با سلام و سپاس از اینکه مرکز ما را برای پاسخ و راهنمایی بر گزیده اید؛ دوست گرامی با توجه به شدت مشکل و اینکه مادرتان نیز به مشکلی شبیه مشکل شما مبتلا هستند، احتمال ژنتیکی بودن قضیه و جود دارد لذا باید ابتدا به یک متخصص اعصاب و روان(روانپزشک) مراجعه نمایید تا با شما یک مصاحبه تشخیصی کامل از این جهت ترتیب دهند و در صورت لزوم در جهت تقلیل و کنترل مشکل، دخالت دارویی نمایند و سپس به یک مشاور رواندرمانگر مراجعه نمایید تا با بکار گیری تکنیهایی شما را در غلبه بر مشکل یاری نماید.

با سلام و سپاس از اینکه مرکز ما را برای پاسخ و راهنمایی بر گزیده اید؛ دوست گرامی با توجه به شدت مشکل و اینکه مادرتان نیز به مشکلی شبیه مشکل شما مبتلا هستند، احتمال ژنتیکی بودن قضیه و جود دارد لذا باید ابتدا به یک متخصص اعصاب و روان(روانپزشک) مراجعه نمایید تا با شما یک مصاحبه تشخیصی کامل از این جهت ترتیب دهند و در صورت لزوم در جهت تقلیل و کنترل مشکل، دخالت دارویی نمایند و سپس به یک مشاور رواندرمانگر مراجعه نمایید تا با بکار گیری تکنیهایی شما را در غلبه بر مشکل یاری نماید. البته من در زیر یکسری راهکارهایی به شما خواهم داد که بکار گیری آنها تا زمان مراجعه می تواند در جهت کنترل مشکل یاری گر شما باشد. یکی از مشکلاتی که شما در نامه خود به آن اشاره کرده اید در روانشناسی تحت عنوان نشخوار فکری از آن یاد می شود، افرادی که دچار نشخوار فکری هستند ماجراها وخاطرات منفی مربوط به گذشته را همانند آدامس در ذهن خود می‌جوند و جابجا می کنند ولی قدرت دور انداختن آن را ندارند و دائما آنها را مرور می‌کنند، و واقعیت ها را نیز منفی تفسیر می کنند و این باعث می شود رضایت از زندگی را در آنها کاهش یابد و فرد در نهایت دیدگاه بدبینانه نسبت به زندگی پیدا کند. این افکار تدریجا باعث کاهش رفتارهای مثبت و موثر در رابطه با خود و اجتماع نیز می گردد و روند حل مساله را مختل می کند. راهبردهایی که شما می‌توانید از این افکار منفی و مزاحم خارج شوید عبارتند از : - به صورت ارادی به چیزهایی فکر کنید که مثبت است. - کاغذ و قلم بردارید و همگی افکار مزاحم را یادداشت کنید چون نوشتن بار سنگین افکار را سبک می کند و گاه شما با خواندن نوشته ها ممکن است به خنده یا شگفتی بیفتید (مثلا با خود بگویید که به چه چیزهای کم اهمیتی فکر می کردید) و در عین حال وقتی فکرتان را می نویسید راحت تر می توانید آنرا بررسی کنید و خطاها را شناسایی کنید. - خودتان را به فعالیت های دیگری مشغول کنید تا موقتا موضوع از یادتان برود. مثلا به تلویزیون نگاه کنید ، به تفریح بروید ، ورزش کنید و ... - دست به فعالیتهای مورد علاقه تان بزنید. مثلا ورزشی که مورد علاقه تان است را انجام دهید. البته باید در مورد مادرتان بگویم، اگر افکار مزاحم دیگری به سراغشان می آید شما می توانید این راهکارهای ذکر شده را به مادرتان آموزش دهید تا ایشان هم از شر افکار مزاحم خلاص شود. در مورد استرس تان نیز راهکارهایی برای مدیریت استرس ذکر میکنم که باید آنها را به کار ببرید : - لازمه زندگی نرمال و طبیعی وجود استرس است، اگر استرس نمی بود هیچ کارمندی سر کار حاضر نمی شد، هیچ مادری به بچه خود شیر نمی داد و هیچ محصلی درس نمی خواند و....، پس استرس در حد طبیعی یکی از الطاف خداوند به انسان در جهت حفظ حیات می باشد، اما اگر از حد طبیعی فراتر رود و موجب اختلال در روند عادی زندگی شود کم کم شکل مرضی بخود می گیرد و باید برای درمان آن چاره ای اندیشیده شود که در زیر به برخی راهکارهای مقابله اشاره می شود : - انرژی منفی تان را تخلیه کنید. اگر عصبانی هستید و به اصطلاح زود جوش می آورید، انجام فعالیت های فیزیکی برای شما یک راه حل مناسب است. با این کار می توانید هیجان ها و انرژی های منفی را تخلیه کنید. هر وقت احساس کردید می خواهید عصبانی شوید موقعیت فیزیکی و یا جسمی خود را تغییر دهید. - مدیریت زمان را فراموش نکنید؛ چون احساس اینکه زمانی کافی برای انجام کارها نخواهید داشت احساس بسیار بدی است؛ اگر حجم کارتان زیاد است، از تقسیم کار استفاده کنید. وقتتان