نقش معاویه و عایشه پس از پیامبر(ص) / تاریخ وسیره / تاریخ پیامبران / حضرت محمد(ص) / همسران پیامبر(ص) / عایشه /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

من چند وقت قبل اعتقاد داشتم شیعیان مسلمان نیستند. (به من در رابطه با شیعه اطلاعات نادرستی داده شده بود.) اما اکنون دوست دارم در مورد عقاید و اعتقادات شما بیشتر بدانم. چرا که با برخی از نظرات شما ”نه همه“ موافق نیستم، لطفاً به سئوالات زیر پاسخ دهید.


برادران اهل سنت نقل کرده اید که پیامبر اسلام فرمود که عمار را فئه و گروه سرکش و طاغی شهید خواهند کرد و دیدید که عمار را گروهی به رهبری معاویه به شهادت رساندند و اویس قرنی یار یمنی و محبوب پیامبر را در این جنگ به شهادت رساندند عجیب آن است که معاویه خود از خبر کشته شدن عمار به دست گروهش بیمناک شد و معلوم شد که گروه باطل که پیامبر از آن خبر داده همین گروه اوست ولی با زیرکی تمام اعلام کرد که علی (ع) قاتل عمار است که او را به این جنگ کشانده است و وقتی این استدلال بی مایه به امام علی (ع) رسید ایشان فرمودند که بنابراین قاتل حمزه سیدالشهداء هم پیامبر است که او را به جنگ مشرکین برد پس معاویه از سر اشتباه به خطا نرفته بود، خود خوب می دانست که با حق نیست و باطل است ولی مگر رستن از بندهای شهوت و دنیا طلبی و سلطنت خواهی آسان است. عایشه زن پیامبر است ولی می دانید زن پیامبر بودن هیچ مصونیتی ایجاد نمی کند مگر زن حضرت لوط و حضرت نوح زن پیامبر نبودند؟ به هر تقدیر عائشه بر خلاف نص صریح قرآن عمل کرد «و قرن فی بیوتکن» در سوره احزاب متوجه او بود، پارس کردن سگهای حوئب علامت روشنی برای عایشه بود، تا بداند بر باطل است و البته می دانست. شما نقش عایشه را در احادیث و در جریانهای سیاسی صدر اسلام که بعدها رنگ اعتقادی گرفت را بررسی کنید، کتابهای جالب و خواندنی سید مرتضی عسگری تحت عنوان «نقش عایشه در اسلام» و «نقش عایشه در حدیث» را ملاحظه کنید که تماماً از منابع اهل سنت است. البته ما نه او را معصوم تلقی می کنیم و نه توهین به او را روا می دانیم ولی معتقد هستیم که باید عائشه هم نقد شود. یک سئوال برای همه ما باقی مانده است آیا دیگر زنان پیامبر ام المؤمنین نیستند و آیا محمد بن ابی بکر خال المؤمنین نیست؟ پس چرا؟ چون عائشه با علی در افتاد، شد ام المؤمنین و چون معاویه با علی جنگید، شد خال المؤمنین. راستی عجیب و غریب نیست؟ حضرت امیر (س) فرمود که روزگار مرا اینقدر پایین آورد که نام من با معاویه قرین می شود. به روایاتی که در مدح و ستایش معاویه و قرابت و مکانت او با پیامبر اکرم (ص) آمده است نمی توان به دیده اعتماد نگاه کرد، معاویه ای که به تمام بلاد اسلامی بخش نامه کرده که تا می توانید حدیث در بدی و سب علی بیاورید و با دستکاری احادیث پیامبر (ص) و مربوط کردن فضایل دیگران به خودش، جایی در جهان اسلام ندارد. شما کتب آقای تیجانی را ملاحظه کنید که خود عمری در مسلک علماء اهل سنت بوده است و فضایی که کتب روایی امثال صحیح بخاری در آن نگارش یافته است را ملاحظه کنید خواهید دید چگونه احادیث دستخوش تأویل و توجیه قدرتها و سیاستهای حاکم شده اند. گفته اید که اگر خداوند حضرت علی (ع) را رهبر کرد، چرا نپذیرفتند؟ علت این امر از دیدگاه خلیفه دوم آمده است و بعدها خلیفه دوم به ابن عباس بازگو کرد. این گفتگو را که ابن ابی الحدید می آورد به این گونه است که عمر به ابن عباس گفت: از کجا می آیی؟ ابن عباس: از مسجد. عمر: چطور و در چه حالی پسر عمویت را ترک کردی؟ منظورم بزرگ اهل بیت علی است. ابن عباس: او را ترک کردم در حالی که برای آب دادن نخلهای فلانی از چاه آب می کشید در حالی که قرآن می خواند. عمر: ای عبدالله(ابن عباس) بر توست خون شتران (یک نوع سوگند است) اگر این مطلب را کتمان کنی. بگو ببینم آیا هنوز علی (ع) در مورد خلافت چیزی در ته دلش باقی است؟ ابن عباس: بله. عمر: آیا فکر می کند که پیامبر بر خلافت او تصریح کرده است؟ ابن عباس: بله و بلکه این را از پدرم هم سئوال کردم و ایشان هم علی (ع) را تصدیق کرد. عمر: در زمان پیامبر اکرم (ص) مطلبی و اشاره ای بود (در اعلان خلافت علی (ع)) که این بیان پیامبر نه حجتی را اثبات و نه عذری را قطع می کرد ... پیامبر سراغ فرصتی می گشت که این مسئله را بیان کرده و به نام علی (ع) تصریح کند و من او را منع کردم بخاطر شدت دلسوزی که برای امت اسلام داشتم. نه قسم به خدای این خانه که قریش هرگز خلافت علی را نمی پذیرفت و اگر علی خلافت را سرپرستی می کرد همه عرب از گوشه و کنار بر او می شوریدند و پیامبر دانست که من چیزی را مقصود کرده ام پس ساکت شد. [اشاره به داستان کتابت یوم الخمیس است که پیامبر می خواست چیزی بنویسد که امت گمراه نشود ولی عمر گفت که این مرد بر اثر شدت تب هذیان می گوید و کتاب خدا ما را کافی است.) [i] و همین مضمون را احمد بن ابی طاهر که از بزرگان تاریخ است از قول عمر نقل می کند که پیامبر در بیماری آخر عمر خود، خواست نام علی را بیاورد و من مانع شدم. [ii] خلیفه دوم می خواهد بگوید که اگرچه علی از طرف پیامبر(ص) به عنوان خلیفه منظور بود، اما من این را صلاح نمی دانستم، چون عرب به این معنا تمکین نمی کرد. اما آیا شما باور می کنید که حوادث سهمگین صدر اسلام رخ دهد عایشه در مقابل علی قیام کند و معاویه چنان رفتاری کند و فرزندان پیامبر و آقایان جوانان اهل بهشت آنگونه هتک حرمت شده و سیدالشهداء در کربلا با مردان خاندانش به خاک و خون غلطند و اهل بیت آنان به اسارت رود بالأخره این حوادث تلخ رخ می دهند و ما نباید به روی حقیقت چشم بپوشیم. عایشه زنی پاکدامن بود و از حیث مسائل ناموسی اشکال بر او وارد نیست ولی حسودی او نسبت به علی (ع) بر کسی پوشیده نیست. از یک سو همسر پیامبر بود ولی از او فرزندی نداشت، در حالی که فرزندان پیامبر در نسل علی تجلی کرده بودند و این برای یک زن جوان سهمگین و دردآور است و همیشه از اینکه پیامبر از حضرت خدیجه به عظمت یاد می کرد دلگیر بود. از جهت دیگر علی (ع) را رقیبی سخت برای پدر خود می یافت و از این جهت کینه او را به دل گرفته بود که حتی وقتی شهادت علی (ع) را شنید، از سر خوشحالی و مسرت به سجده افتاد. و قیام او در قضیه جمل تنها و تنها به بهانه های واهی بود و عمده فعالیت او کینه توزی علیه امام علی (ع) بوده است بر خلاف نص صریح قرآن عمل کرد (و قرن فی بیوتکن) و از پارس کردن سگهای حوئب به خود نیامد و تا توانست فتنه جمل را برپا داشت تا با تدبیر امام این فتنه که موجب کشته شدن شمار کثیری از مسلمانان و ریختن خون بسیاری از یاران امام شد به پایان آمد. برای اطلاعات بیشتر باز سفارش می کنیم که به کتاب نقش عایشه در اسلام و نقش عایشه در حدیث دو کتاب تحقیقی و جالب علامه سید مرتضی عسگری رجوع فرمایید.   .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image