دين پژوهي /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

نكات مثبت انديشه هاي دكتر شريعتي را بيان نماييد؟


دربارة مرحوم دكتر شريعتي سخنان موافق و مخالف بسيار گفته شده است. برخي سعي كرده اند او را به وهابيگري و حتي ساواك منتسب نمايند. در اين مختصر سعي مي شود انديشه ها و تفكرات وي كه بر اساس جهان بيني توحيدي و ايدئولوژي اسلامي است مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد، امّا انتقادات و اعتراض هايي كه به آراء و نظريات او وارد شده پاسخ مستقلي مي­طلبد.1. جهان بيني توحيدي:شريعتي پس از اثبات بطلان مكاتب مادي به ويژه ماركسيسم كه نخستين و مهم ترين خطر براي انحراف اذهان جوانان ايراني بود و با زدودن آن از انديشه ها، به معرفي مكتب اسلام و در واقع، افشاندن بذر توحيدي در افكار تحصيل كردگان و روشن فكران ايراني پرداخت.نخستين گام وي در شناساندن اسلام، معرفي يك جهان بيني توحيدي است كه درباره ي آن مي گويد: «جهان بيني توحيدي من عبارت است از تلقي همه جهان به صورت وحدت، نه تقسيم آن به دنيا و آخرت، طبيعت و ماوراي طبيعت، روح و جسم».[1]و يا گفته است: «خيلي ها به توحيد معتقدند اما فقط به عنوان يك نظريه «فلسفي خدا يكي است»؛ اما من آن را به عنوان يك جهان بيني مي فهمم چنان كه شرك را هم از همين زاويه مي بينم يعني تلقي جهان به عنوان يك مجموعه ي ناهماهنگ پر از تفرقه، عدم تجانس و داراي قطب هاي مستقل ناهمساز و حركت هاي متناظر؛ جهان بيني توحيدي نفي همه ي اين اختلاف ها است اعم از اختلاف طبقاتي، اجتماعي، اقتصادي و نژادي.»[2]2. انسان شناسي:شريعتي بر پايه تعليمات قرآن، انسان را موجودي دو قطبي مي بيند كه يك قطب آن از خاك (حمأ مسنون) است و قطب ديگرش روح خدايي كه در او دميده شده است و عنصر متعالي وجود او را تشكيل مي دهد. درون انسان پيوسته جولانگاه پيكار اين دو قطب است. در نتيجه، انسان موجودي ايستا نيست بلكه موجودي است پويا و در حال تحول دائمي و حركت مستمر به سوي عنصر متعالي خويش يعني روح خدايي؛ و مذهب به معني راه و مسير اين حركت است. راهي كه از لجن تا خدا امتداد مي يابد و انسان را از زندگي لجني، جمود جهلي و خوي ابليسي به سوي تعالي و خدا گونگي مي برد.[3]3. ايدئولوژي تشيع:بر اساس اين جهان بيني و انسان شناسي كه شريعتي ارائه مي دهد، ايدئولوژي تشيع پديد مي آيد كه مسير انسان را براي رسيدن به يك جامعه ايده آل توحيدي مشخص مي كند.ايدئولوژي تشيع بر دو اصل استوار است: اصل امامت و اصل عدل. شريعتي در بسياري از آثار و سخنراني هاي خود از جمله در رساله ي «شيعه يك حزب تمام» بر اين دو اصل تأكيد دارد.«اساساً شيعه يك حزب تمام است؛ حزبي با تمام خصوصيات و ابعادي كه قرآن مي گويد و با همه ي ويژگي ها و مشخصات، كه در تلقي روشنفكر امروز سنگر نجات انسان هاست ... حزبي است كه هم تحقق عيني آن «حزب الله» است كه قرآن از آن سخن مي گويد و هم پاسخگويي نياز اين نسل مسئول و روشنفكر در آگاهي دادن و حركت بخشيدن به توده هاي متحجر جامعه در رهبري مبارزه ي طبقاتي آن ها ... و تحقق آرمان هاي طبقات محروم» و «امت يا جامعه يك جامعه ي در حال حركت است. جامعه اي عازم يك هدف، در يك راه و در يك جهت.»