را آشکار ساخت . * جریان سوسیالیسم مستقر در کشورهاى اروپاى غربى که در آنها آموزه هاى سوسیالیستى با آموزه هاى غربى آمیخته و عرضه شده که از مهممترین تشکلهاى آنها به حزب کارگر در انگلستان و حزب سوسیالى دموکرات آلمان مى توان اشاره کردکه سالهاى سال حکومت را در اختیار داشته و هنوز هم به عنوان مهمترین مدعى حکومتى در عرصه سیاسى این کشورها فعالیت مى کنند . نتیجه اینکه حکومتهاى کمونیستى حکومتهایى با آموزه هاى سوسیالیستى هستند که به لحاظ نظرى تابع دیدگاههاى سوسیالیستى با قرائت مارکس و انگلس بوده و به لحاظ روشى اعتقاد به انقلاب دارند در حالى که حکومتهاى سوسیالیستى عامتر از حکومتهاى کمونیستى بوده و شامل طرفداران نظریات انقلابى واصلاح گرایانه بوده و مى تواند آموزه هایى از نظامهاى غربى نیز به همراه خود داشته باشد . سیر تاریخى و رهبران سوسیالیسم بسیارى از پژوهشگران نظامها و تعلیمى مانند نظام اشتراکى افلاطون در کتاب جمهور و تعالیم انجیل ج بویژه عهد عتیق ج را به عنوان اولین نظامها و قوانین سوسیالیستى قلمداد مى کنند . حمایت از ضعیفان ، کارگران و زنان از جمله این قانونهاست . مسیحیان اولیه نیز مفهوم مال من و مال تو ( مالکیت خصوصى ) را بهایى نمى داده اند و گویا در زندگى روزمره مشى مشابه به برخى روشهاى سوسیالیستى داشته اند . اما سوسیالیسم به عنوان یک ایدئولوژى مدون زاییده دوران مدرنیته است و همچنان که پیشتر نیز گفته شد از نظر عملى یک شورش و نیروى سیاسى پر نفوذ بر علیه پیامدهایى است که سرمایه دارى صنعتى براى اکثریت جامعه بویژه طبقه کارگر ( پرولتاریا ) داشته است . رابرت اون ( 1771 - 1858 ) را به عنوان اولین بانى سوسیالیسم انگلیسى مى شناسند که براى بار نخست واژه سوسیالیسم رابه کار برده است . در فرانسه نیز طرفداران سن سیمون ( 1760 - 1825 ) به عقاید او عنوان سوسیالیسم مى دادند . دو رویداد تاریخ در ایجاد تحول در روند سوسیالیسم به شکل چشمگیرى نقش آفریده است : نخست ظهور مارکسیسم متاثر از عقاید مارکس ( 1818 - 1883 ) و انگلس ( 1825 - 1895 ) در اواسط قرن نوزدهم در اروپاست که سوسیالیسم را تاکنون تحت نفوذ خود داشته است . دومین رویداد پیدایش حزب بولشویسم به رهبرى لنین در اکتبر 1917 در روسیه بود که بر انقلاب کارگرى و نیز بر سازمان متمرکز حزبى تاکید مى کردند . سوسیالیسم تعدیل شده معتقد به اصلاح به جاى انقلاب نیز که بیشتر به نام سوسیال دموکرات نامیده مى شود چهره هاى برجسته اى داشته که مهمترین آنها در قرن بیستم لاسکى و تاونى مى باشند که از نظریه پردازان جامعه سوسیالیست هاى حزب کارگر انگلستان محسوب مى شوند . (عبدالرسول بیات ، همان ص350-352) تفاوت میان حکومت اسلامى با حکومتهاى کمونیستى و سوسیالیستى از آنجایى که به لحاظ حکومتى عمدتاً از حکومت کمونیستى به لحاظ تشکیل حکومتى مستقل با دیدگاههاى کاملا کمونیستى و سوسیالیستى نام برده مى شود لذا به تفاوت حکومت اسلامى با حکومت کمونیستى پرداخته