حقوق /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

با توجه به اصل آزادي اديان چرا فقط چهار دين در قانون اساسي رسمي محسوب شده اند؟


از مجموعه مقالات مردم شناسي و جامعه شناسي به دست مي آيد كه بشر از آغاز تا كنون داراي خواست و كشش مذهبي بوده و حوائج مادي و روحي خود را در مظاهر مذهبي آشكار مي كرده است. پديداري شهرها و بناهاي آنها، تا حدود زيادي تحت تأثير اعتقادات مذهبي مردم واقع شده و آداب و رسوم و مناسك ديني اولين مقررّات و مباني نظام جوامع را تشكيل مي داده اند. هر گروه و جامعه اي در طول تاريخ به نوعي ميل مذهبي خود را بروز داده و با آداب و مناسك خاصي به عبادت مشغول مي شدند؛ امّا از تأثير دين در قوانين نيز نبايد غافل شد و اينكه در برخي از كشورها دين نقش عمده اي را در وضع قوانين آن جامعه بر عهده داشته است. كشور ما نيز از اين امر استثناء نبوده و اصولي (اصول 12، 13 و 14) از قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به اين مهم اختصاص يافته است. امّا براي پاسخ لازم است به عنوان مقدّمه بيان شود كه نظام هاي سياسي بر چند نوع هستند: 1. نظام هاي سياسي غير مذهبي: در اين نظام دين و مذهب هيچ گونه نقش تعيين كننده اي در رژيم سياسي و سازمان ها و قواي عاليه كشور ندارد و هيچ گونه تمايز و تبعيضي را در حقوق افراد به بار نمي آورد و تمامي افراد جامعه صرفنظر از دين و آئين خاص خود از حقوق مساوي برخوردار هستند. بدين ترتيب، تحرك مذهبي رسمي در هيچ يك از زمينه هاي زمامداري مشاهده نمي شود. انديشه دور شدن زمامداري از مذهب را به اواخر قرون وسطا نسبت مي دهند و امروزه در قوانين اساس بسياري از كشورهاي اروپايي و امريكايي و حتي برخي از كشورهاي اسلامي مانند تركيه نظام غير مذهبي به رسميت شناخته شده است. 2. نظام هاي سياسي مبتني بر رسميت مذهب در قانونگذاري: در اين نظام ها قانونگذاري بايد مقيّد به اصول و موازين مذهبي بوده و شعائر مذهبي نيز بايد رعايت شود. در اين حالت، دين و مذهب در رابطه اي تنگاتنگ با دولت و الگوي تمام عيار و مسلّط بر كليه تشكيلات و قواي عاليه و ادارة امور كشور از صدر تا ذيل مي باشد. مشاغل كليدي و حساس جامعه در اختيار مقام مذهبي قرار مي گيرد و قوانين و مقررات منطبق با موازين مذهبي است. امروزه در قوانين اساسي بسياري از كشورهاي اسلامي نظير ايران رسميت مذهب و دين اسلام پذيرفته شده است. بنابراين كشور ما جزء نظام هاي سياسي دسته دوم است و از آنجا كه ملّت ايران بر اساس اعتقاد ديرينه اش به حكومت حق و عدل و قرآن به حكومت جمهوري اسلامي رأي مثبت داده است. و اكثريت قريب به اتفاق مردم ايران مسلمانند، رسمیت دین اسلام و مذهب شيعه به دليل آن كه اكثريت مسلمانان را در اين كشور شيعيان تشكيل مي دهند، امري منطقي به نظر مي رسد. اين امر در اصل دوازدهم قانون اساسي بيان شده است: «دين رسمي ايران، اسلام و مذهب جعفري اثني عشري است و ...» و دليل آن كه در اين اصل اول اسلام و سپس مذهب جعفري اثني عشري ذكر شده است، بدان دليل مي باشد كه ديگر مذاهب اسلامي (حنفي، مالكي، شافعي، حنبلي و زيدي) در شمار اقليت هاي ديني كه در اصل سيزدهم مورد بحث قرار مي گيرد، وارد نشوند و با قانون اساسي رژيم گذشته در اين زمينه تفاوت دارد. امّا بايد گفت که در كنار اكثريت مسلمانان، اقليت هاي غير مسلمان متعددي در كشور وجود دارد كه با داشتن تابعيتِ ايران، از اعضاي ملت محسوب مي