را طوری تنظیم کنید که انجام کارها به شما آسیب نرساند. - با یک فرد قابل اعتماد صحبت کنید. در میان گذاشتن مشکلات با یک فرد دیگر ، حتی اگر راه حل فوری جلوی پایتان نگذارد ، موجب می شود احساس راحتی کنید. اگر فرد قابل اعتمادی سراغ ندارید از یک مشاور کمک بگیرید. - برای استراحت کردن، برنامه ریزی کنید. بعد از انجام کارهای سخت و بزرگ برای استراحت و ادامه انجام کار برنامه ریزی کنید. شاید لازم باشد کاری را به تعویق بیندازید. - از نوشتن کمک بگیرید؛ وقتی دچار استرس می شوید و احساس می کنید در شرایط بدی قرار دارید از نوشتن استفاده کنید و احساستان را درباره آنچه اتفاق افتاده روی کاغذ بیان کنید. برای نوشتن محل ساکتی را انتخاب کنید و موقع نوشتن راحت باشید و به دستور زبان و جمله بندی فکر نکنید. هنگام نوشتن می توانید بدون نگرانی درباره واکنش شنونده، صادقانه به اتفاقاتی که در زندگی افتاده فکر کنید. - اگر یک روز بیمار شدید وانمود نکنید حالتان خوب است ، مرخصی بگیرید . - سرگرمی داشته باشید و به علائق تان توجه کنید. چون این ها یکی از راههای ساده کاهش استرس است. - چیزهایی را که نمی توانید تغییر دهید ، بپذیرید. همه مشکلات قابل حل نیستند. در این مواقع پذیرش مشکل استرس شما را کاهش می دهد. - خودتان را بشناسید هیچکس نمی تواند به شما قول یک زندگی بدون استرس را بدهد . دیگران تنها می توانند توصیه هایی به شما بکنند. ولی این خود شما هستید که باید دنیای درونتان را بشناسید و از میان توصیه های مختلف آن که با شما سازگارتر است را انتخاب کنید. - از خود درمانی بپرهیزید. به جای خوردن خودسرانه داروهای آرام بخش ، میتوانید ورزش کنید و تغذیه خوبی داشته باشید. شما با ورزش و تغذیه مناسب می توانید سطح استرس تان را مدیریت کنید. - استراحت و خواب کافی داشته باشید. چون کم خوابی افراد را تحریک پذیرتر و آسیب پذیر تر می کند. - تمدد اعصاب داشته باشید. برخی افراد وقتی استرس شان زیاد می شود به خود قول می دهند فردا استراحت کنند، اما این کار اشتباهی است. شما باید در هر روز و هر زمانی که احساس خستگی و استرس کردید برای چند دقیقه هم که شده استراحت کنید، تا احساس آرامش و تمدد اعصاب کنید. - زمانی را برای تفریح در نظر بگیرید مثلا پیاده روی کنید ، برای خودتان خرید کنید و... - از «نه» گفتن نترسید؛ و کاری که انجامش برای شما مشکل است را انجام ندهید. چون قبول مسئولیت زیاد و خارج از توان ، شما را تحت استرس زیاد قرار می دهد. - برای دیگران کاری هر چند کوچک انجام دهید. هر چند آن کار ممکن است ساده به نظر بیاید اما انجام آن باعث خوشحالی دیگران می شود و شما هم احساس بهتری پیدا می کنید، درمانگران آدلری (پیرو آلفرد آدلر) می گویند وقتی شما به مستمندی کمک می کنید قبل از اینکه او را یاری کرده باشید به خود کمک کرده اید. - در یک زمان فقط یک کار انجام دهید.اگر کارهایتان زیاد است در این مواقع بهتر است فهرستی از کارها را تهیه کرده و الویت ها را مشخص کنید و برای هر کار زمان مشخصی در نظر بگیرید. - هر وقت احساس خستگی کردید کار را متوقف کنید و دوباره با نیروی بیشتری به کارتان ادامه دهید. - سعی کنید اگر مسئولیت تان زیاد است، حتما از دیگران کمک بگیرید. - با دیگران موافق باشید.گاهی وقت ها آنقدر فرد تحریک پذیر می شود که می خواهد با دیگران مخالفت کند. اگر اینطور شدید کمی صبر کنید، حتی اگر با دیگران موافق نیستید بگذارید آنها راه و روش خودشان را داشته باشند ، آنها ممکن است در مواقع دیگری با شما موافق باشند. - واقع بین باشید. اگر حجم کاری که باید انجام بدهید زیاد است ، حساسیت به خرج ندهید. چون حساسیت تنها موجب استرس می شود. در مورد ازدواج باید بگویم با توجه به سنتان (24 سال)هنوز دیر نشده است و نگران نباشید. زمانی که شما توانستید استرس تان را مدیریت کنید و افکار مزاحم را از خود دور کنید، می توانید خیلی بهتر به مساله ازدواج فکر کنید. موفق باشید. منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم. نویسنده : غلامرضا مهرانفر .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه