معیار شناخت دین /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

معنی ومفهوم حدیث زیر چیست؟(هرکه ازطریق مجذوب شدن به شخصیتهای افراد وارد این دین شود به واسطه همانها از دین خارج می‌شود و هر که ازطریق کتاب خدا و سنت وارد این دین شود کوه‌ها بجنبد ولی او در عقیده خود نجنبد)احتمالا از امام علی


مفاد و محتوای این حدیث چند مطلب است و نکات ذیل از آن استفاده می شود: 1- برای شناخت دین باید ملاک های معرفی شده و معیارهای مشخص آن را شناخت و از این طریق به آن گروید و اعتقاد پیدا کرد . 2- نباید در مورد قضاوت و اعتقاد به یک دین افراد و اشخاص معتقد به این دین و عملکرد آنها را ملاک قرار داد. 3- در موارد بسیاری عملکرد معتقدان دین به خاطر دخالت هوای نفس و تعصب های بیجا و احساسات و امثال آن از معیارهای دین فاصله می گیرد و عملکرد آنها نمی تواند معرف دین و محتوای آن باشد . 4- طبیعی است که اگر با توجه به افراد و شخصیت ها و نوع رفتار و عملکرد آنها به دینی دل بست و مجذوب آن شد اکر در زمانی آنها دچار انحراف گردند و رفتار و عمل آنها تغییر کند این باعث سست شدت پایه اعتقادی افرادی می گردد که چنین افرادی را معیار شناخت دین قرار داده اند واز طریق رفتار و عملکرد آنها به این دین گرویده اند . 4- پس باید در مورد افراد و اشخاص و معتقدان یک دین و آیین با توجه به معیارهای آن قضاوت کرد و افراد را بر اساس این معیار ها شناخت نه این که دین را با افراد و بر اساس عملکرد و رفتار آنها شناخت . 5- اعتقاد به دین بر اساس رهنمود های کتاب و سنت موجب می گردد که نوع تغییر رفتار شخصیت ها در ایمان ما خللی وارد نکند و اگر این پیام ها را درست گرفته باشیم و با بصیرت به این دین معتقد شده باشیم هیچ حادثه ای آن را از ما نمی گیرد و اعتقاد وا را نسبت به آن تضعیف نمی سازد . علی(ع) سخنی دارد که دکتر طه حسین دانشمند و نویسنده مصر می‌گوید سخنی محکمتر و بالاتر از این نمی‌شود. بعد از آنکه وحی خاموش گشت و ندای آسمانی منقطع شد، سخنی با این بزرگی شنیده نشده است. فرمود: ان الحق و الباطل لایعرفان باقدار الرجال اعرف الحق تعرف اهله، و اعرف الباطل تعرفه اهله: حق و باطل را با میزان قدر و شخصیت افراد نمی‌شود شناخت، این صحیح نیست که تو اول شخصیت‌هایی را مقیاس قرار دهی و بعد حق و باطل را با این مقیاس‌ها بسنجی. فلان چیز حق است چون فلان و فلان با آن موافق‌اند و فلان چیز باطل است چون فلان و فلان با آن مخالف. نه، اشخاص نباید مقیاس حق و باطل قرار گیرند. این حق و باطل است که باید مقیاس اشخاص و شخصیت‌ آنان باشند. یعنی باید حق شناس و باطل شناس باشی نه اشخاص و شخصیت‌شناس، افراد را با حق مقایسه کنی اگر با آن منطبق شدند شخصیتشان را بپذیری و الا نه. این حرف نیست که آیا طلحه و زبیر و عایشه ممکن است بر باطل باشند؟در اینجا علی معیار حقیقت را خود حقیقت قرار داده است و روح تشیع نیز جز این چیزی نیست.علی بعد از پیغمبر، جوانی سی و سه ساله است با یک اقلیتی کمتر از عدد انگشتان. در مقابلش پیرمردهای شصت ساله با اکثریتی انبوه و بسیار. منطق اکثریت این بود که راه بزرگان و مشایخ این است و بزرگان اشتباه نمی‌کنند و ما راه آنان را می‌رویم. منطق آن اقلیت این بود که آنچه اشتباه نمی‌کند حقیقت است، بزرگان باید خود را بر حقیقت تطبیق دهند. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100117811) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image