عرفان /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

آيا برای تزکيه نياز به استاد است؟


سير و سلوك، يعني راه رفتن براي رسيدن به هدف، و هدف ما چيزي جز قرار گرفتن در مسير بندگي خداوند نيست؛ چرا كه اصولاً هدف خلقت انسان، عبوديت و بندگي خداوند است. بنابر اين آنچه انسان را به تزکيه نفس می رساند، همان طي طريق بندگي و اطاعت وعبوديت اوست. تزكيه روح، داراي مراحلي و مراتبي است كه در هر مرتبه، استادي خاص مي‌تواند راهنماي انسان باشد. نكاتي چند را در اين زمينه يادآور مي‌شويم: 1. تزكيه نفس با انجام واجبات و ترک محرمات شروع شده و به سرانجام مي‌رسد. براي عمل به واجبات و محرمات، نيازمند شناخت صحيح آن‌ها هستيم و در اين مسير، فقها و مراجع، استاد عمومي همه مي‌‌باشند. در واقع، اولين کتاب سلوک، رساله عمليه مراجع تقليد است. حضرت آية الله بهجت در پاسخ به پرسشي در همين زمينه مي‌فرمايند:« راه‌هاي ارتباط با خدا، طاعت خدا و طاعت امام زمان (عج) است و تشخيص آن، با تطبيق عمل، به عهده دفتر شرع است يعني رساله عمليه». متأسفانه، تفكري نه چندان صحيح، در بين بسياري از مردم رايج است كه عمل به واجبات و ترك محرمات را ناچيز شمرده و گمان مي‌كنند، سير و سلوك حقيقي آن است كه حتماً با ورد يا عملي خاص، همراه باشد؛ يا چون شنيده‌اند كه عمل به احكام، در مرحله ابتدايي قرار دارد، خود را بالاتر از اين حد دانسته و در پي امور ديگر مي‌روند؛ در حالي كه تأكيد روايات اهل بيت(ع) و نيز راهروان طريق معرفت بر اين است كه هيچ‌گاه اين امور، سبك شمرده نشوند. ايشان سير و سلوك را در تمامي مراحل، با انجام همين احكام ظاهري همراه مي‌دانند. به عنوان نمونه امام خميني كه خود سالك واصل اين طريق بودند، مي‌فرمايند: «هيچ راهي در معارف الهيه پيموده نمي‌شود، مگر آن كه ابتدا انسان از ظاهر شريعت آغاز کند، و تا انسان مؤدب به آداب شريعت حقه نشود، هيچ يك از اخلاق حسنه از براي او به حقيقت پيدا نشود، و ممكن نيست نور معرفت الهي در قلب او جلوه كند». با مراجعه به روايات نيز همين مطلب به خوبي روشن مي‌شود؛ چنان كه در روايات اهل بيت(ع)، كسي كه به فرائض عمل كند، با عنوان عابدترين مردم يا بهترين مردم و يا با تقواترين مردم توصيف شده است. آيت الله بهجت، در توصيه ديگري، ترك معصيت را براي سير و سلوك در تمام عمر كافي و وافي مي‌دانند. در روايتي از امام باقر (ع) نقل شده كه فرمودند: خداي متعال مي‌فرمايد: اي فرزند آدم! از چيزهاي كه بر تو حرام كرده‌ام، دوري كن تا اورع مردم باشي. امام صادق(ع) نيز در روايت ديگري بر همين مضمون تأكيد فرموده‌اند. نكته جالب آن است كه رسول خدا (ص)، به اميرالمؤمنين توصيه مي‌فرمايند كه هر گاه ديدي مردم به فضائل و مستحبات مشغول شده‌اند، تو به انجام واجبات مشغول شو. تأثير واجباتي هم‌چون نماز و روزه بر حيات معنوي انسان حيرت انگيز است، مراجعه به كتاب آداب نماز امام خميني و نيز اسرار عبادات آيت ‌الله جوادي آملي، گوشه‌اي از اين حقايق را بر شما عيان خواهد ساخت. 2. انسان موجودي است بسيار پيچيده، و زواياي ناشناخته بسياري در ضمير او وجود دارد؛ از سوي ديگر مسير رسيدن به قرب الهي و معرفت يافتن به او نيز راهي است پر راهزن، كه يكي از اين رهزنان، شيطان است و ديگري هواي نفس، شناختن راه از بيراهه و راهنما از رهزن و يافتن راه نجات از گمراهي‌هاي احتمالي هم، نيازمند علم است. اين علم در كسي يافت مي‌شود كه داراي عقل تام و ملكه‌اي