تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه
بشیر (بشر) بن عمر[1] (عمرو)[2] حضرمی[3] یکی از افرادی بود که این توفیق را داشت تا در روز عاشورا و در کنار امام حسین(ع) به فیض شهادت برسد و نام خود را در میان شهدای کربلا ثبت نماید.او در اصل از منطقهی حضرموت[4] یمن بود.[5] به همین دلیل به او حضرمی میگفتند.جدا نشدن از امام(ع) برای نجات فرزنددر منابع معتبر تاریخی گزارش شده است که امام حسین(ع) در شب عاشورا و با اعلام اینکه این نبرد پایانی جز شهادت نخواهد داشت، به یارانش اجازه بازگشت داد و بیعت خود را از آنان برداشت و فرمود:«... تاریکی شب شما را فراگرفت، از آن استفاده کنید و هر یک از شما دست یکى از افراد خانواده مرا بگیرید و به سوى آبادى و شهر خویش حرکت کنید تا خداوند فرجی نماید؛ زیرا این مردم فقط در تعقیب من هستند و اگر بر من دست یابند با دیگران کارى نخواهند داشت، خداوند به همهی شما جزاى خیر و پاداش نیک عنایت کند».[6]اما بشیر در کنار حضرت ماند و به همراه سوید بن عمرو بن ابى المطاع از آخرین افرادی بودند که در سپاه امام حسین(ع) به شهادت رسیدند.[7]بشر بن عمرو با این اشعار به سمت میدان رفت:«الیوم یا نفس ألاقی للرحمن و الیوم تجزین بکل إحسانلا تجزعی فکل شیء (قد) فان و الصبر أحظى لک عند الدیان»؛[8]امروز ای نفس، خدای مهربان را دیدار خواهم کرد. امروز برای هر احسان و نعمتی پاداش خواهی گرفت. بیتابی مکن؛ زیرا همه چیز از بین رفتنی است و صبر تو در پیشگاه خداوند بیشترین پاداش را دارد.در زیارت ناحیه اینگونه از وی تجلیل شده است:«السَّلَامُ عَلَى بَشِیرِ بْنِ عُمَرَ الْحَضْرَمِی، شَکرَ اللَّهُ لَک قَوْلَک لِلْحُسَینِ وَ قَدْ أَذِنَ لَک فِی الِانْصِرَافِ: أَکلَتْنِی إِذاً السِّبَاعُ حَیاً إِذَا فَارَقْتُک، وَ أَسْأَلُ عَنْک الرُّکبَانَ، وَ أَخْذُلُک مَعَ قِلَّةِ الْأَعْوَانِ، لَا یکونُ هَذَا أَبَداً»؛[9]سلام بر بشیر بن عمر حضرمی؛ خداوند به جهت اعلام وفاداریت نسبت به امام حسین(ع) به تو پاداش دهد، آنگاه که به تو اجازهی انصراف داد و در پاسخ گفتی: درندگان مرا زنده زنده بخورند، اگر از شما جدا شده و سپس سراغتان را از کاروانیان بگیرم و در این بیکسی تنهایتان گذارم. نه! هرگز چنین نخواهد شد!در زیاراتی مانند زیارت اول ماه رجب و نیمهی ماه شعبان[10] بر این شهید درود فرستاده شده است.[11]تمام این گزارشها حاکی از وجود شهیدی به نام «بشیر بن عمرو(عمر)» در میان شهدای کربلا است، اما در برخی منابع متأخر گفتوگویی با امام(ع) به ایشان نسبت داده شده است که در منابع کهن، این گفتوگو مرتبط با شهیدی دیگر به نام محمد بن بشیر حضرمی است.[12] گویا نویسندهی متأخر به دلیل اندک شباهت در نام، گزارش آن شهید را در زندگینامه این شهید درج کرده است:بعد از آغاز نبرد، به بشر(بشیر) بن عمرو حضرمی گفته شد: پسرت عمرو، در مرزهاى رى، به اسارت در آمده است! او پاسخ داد: خودم و او را به خدا میسپارم. دوست ندارم او اسیر باشد و من پس از او زنده بمانم! امام حسین(ع) سخنان وى را شنید و فرمود:خداوند تو را مشمول رحمت خویش گرداند، من بیعتم را از تو برداشتم، اکنون برو و براى آزادى فرزندت اقدام کن!بشر پاسخ داد: اى اباعبداللّه! درندگان مرا زنده زنده طعمه خویش سازند، اگر از تو جدا شوم!حضرت فرمود:پس این لباسها را به پسرت محمد(که همراهش بود) بسپار تا با استفاده از آنها برای آزادی برادرش تلاش کند. پس امام (ع) پنج قطعه لباس گرانبها به ارزش هزار دینار به او بخشید.[13] .
اسلام کوئست
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.