اصالت اخلاق /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

دیدگاههای ارائه شده در مورد ارزشهای اخلاق را بیان کنید.


در برابر سوفسطاییان و دیگر کسانی که منکر اصالت اخلاق و به ویژه، منکر اصل عدالت هستند، در ارتباط با این موضوع، گرایشهای مختلفی وجود دارد:الف) گروهی بر این باورند که ارزش های اخلاقی، دارای واقعیتند و انسان به طور بدیهی، آنها را با عقل خود درک می کند؛ یعنی همان طور که انسان در مسائل نظری بدیهیات را به دلیل آن که ثابت و بی چون و چرا هستند، به طور فطری درک می کند در زمینه مسائل ارزشی و عملی نیز حقایق ثابتی داریم که عقل به طور فطری و بی چون و چرا آن ها را درک می کند. حکما گفته اند: انسان دو نوع عقل دارد: یکی آن که به ادراکات نظری دست پیدا می کند. و دیگری آن که به ادراکات عملی و ارزشی می رسد و همان طور که در بخش ادراکات نظری, یک سلسله ادراکات بدیهی یا ضروری وجود دارد که برای تصدیق آنها نیازی به برهان نیست و یک سلسله ادراکات نظری یا اکتسابی هست که در اثبات آنها نیازمند برهان هستیم, در بین ادراکات عملی هم- دقیقاً همانند ادراکات نظری بدیهیاتی داریم که عقل, خود به خود, آنها را درک می کند؛ مانند خوبی عدالت و بدی ظلم, و نظریاتی داریم که انسان با دلیل و برهان, آنها را ثابت می کند. آنان واژه »وجدان« را به کار برده و می گویند: وجدان انسان, این حقایق را درک می کند. بنابراین, ارزش های اخلاقی, از این دیدگاه دارای واقعیتند و از حقایق نفس الامری حکایت دارند و انسان به وسیله عقل عملی یا وجدان خود قادر به درک آنها است.ب) گروه دیگر معتقدند که ارزش ها و قضایای اخلاقی, از قبیل آرای محموده اند که چون در زندگی اجتماعی انسان مفیدند, در جامعه پذیرفته می شوند و بنابراین, حکایت از حقایق نفس الامری نمی کنند تا درستی یا نادرستی آن ها از راه تطبیق با آن حقایق, قابل سنجش باشد و اصولاً, صواب و خطا را در این قضایا راهی نیست؛ زیرا آن ها تنها گرایش هایی هستند که در اعماق روح و جان انسان یافت می شوند. درمیان این گرایش ها آن چه کلیت و عمومیت داشته و در میان همه انسان ها و همه جوامع, رایج باشند, مقبول و ماندنی هستند و می توان به آن ها استناد کرد و بر پایه آنها، به صورت جدلی، استدلال کرد و آن چه که عمومیت نداشته باشد، تنها در حوزه خاصی معتبر خواهد بود. طرفداران این نظریه، با توجه به دیدگاه خاص خود، معتقدند که برای اثبات مسائل اخلاقی نمی توان برهان اقامه کرد که نتیجه اش یقینی و نقضش محال باشد.ج) گروه سوم معتقدند که قضایای ارزشی، دارای ریشه هایی واقعی و نفس الامری هستند که بر اساس آن ریشه های واقعی، استدلال برای اثبات امور ارزشی نیز امکان پذیر خواهد بود. البته استدلال در مورد امور ارزشی، از آن جا که به اتکای آن ریشه های واقعی انجام می گیرد، به مقدار اتکای این امور ارزشی بر آن واقعیات نیز بستگی خواهد داشت.اخلاق در قرآن, ج3،آیت الله مصباح یزدیبه نقل از سایت تبیان .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image