قدسيه و سعي كثير باشد. مرحوم شعراني، استادي را، فقط شايسته كاملين از علماي شريعت مي‌داند و سالكان طريق را از صوفيه و دكان‌داران اين عرصه برحذر مي‌دارد. از مجموع آن‌چه درباره استاد گفته شده مي‌توان نتيجه گرفت، منظور از استاد و مرشد كامل، همانا مؤمن واقعي است، که با مراجعه به آيات و روايات و مطالعه صفات و خصوصيات مؤمن، مي‌توان صفات استاد سلوك را شناخت؛ البته اگر منظور از استاد در اين مسير، همان مؤمن واقعي باشد، بايد گفت: يافتن استاد امر بسيار مشکلي است؛ همانطور که امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: «المؤمنة اعزّ من المؤمن، و المؤمن اعزّ من الكبريت الاحمر فمن رأي منكم الكبريت الاحمر؟»؛ زن مؤمن كمياب‌تر از مرد مومن است، و مرد مؤمن كمياب‌تر ازكبريت احمر. و در ميان شما چه كسي است كه كبريت احمر ديده باشد؟ (كبريت احمر همان چيزي است كه كيمياگران قديم به آن اكسير مي‌گفتند و در پي يافتن آن بودند). 3. از آن‌چه گفته شد نتيجه مي‌شود كه بالاترين مصداق استاد، اهل بيت عليهم السلام مي‌باشند، زيرا ايشان انسان كامل و مؤمن حقيقي‌اند و بالاتر و عالم‌تر از ايشان يافت نمي‌شود. اين حقيقت مورد اشاره عرفاي بزرگ نيز قرار گرفته و تأكيد كرده‌اند كه استاد حقيقي در زمان ما امام زمان (عج) مي‌باشند. 4. يكي از اساتيدي كه كسي به آن توجه نمي‌كند و هميشه در اختيار انسان است عمل خود انسان است. منظور از اين جمله با تكيه بر چند روايت و آيه روشن خواهد شد. در چندين روايت تأكيد شده است كه هر كس به آن‌چه مي‌داند عمل كند، خداوند ساير مسائل را به او خواهد آموخت، چنان كه در آيه 69 سوره عنكبوت مي‌فرمايد «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا» آنان كه در راه ما مجاهده كنند،قطعاً به راه‌هاي خود، هدايتشان خواهيم كرد. در واقع انسان با عمل به دانسته‌هاي پيشين خود، راه را براي آموختن مسائل جديد باز مي‌كند و عمل، نقش استاد را بازي مي‌كند. همين عامل باعث مي‌شود، خداوند از طرقي كه خود مي‌داند، راه انسان را به سوي خودش بگشايد. اين راه‌گشايي ممكن است از طريق مواجهه با استادي خاص باشد و يا از طريق الهام و يا طرق ديگر. مرحوم حاج شيخ رجبعلي خياط، از كساني بود كه استاد نديده بود و با تكيه بر عمل خالص و انجام واجبات و ترك محرمات، به مقامات بلند معنوي رسيده بود. آيت الله بهاءالديني نيز از همين زمره است. اين نكته چندين بار مورد تأكيد حضرت آيت الله بهجت قرار گرفته است كه عمل انسان، راه‌گشاي او به سوي معنويت است، ايشان تصريح مي‌كنند كه اگر نتيجه نگرفتيد، معلوم مي‌‌شود كه درست عمل نكرده‌ايد. 5. مهم‌ترين نكته آن است كه نيافتن استاد، دليل بر تعطيل كردن كارها نيست، حتي اگر تا آخر عمر هم استاد مورد نظر شما يافت نشود، بندگي خدا تعطيل بردار نيست و نمي‌توان عمل به وظيفه را تا يافتن استاد به تأخير انداخت. به اين نكته نيز توجه داشته باشيد كه در هر مرحله‌اي، مي‌توان از استادي استفاده كرد و بعد از طي آن مرحله، به خدمت استادي ديگر رسيد و چنان نيست كه آدمي از آغاز تا انجام، فقط با راهنمايي يك نفر راه را جستجو كند؛ هر چند اگر چنين كسي يافت شود، نشان‌گر رفيق بودن توفيق است. دي شيخ باچراغ همي‌گشت گرد شهر كز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست گفتند يافت مي‌نشود جسته‌ايم ما گفت آن چه يافت مي نشود آنم آرزوست .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image