شوند و همانند ساير اهالي تابع و تحت حاكميت قانون واحد مي باشند و از همة حقوق انساني، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي با رعايت موازين اسلام بر خوردارند. با توجه به رسميت دين اسلام و مذهب شيعه، طبعاً اقليت هاي ديني كشور در امور سياسي و اجتماعي خود ناگزير به تبعيّت از اين رسميت و انصراف از قسمتي از آئين خويش هستند و ترديدي نيست كه در جامعه سياسي مبتني بر حاكميت يك دين و مذهب نمي توان همانند كشورهاي با حاكميت غير مذهبي، به حقوق كاملاً برابري براي همگان دست يافت. غير مسلمانان مطابق ديدگاه اسلامي بر دو دسته هستند: 1. اهل كتاب 2. غير اهل كتاب و به موجب اصل سيزدهم قانون اساسي: «ايرانيان زرتشتي، كليمي و مسيحي تنها اقليت هاي ديني شناخته مي شوند كه در حدود قانون در انجام مراسم ديني خود آزادند و در احوال شخصيه و تعليمات ديني بر طبق آئين خود عمل مي كنند». اين اصل پس از مشخص شدن دين رسمي كشور به ساير اديان و پيروان آنها كه در ايران زندگي مي كنند، توجه كرده است؛ و فقط اهل كتاب را به رسميت مي شناسد؛ زيرا از نظر اسلام و جمهوري اسلامي كه يك نظام سياسي مبتني بر حاكميت مذهب است، فقط 3 دين به عنوان اقليت ديني شناخته مي شوند؛ چون حضرت موسي كليم الله و عيسي روح الله از پيغمبران اولوالعزم هستند كه صاحب كتاب و شريعت مي باشند و در قرآن كريم از تورات و انجيل به عنوان كتاب آسماني ياد شده است و روش و سنّت عملي اين دو پيغمبر بزرگ مشخص است. زرتشت هم اگر چه پيامبر نبوده و يا حداقل مشخص نيست، ولي با اين وجود، پيروان آن در فقه جعفري اثني عشري، ملحق به اهل كتاب هستند و احكام اهل كتاب بر آنان بار مي شود. ممكن است اين سؤال نيز مطرح شود كه نام صابئين نيز در آيه شريفه 62 از سورة بقره آمده است چرا از آنان ذكري به ميان نيامده است؟ در پاسخ گفته مي شود كه با توجه به بررسي هاي به عمل آمده توسط گروه تخصّصي مأمور از طرف مجلس بررسي نهايي قانون اساسي، معلوم گرديد كه اين فرقه، شعبه اي از يهود يا شعبه اي از مسيحيت و يا مخلوطي از عقايد دو گروه مي باشد و بنابراين به عنوان يك دين مستقل نيستند كه جداگانه از آنها نامي برده شود و طبعاً اقليت آنان به طور ضمني مقبول است. امّا در مورد ساير غير مسلمانان غير اهل كتاب، حتي بودائيسم كه پيروان زيادي نيز در دنيا دارند چون ريشه آسماني نداشته و ندارند، به عنوان دين پذيرفته نيست تا چه رسد به مكتب هاي فلسفي يا مسلك هاي سياسي و دسته هاي ساختگي چون بهائيّت كه نام دين بر خود نهاده اند. بنابراين، در يك جمع بندي و به عنوان خلاصه مي توان گفت: اولاً نظام سياسي ايران مبتني بر حاكميت مذهب و دين است و از آنجا كه دين اكثر ساكنين و تابعين ايران، اسلام است دين اسلام به عنوان دين رسمي و مذهب جعفري اثني عشري نيز باز به خاطر بر خورداري از اكثريت مذهب رسمي ايران در قانون اساسي معرفي شده است و ثانياً بر اساس دين و آموزه هاي اسلامي تنها حقوق اهل كتاب پذيرفته شده است و به همين جهت سه دين يهوديت، مسيحيت و زرتشت به عنوان اقليت ديني شناخته شده در قانون اساسي پذيرفته شده است و در مورد ساير اديان چون ريشه آسماني ندارند و از نظر اسلام نيز مورد قبول نيستند در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز به رسميت شناخته نشده اند هر چند كه پيروان زيادي هم داشته باشند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image