با توجه به این که در علم ژنتیک مى خوانیم که فرد فطرتاً جنایتکار، مثلاً ژنوتیپ YXXX دارد؛ چگونگى پاکى انسان در بدو تولد و فطرت اولیه را ثابت مى کنید؟

1- تعبیر «فطرتاً جنایتکار» غلط است، چرا که آنچه شما در باب ژن فرد جنایتکار مطرح فرموده اید مرتبط با جسم اوست، نه روح؛ و حال آن که فطرت متعلق به روح است نه جسم. 2- خیلى از فرضیه هاى علمى است که هر چند در مقطعى به عنوان نظرى بى بدیل مطرح مى شود، با مرور زمان و آزمون و خطا و تجربه هاى مکرر، باطل مى گردد.ازاین رو نمى توان آنچه را که در خصوص برخى افراد جسور مطرح شده است، به صورت کلى تعمیم داد. 3- در نقایص کروموزمى، از جمله نقایص کروموزم هاى جنسى ( Chromosome AberrationsSex)، بر حسب افزایش یا کاهش نوع کروموزم جنسى که X یا Y باشد، تغییرات جسمى متعددى در فرد مبتلا ایجاد مى شود. مثلاً در علم ژنتیک مطرح شده است که افزایش تعداد کروموزم هاى X در فرد، چه مرد باشد چه زن، با عقب افتادگى ذهنى ارتباط مستقیم دارد (یعنى از نظر فنوتیپ Phenotype، ممکن است درجات مختلفى از عقب افتادگى ذهنى را در فرد ببینیم) و هر چه تعداد Xها بالاتر برود، به خصوص اگر از 3 مورد بیشتر باشد مثلاً 84YXXXعقب افتادگى ذهنى شدیدتر است. با این حال، تغییرات فنوتیپیک یا ظاهرى، همیشه ثابت نیست. There is on Consistent Phenotgipeیعنى امکان دارد فرد از نظر ژنوتیپ(Genotype) 84YXXXهم باشد ولى هیچ عقب افتادگى ذهنى هم نشان ندهد. این است که وجود نقایص کروموزمى فقط مى تواند به عنوان یک زمینه مساعد براى بروز یک فنوتیپ (آنچه در ظاهر در فرد دیده مى شود) دخیل باشد. به عبارت دیگر امکان دارد شما فردى را پیدا کنید که فرمول ژنوتیپى او 84YXXXباشد ولى نه تنها جنایتکار نیست بلکه فردى است بسیار آرام و متعادل؛ و برعکس، بسیارى از افراد با فرمول ژنتیکى سالم یعنى 64XY را سراغ داریم که چون زمینه مساعدى در خانواده، محیط، نوع غذا، نوع مطالعات، شغل و غیره داشته اند، به یک جنایتکار حرفه اى تبدیل شده اند. افراد جنایتکار معمولاً از هوش (IQ) بالایى هم برخوردارند و الاّ قدرت برنامه ریزى و هدایت جنایات بسیار بزرگ را نخواهند داشت؛ و IQبالاى آنها نشان مى دهد که فرمول ژنتیکى آنها طبیعى یعنى 64XYاست. پس اگر قرار باشد بر طبق فرمول ژنتیکى قضاوت کنیم، چه پاسخى در برابر این سؤال خواهد بود که چرا افراد سالم 64XYجنایتکار شده اند؟ و اگر فرمول ژنتیکى، همان فطرت الهى باشد (که قطعاً نیست) چرا افرادى که از نظر ژنتیکى سالم آفریده شده اند (64XY) جنایتکار درآمده اند؟! همه اینها نشان دهنده آن است که فرمول ژنتیکى هیچ ارتباطى با فطرت الهى ندارد و فقط مى تواند به عنوان یک عامل اقتضایى و در حد زمینه سازى، در شکوفایى یا عدم شکوفایى فطرت الهى دخیل باشد؛ یعنى، اگر فرض کنیم روحیه ى جنایتکارى در انسان به صورت یک مشکل چند فاکتورى ( MultiFactorial) باشد، شاید یکى از علل آن فرمول ژنتیکى باشد؛ ولى بقیه فاکتورهاى مربوط به آن به عوامل دیگرى وابسته است که به وسیله فرد قابل تغییر است. خلاصه آن که فرد سالم 64XYمى تواند در محیط نامساعد قرار گیرد و با وجودفطرت پاک الهى، جنایتکار شود و فرد ناسالم 84YXXXهم مى تواند در محیط مساعد قرار گیرد و با وجود فطرت پاک الهى انسانى صالح شود. 4- فطرت، در لغت به معناى گونه اى خاص از آفرینش و خلقت است و فطرت انسان لغتاً یعنى، سرشت خاص و آفرینش ویژه انسان. مرتضى مطهرى، فطرت، ص 14. در مورد انسان چیزى را «فطرى» مى گویند که نوع خلقت انسان، اقتضاى آن را داشته باشد و خدادادى و غیراکتسابى و مشترک میان همه انسان ها باشد؛ و ازاین رو شامل همه بینش ها و گرایش هاى غیراکتسابى و خدادادى انسان مى شود. پس خاصیت امور فطرى این است که اولاً اکتسابى نیست؛ ثانیاً در عموم افراد وجود دارد، هر چند ممکن است شدت و ضعف داشته باشد. نگا: محمدتقى مصباح یزدى، معارف قرآن، مجلد اوّل، ص 26 و روح اللَّه امام خمینى، چهل حدیث، صص 154 - 155. گرایش هاى فطرى همچون حقیقت جویى، فضیلت خواهى، زیبایى خواهى، جاودانگى، خلاقیت، زندگى جمعى و... در همه انسان ها وجود دارد و خدا در روح آدمى چنین گرایش هایى را قرار داده است. در باب اقسام امور فطرى نگا: على شیروانى، سرشت انسان، صص 86 - 69. بنابراین اگر حتى فرض کنیم که فنوتیپ YXXXY مرتبط با روح فرد جنایتکار است - که چنین نیست - باز نمى توان گفت آن امرى فطرى است؛ چون امور فطرى، مشترک میان همه انسان ها است و حال آن که این ژن در برخى افراد است و این خود دلیل بر آن است که این ژن مرتبط با جسم انسانى است، نه روح و در نتیجه فطرت انسانى. به هر روى، از نظر اسلام انسان داراى فطرت اولیه در بدو تولد است و این فطرت اولیه انسان، پاک و از استعداد کمال جویى برخوردار است. اگر انسان از انحرافات و تلقینات و اصول پیش ساخته محیط ناسالم اجتماعى در امان بماند، مى تواند .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه