مطالب این سایت هم به نوبه خودش جالبه اولا که ساسانیان بیش از ۴۰۰ سال بر ایران و مناطق اطرافش حکومت کردند و در این دوران به نهایت شکوفایی رسیدند که بعد از حمله اعراب تا قرن ها نتونستن دوباره به این شکوفایی برسن مگر در زمان عباسیان که باز هم همین ایرانیان نقش به سزایی داشتنداینارو هم‌که نمیخواید انکار کنیدو اینکه بله زمان حمله اعراب مردم از حکومت ساسانیان ناراضی بودند و دلیلش هم جنگ های فرسایشی زمان خسرو پرویز با روم شرقی بود که خرابی و مالیات زیادی به مردم‌تحمیل کرده بود تا گنجینه شاهنشاهی دوباره برای دفاع از ایران پر بشهبه علاوه در اون زمان تهدیدات همیشه از سر حد شرقی و غربی بر این بود یعنی از طرف ترکهای بربر و امپراتوری روم شرقی و آلان های زیر نظرش که قومی وحشی و کوچ نشین بودندو اینکه اعراب در ایران دست به کشتار نزدند دروغی بیش نیس از سمت سایت شما برای حمایت از اجداد عربیتون در ایران در منابع مختلف به کرات می بینیم که مردمی رو که مقاومت کردند رو چطور تارو مار کردند و این کشتار تا زمان به وجود اومدن حکومت های محلی تحت لوای عباسیان در ایران ادامه داشت.به جز کشتار ها و غارت های میهن عزیزمون اعراب اولیه درکی از علم و دانش نداشتند و تمام مراکز علم و دانش در سرتاسر ایران نابود کردند و کتاب ها رو به آتش کشیدن که نمونه بارزش دانشگاه جندی شاپور هستش که از سرتاسر جهان دانشمندان در اون تحصیل میکردند چرا که معتقد بودندهر چی‌که لازم دارن در قرآن هست، اما همین اعراب عقب مونده از سیستم حکومتی ساسانیان برای کنترل امپراتوری استفاده کردند هم در زمان امویان و هم در زمان عباسیان پس این اختلاف طبقاتی که داری ازش میگی در زمان ساسانیان وجود داشت بعدا در زمان اسلام هم به تقلید از همونا دوباره ساخته شد چون تنها راه حکومت بر یک امپراتوریه بزرگ بود. مطلب آخرم بله زمان مسلمان شدن مردم ایران با زمان حمله اعراب تقریبا ۲ قرن فاصله داره ولی این به این دلیل نیس که اعراب دست ایرانیان رو باز گذاشتن اعراب به جاش از غیر مسلمان ها جزیه میگرفتند که خیلی بیشتر جیبشون و گنجینه خلفاشون رو پر‌میکرد حتی مردم‌سوریه و فلسطین هم تا ۲ قرن بعد ارتدکس شرقی تحت حکومت اعراب باقی موندن و این مخصوص ایرانیان نیست چون پولشو میدادن کم کم مجبور شدند به دین اسلام بیان تا دیکه جزیه پرداخت نکن یکی از دلایل ضعیف شدن اعراب بعد از دو قرن کشور گشایی هم همین کم شدن جزیه بود و در آخر به شکست اعراب در کشور گشایی انجامید و اعراب دیگر نتوانشتند جایی رو فتح کنن تا اینکه سلطان های ترک پا به عرصه نهادند و اسلام رو در‌جهان‌گسترش دادند و دلیل دیگری هم که ایرانیان تا ۲ قرن اسلام رو نپذیرفتند هم اینه که دین اسلام فرق زیادی با دین یکتا پرستی دین زرتشت نداشت و اینکه اصلا نمیتونی بگی‌کدوم دین در دنیا به حق هست یا نیست.چون تو مسلمونی اجازی نداری بگی دینت به حقه هر‌کسی هر دینی که داره واسه خودش مقدسه و همین‌تقدس دین زرتشت در بین ایرانیان باعث شد تا دو قرن بعد از فتح ایران توسط اعراب علی رقم فشار زیاد اعراب از طریق جزیه و کشتار مردم به دین اسلام نگروندپس لطفا دروغ ننویس تو سایتت بچه مسلمون!اینکه زرتشتیان مرده هاشون رو میزاشتن تا حیوانات بخورند هم هیچ ربطی به تو نداره!