مى شود . میان حکومت اسلامى و حکومتهاى کمونیستى تفاوت فراوانى وجود دارد اما شاید به صورت کلى تر مهمترین تفاوتهاى این دون نوع موارد ذیل باشند : 1. هستى شناسى و انسان شناسى : بهره گیرى حکومت اسلامى از جهان بینى الهى که در متن آن هدفمندى انسان و زندگى او و نیز تکلیف مدارى انسان و لزوم پاسخگویى نسبت به تمام اعمالى که در این جهان انجام مى دهد در جهان باقى و در برابر پروردگار وجود دارد انسان مسلمان را موجودى مى کند که مرگ آخر خط او نیست و باقى است و نه فانى فلذا انسان مى تواند در زندگى خود هدفهاى بالاترى بر گزیند این در حالى است که کمونیسم با توجه به اعتقاد به جهان بینى مادى و حتى دشمنى با جهان بینى الهى تمام سرنوشت انسان را منحصر در این جهان مى داند و درنتیجه هدف بشرى نیز صرفا در محدوده دنیایى ترسیم مى شود که این مساله در نهایت به پوچى ( نهیلیسم ) منجر خواهد شد . 2.ضرورت و عدم ضرورت حکومت : بر اساس دیدگاه اسلامى حکومت ضرورت دارد و هیچ جامعه اى مستغنى از حکومت نیست به گونه اى که در تعالیم اسلامى حکومت فرد ظالم و فاسق بهتر از بى حکومتى دانسته شده است چرا که بى حکومتى به هرج و مرج منجر خواهد شد و این دیدگاه با واقعیت خارجى هم انطباق مى یابد . امام على ( ع ) در نهج البلاغه مى فرمایند : لابد للناس من امیر بر او فاجر (نهج البلاغه ، خ40) یعنى مردم ناگزیرند از انتخاب حاکمى چه خوب باشد و چه بد باشد . و یا در غررو درر مى فرمایند : تسلط حاکم ستمگر مستبد از فتنه مداوم بهتر است.(غرر و درر 236 / 6 ح10109) این در حالى است که حکومت کمونیستى معتقد است طبق جبر تاریخ بشر با گذار از مراحل یاد شده سرانجام به کمون نهایى مى رسد که در آن حکومت حذف خواهد شد و همه انسانها به صورت مساوى زندگى خواهند کرد . این دیدگاه اولا باعمل خود آنان چندان تطابقى نداشت چرا که همان ها که به فکر حذف حکومت بودند در دروان تسلط خود فراگیرترین و مستبد ترین دولتها را اداره میکردند و حتى به عنوان مقدمه اى براى حذف دولت برنامه اى هم براى کاهش نقش دولت در زند گى مردم نداشتند و ثانیا با واقعیات خارجى هیچ تناسبى نداشته و صرفا بر مبناى خیال پردازى ها و توهمات رهبران مارکسیستى بنا نهاده شده بود فروپاشى نظام سوسیالیستى نیز خط بطلان دیگرى بر جبر تاریخ کمونیستها کشید چرا که طبق این دیدگاهها نظام سوسیالیستى به خودى خود و به صورت جبرى مى بایست به نظام کمون نهایى که در آن دولتى و جود نمى داشت منجر مى شد ولى چنین نشد و حتى یکى از دلایل فروپاشى نظام سوسیالیستى دخالت بیش از حد دولت در زندگى مردم بود . 3.هدف حاکمان در حکومت هاى کمونیستى و سوسیالیستى صرفا تامین سعادت دنیوى اجتماع است و حال آنکه هدف حکومتهاى اسلامى و به تبع جهان بینى الهى حاکم بر آن ایجاد زمینه براى تامین سعادت دنیوى و اخروى فرد و اجتماع مى باشد . 