تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
2- فهم مطلق بودن حضرت حق در گرو، فهم مفهوم "صرف الوجود" و "وجود بحث" است که در این خلاصه نمی گنجد ولی اندکی به شرح آن می پردازیم تا در واقع بیان اول هم روشن شود. حقیقت وجود به ذات خود حدّ و قید و محدودیت بر نمی دارد حدّ و قید و محدودیت مساوی با مقهوریت و معلولیت خواهد بود به عبارت دیگر هر گونه قید و حدّی که در حقیقت وجود پیدا می شود از ناحیه خارج ذات وجود است یعنی به ضمیمه شدن عدم است. و در حقیقت وجود هیچ گونه عدمی راه ندارد وجود نه از آن جهت که وجودات بلکه از آن جهت که معلول و متأخر است محدود و معین می باشد. و ذات باری تعالی چون وجود محض است هیچ گونه عدم و محدویتی در آن راه ندارد و وقتی این گونه شد محال است که در ذات حق محدودیت پیش آید که لازمه اش معلولیت و در نتیجه امکان باشد و دیگر واجب الوجود نباشد. 3- با بیان دیگر می توان مطلق و نا محدود بودن خداوند را تصویر کرد می گوییم اگر خداوند محدود باشد باید بدایت و نهایت داشته باشد و داشتن بدایت آن است که در برهه ای (و لو تقدیری) خداوند نبوده است و در برهه ای (نهایت) نخواهد بود و این مستلزم با امکان و عدم وجود است و با محدودیت، عدم خداوندگاری او ثابت می شود. پس حضرت حق چون بدایت و نهایت ندارد نامحدود است. .
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.