1-ساسانیان در عصر پیامیر اسلام شکوفایی نداشتند بلکه تمدن ساسانیان نفس های آخر خود را میکشید . دکتر عبد الحسین زرین کوب در « بامداد اسلام » آورده است که داستان حکومت ساسانیان در زمان پیامبر مانند داستان عصای حضرت سلیمان ع بود که با یک تلنگر می افتاد .2-این که قبول دارید در آن زمان در ایران , نظام اجتماعی , نظام طبقاتی بود , منصفانه است . در امپراطوری روم هم چنین بود . طبقاتی بودن نظام اجتماعی معنای خاص دارد نه این که جامعه دارای طبقات گوناگون است بلکه معنای آن این است که حاکمان, مردم را به چند طبقه تقسیم کرده اند و افراد هر طبقه را در آن طبقه میخکوب کرده و برای آن طبقه وظایف خاصی در نظر گرفته اند و هیچ فردی از هیچ طبقه ای حق ندارد به طبقه دیگر برود . برخی از این طبقات حق درس خواندن نداشتند گرچه بسیار باهوش باشند . داستان پسر کفاش را در نظر بگیرید .در دین اسلام نژاد,طبقه,زبان و قبیله ارزش ندارد بلکه ارزش ,خاص کمالات است . سلمان فارسی از ایران و غیر عرب است , به بالاترین مقام معنوی می رسد و پیامبر او را سلمان محمدی می نامد . صهیب رومی از روم و غیر عرب است ولی محبوب پیامبر می شود. برده سیاه می شود موذن پیامبر. عمار عرب است و محبوب پیامبر . اما ابولهب قریشی و عموی پیامبر است ولی دشمن اوست.3-جزیه مالیات است و هر حکومتی باید از مردم مالیات بگیرد تا کشور اداره شود . آنان که مسلمانند انواع مختلفی از ثروت خودشان را باید به حکومت بپردازند مانند : خمس , زکات , خراج و ...ولی غیر مسلمانان فقط جزیه می دهند . جزیه دادن وظیفه است و کار بدی نیست بلکه یک وظیفه اجتماعی و میهنی است . 4-اشاره به دانشگاه جندی شاپور کردید . این دانشگاه , یک مرکز پزشکی بود نه مثل دانشگاه به معنای امروزی و در اختیار مسیحیان و رومیان بود . مرکز علمی از نظر اسلامی حرمت دارد چون دین اسلام به علم بسیار اهمیت می دهد . مسلمانان که خوزستان را فتح کردند این مرکز را پیشرفت دادند نه این که آن را خراب بکنند . این مرکز علمی تا دویست سال بعد به عمر خود ادامه داد و وقتی که در بغداد مراکز علمی تاسیس و پیشرفت کرد , دانشمندان از همه جای دنیا به بغداد رفتند و در آنجا مشغول تحقیق و تدریس شدند . به خاطر پیشرفت بغداد جندی شاپور از رونق افتاد . در بغداد برای پیشرفت علم بسیار اهمیت دادند و بسیار پیشرفت کردند. در این زمینه می توانید به کتاب چهار جلدی دکتر ولایتی مراجعه کنید . 5-نوشته اید که مسلمانان کتابخانه ها را آتش زدند . این صحت ندارد بلکه مسلمانان دنبال این بودند که هر کجا کتابی وجود دارد آن را پیدا کنند و به زبان عربی ترجمه کنند تا علم را پیش ببرند . یزگرد سوم با کتابخانه سلطنتی در حال انتقال از این منطقه به آن منطقه بود و آخر کار در خراسان به دست خود ایرانیان کشته شد . این کتابخانه سلطنتی به دست فاتحان خراسان افتاد و همه را به بغداد آوردند و به عربی ترجمه کردند . خلفای عباسی به همه جا در ایران و غیر ایران نوشتند که هرکس کتابی پیدا کرد بیاورد و به کتابخانه بغداد تحویل بدهد . اگر کسی مختصری در باره تاریخ تمدن اسلامی مطالعه کند این را می یابد که مسلمانان نه کتابخانه ای را آتش زدند و نه کتابی را . در این زمینه می توان کتاب « خدمات متقابل اسلام و ایران » را مطالعه کرد .6- به کشت و کشتار اشاره کردید . در این باره باید گفت : مسلمانان به بچه ها و زنان آسیب نمی رساندند چون دستور اسلام چنین است و پس از فتح آن منطقه مردم را آزاد می گذاشتند بین اسلام آوردن و به دین خود ماندن . کجای این کشتار است ؟! اصلا بسیاری از مناطق ایران با مصالحه تسلیم شدند و جنگی صورت نگرفت مثلا مداین با پیشنهاد سلمان تسلیم شد و سلمان فرماندار آنها شد . کجای این کشتار است ؟!7-در پایان سوالات نوشته اید : «...هیچ ربطی به تو ندارد... » در باره این جمله باید گفت : اولا بهتر است نسبت به محققان از کلمه «شما » استفاده کنیم . ثانیا به ما ربط دارد . ما پس از بررسی فرهنگهای مختلف به حقانیت دین اسلام پی می بریم . حق و باطل همیشه بوده و هست . اینطور نیست که هرکس هرچه می گوید حق است. در بین اینهمه مکاتب و آیین ها یکی حق است و بقیه باطل و بیراهه است . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه