با سلام؛ داستان حضرت یوسف، حضرت موسی و حضرت نوح(ع) داستان‌هایی قرآنی‌اند اما هیچ روایت و سند تاریخی مؤید آنان نیست (مثلا داستان حضرت یوسف منبع تاریخی ندارد و تنها در عهدین و قرآن آمده است) آیا این بدین معنا نیست که چنین داستان‌هایی هیچ‌گاه واقعیت عینی نداشتند؟ اگر داشتند کدام سند معتبر تاریخی پشتوانه آنها است؟

ابتدا باید گفت که خود عهدین با سابقه‌ی چند هزار ساله و قرآن با پیشینه‌ی بیش از هزار سال از مهم‌ترین منابع تاریخی به شمار می‌آیند.آیا همه‌ی حقایق و وقایعی که در طول تاریخ اتفاق افتاده، در کتب تاریخی ثبت شده ‌است؟ یعنی آیا در تمام ادوار تاریخی و در تمام اماکن، تاریخ‌نگارها وجود داشتند و هیچ واقعه‌ی مهم تاریخی نیست که ثبت نشده باشد؟ آیا می‌توان ادعا کرد که هرچه در کتب تاریخی ثبت نشده، واقعیت عینی ندارد؟!آیا همه کتاب‌های تاریخی، تا زمان کنونی باقی مانده و در دسترس ما می‌باشد و هیچ کتاب تاریخی در طول زمان در اثر حوادث طبیعی؛ مثل سیل و زلزله، و در اثر جنگ‌ها و درگیری‌ها از بین نرفته است؟!با چه استدلالی کتاب‌های تاریخی در این‌گونه موضوعات قابلیت استناد دارند، اما قرآن این قابلیت را ندارد؟! .

اسلام کوئست

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/23

لینک کوتاه