4. جبر تاریخى : کمونیستها از نظر فلسفه تاریخ معتقد به جبر تاریخ هستند آنها با تقسیم بندى ادوار حیات بشرى بر روى کره زمین تحقق این ایده ها تا کمون نهایى را به صورت جبرى مى دانند در نتیجه نقشى براى اختیار بشرى قائل نیستند آنها تضاد را عامل حرکت تاریخ مى دانند و معتقدند در طول تاریخ باتحقق هر تزى به مرور آنتى تز آن به وجود خواهد آمد و از تضاد و ترکیب اینها سنتز به وجود خواهد آمد که در واقع گذر از مرحله اى به مرحله اى جدید است لذا حرکت تاریخ فرایندى مکانیکى پیدا مى کند که در آن اراده و خواست بشرى نقشى ایفا نمى کند البته در ادوار بعدى کمونیستها اندکى دیدگاه هاى خود را تعدیل کردند اما همچنان معتقد به سرنوشت محتوم بر اساس برنامه از پیش تعیین شده بودند این دیدگاه مبین نوعى جبر گرایى است که انگیزه هر گونه عمل را از انسان سلب مى کند و در طول تاریخ آفت جان جوامع بشرى بوده است این در حالى است که طبق دیدگاه اسلامى انسان موجودى است مختار و محاسبه گر که با مدد عقلى که توسط خداوند به او اعطا شده و نیز قدرت حسابگرى و انتخاب گرى که آن هم از جانب خداوند به او ارزانى شده مى تواند و باید سرنوشت آینده فردى و اجتماعى خود را رقم بزند . 5.اخلاق در دو دیدگاه حکومتى : در حکومت مارکسیستى آنچه مهم است تحقق هدف مى باشد و بنابر این هر گونه وسیله اى که به تحقق هدف کمک کند مجاز و مباح شمرده مى شود و اساس این سخن مشهور که هدف وسیله را توجیه مى کند یکى از اصول زیربنایى مارکسیست ها مى باشد واساسا در دیدگاه مارکسیستى اخلاق چیزى جز آنچه انقلاب کمونیستى را تسریع مى کند نیست به قول آیت الله مکارم شیرازى : جمله کوتاه پرمعنایى که از کتاب جنگ مختصر فلسفى اثر کوسیتر نقل شده به طور واضح و غیر قابل انکارى این مطلب را فاش مى کند و آن اینکه هر چه به پیروزى انقلاب کمک مى کند اخلاق است . اگر در کلمه هر چه خوب دقیق شویم و ببینیم چه چیزهایى را شامل مى شود آنگاه مصیبتى را که اصول اخلاقى در محیط کمونیستى به آن گرفتار مى شود به خوبى احساس خواهیم کرد . طبق این منطق حفظ هدف به هر قیمتى تمام شود مشروع است . اگر چه به قیمت زیر پا گذاشتن تمام اصول اخلاقى باشد و به این ترتیب براى تسریع در انقلاب استفاده از تهمت و دروغ و افترا و ریختن خونهاى بى گناهان در موقع لزوم و نظائر آنها نه تنها مشروع و جایز است بلکه عین اخلاق محسوب مى شود .(ناصر مکارم شیرازى ، بحثى درباره ماتریالیسم و کمونیسم ص 79)شایان ذکر است قساوت قلب کمونیستها و جنایتهایى که آنان در دروان پس از پیروزى انقلاب کمونیستى نسبت به مخالفین خود انجام مى دادند به ویژه جنایتهاى بى شمار استالین که عمده آنها پس از مرگ او فاش شد ناشى از همین مبناى اخلاقى مى باشد این در حالى است که طبق دیدگاه اسلامى براى نیل به هدف هاى مقدس باید از وسائل مشروع و مباح استفاده کرد و فى المثل براى ساختن یک بیمارستان براى استفاده عموم که یک نمونه بارز اخلاقى انسانى است نمى توان از طریق فروختن اجناس تقلبى هزینه لازم را تهیه کرد . خلاصه براى انجام یک وظیفه اخلاقى نباید اخلاق را زیر پا گذاشت و به اصطلاح مرتکب نقض غرض شد . (ناصر مکارم شیرازى ، همان ص 81)6.دخالت همه جانبه دولت در کشورهاى کمونیستى که نتیجه آن ایجاد دولت مستبد و فراگیر باشد که بسیارى از آزادى ها را زیر پا گذاشته و در حریم هاى خصوصى شهروندان نیز دخالت کند البته تجربه تاریخ نشان داد که چنین دولتهایى هر گز در بلند مدت نمى توانند پایدار بمانند . این در حالى است که حکومت اسلام بر مبناى مشروعیت دینى و مقبولیت مردمى بنا نهاده شده و در آن حریمهاى خصوصى و حقوق شهروندى طبق آموزه هاى دینى داراى چارچوبهاى دقیقى است به گونه اى که در عین برنامه ریزى حکومت براى سعادت جامعه از هر گونه استدادى جلوگیرى مى شود . 7. نفى مالکیت خصوصى در حکومتهاى کمونیستى که در نتیجه آن هر گونه انگیزه کسب و کار از کارگر گرفته مى شود در حالى که در حکومت اسلامى کار امرى مقدس بوده که باید با انگیزه و ذوق و شوق انجام شود در واقع در نظامهاى کمونیستى انگیزه کار اجبارى است که از سوى دولت انجام مى پذیرد و چون مالکیت خصوصى نفى مى شود فرد هیچ انگیزه اى براى کار ندارد چرا که در نهایت مالک آنچه با کار به دست مى آورد نمى شود . 8.در حکومتهاى کمونیستى اگر کاملا به اصول و شرایط وفادار بمانند تنها تخصص فرد براى ورورد در کارها کفایت مى کند اما به دلیل عدم اعتقاد به خدا و معاد و حسابرسى و در یک کلمه نبود وجدان کارى از سویى هیچ تعهدى در خود نسبت به انجام صحیح وظایف احساس نمى کند و از سویى دیگر در معرض انواع فسادها قرار مى گیرد اما در حکومت اسلامى تخصص در کنار تعهد مطرح مى شود و این انگیزه اى خوب براى پاکدستى فرد و مصونیت فرد و جامعه از مفاسد مختلف مى باشد در چنین جامعه اى به دلیل خداباورى و معاد باورى افراد کمتر در معرض خطرات مختلف قرار مى گیرند و به دلیل تکلیف محورى و احساس مسئولیت در برابر خداوند و مردم حاکمان سعى مى کنند دقت بیشترى در کار خود مبذول دارند . 9. حاکمیت در حکومت کمونیستى در دست حزب مرکزى است که بر اساس مصالح حزب عمل مى کند در حالى که در حکومت اسلامى حاکمیت در دست حاکم اسلامى قرار مى گیرد که از مهمترین شرایط آن علاوه بر تجارب مدیریتى ، اخلاق ، تقوا و عدالت مى باشد و تنها در چارچوب مصالح جامعه اسلامى و قوانین الهى مجاز به مدیریت کشور است . در پایان براى مطالعه بیشتر تعدادى از منابع نیز معرفى مى گردد : * فرهنگ واژه ها ، عبدالرسول بیات * فرهنگ سیاسى ، داریوش آشورى * نقدى فشرده بر اصول مارکسیسم ، محمد تقى مصباح یزدى * پایان عمر مارکسیسم ، ناصر مکارم شیرازى * فلسفه ما ، محمد باقر صدر * نقدى بر مارکسیسم ، شهید مرتضى مطهرى * بحثى درباره ماتریالیسم و کمونیسم ، ناصر مکارم شیرازى * فرهنگ جامع سیاسى ، محمود طلوعى * اندیشه هاى سیاسى قرن بیستم ، حاتم قادرى * نظام سیاسى و دولت در اسلام ، محمد تقى مصباح یزدى * درس هایى درباره مارکسیسم ، جلال الدین فارسى .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image