[4]به اعتقاد شريعتي، اسلام به ويژه تشيع علوي بر خلاف تصور بسياري از روشنفكران غير مذهبي، يك آيين محافظه كار و تقديرگرا نيست بلكه در اصل يك ايدئولوژي انقلابي است كه تمام جنبه هاي زندگي به ويژه سياست را در بر مي گيرد و به مؤمنين راستين مي آموزد كه با تمام اشكال ستم و استعمار مبارزه كنند.[5]4. اصالت عقل و اجتهاد:هر ايدئولوژي و هر نهضت انقلابي اگر بخواهد هميشه در حال پويايي و حركت و پيشرفت باشد، بايد با زمان حركت كند و خوشبختانه در مذهب تشيع، نهاد اجتهاد و استدلال عقلي با توجه به همين ضرورت پديد آمده است. البته مي دانيم كه در فقه شيعه، عقل يكي از اركان چهارگانه ي استنباط احكام شرع است. از اين رو شريعتي براي تضمين تداوم نهضت، به امر اجتهاد اهميت فوق العاده قايل است. شريعتي اجتهاد را كه عامل بزرگ حركت و حيات و نوسازي هميشگي روح و نظام عملي و حقوقي اسلام در طي ادوار متغير و متحول زمان است، نمونه بارزي از روح پويا و واقع نگر اسلام معرفي مي كند.[6]و نيز مي گويد: «به نظر من در اسلام به عنوان ايدئولوژي، بزرگ ترين عاملي كه نشان مي دهد جامعه از نظر علمي مي تواند هميشه به خودش حالت تهاجمي بدهد، مسأله اجتهاد است ...»[7]5. انديشه و سخنان شريعتي دربارة زنان:سخنان شريعتي درباره ي زنان و خطاب به زنان را در دو نكته ي مهم بايد بررسي كرد:1. نخست، آن كه وي الگوهاي مبتذل زنان غربي و پيروي زنان ايران از آنان را به شدّت رد كرده، مورد اعتراض قرار مي دهد.2. دوم، آن كه با شيوه ي كهنه ي جدا كردن زنان از جامعه و ممانعت آنان از رشد و تربيت و محروم كردن آن ها از حقوق انساني خودشان نيز مخالف است. در نتيجه شريعتي خواستار تحصيل علم، كسب تخصص و شركت فعال زنان در كارهاي اجتماعي و سياسي بر اساس تعليمات اسلام و پيروي از زنان عالي قدر تاريخ تشيع است.شريعتي در كتاب «فاطمه، فاطمه است» موقعيت و مقام والاي زن را در تفكر اسلامي مشخص كرده، آنان را به باز پس گرفتن حقوق و احترام پايمال شده ي خود، از طريق رهنمودهاي اسلام و در مسير ايدئولوژي تشيع فرا مي خواند و مي نويسد:‌ «به جرم زن بودن و احياناً به نام دينداري از تحصيل و كسب كمال محرومشان مي كنند با آن كه در تاريخ اسلام زناني كه به درجه اجتهاد رسيده، حوزه ي درسي داشتند و كتب بسيار مفيد علمي و اخلاقي تأليف نمودند بسيارند.»[8]به طور خلاصه، انديشه هاي انقلابي دكتر شريعتي را براي حمايت دانشگاهيان از نهضت اسلامي، به ترتيب زير مي توان عنوان نمود.1. شريعتي نخست با تحليل و ارزيابي مكاتب فكري، مادي و ايدئولوژي هاي الحادي و نشان دادن انحراف ها و خطاهاي آن مكاتب، عدم قابليت و كارايي آن ها را براي نجاب خلق هاي تحت ستم، روشن ساخت.2. وي با ارائه افقي وسيع و روشن از يك جهان بيني و ايدئولوژي فراگير و كارآمد بر اساس تعليمات اسلام، توجه روشنفكران و عناصر آگاه و آرمان جوي جامعه را به اصالت انقلابي مكتب تشيع معطوف داشت و نشان داد كه تشيع راديكال تنها راه و ايدئولوژي جامعه و كارآمد و مؤثر براي نجات توده هاي تحت ستم و برقراري يك نظام مبتني بر قسط و عدل حقيقي است.3. در انتقاد از نظام ظالمانه ي موجود و متبلور كردن ستمكاري ها و ناهنجاري هاي جامعه، شريعتي از طريق سخنراني ها و نوشته هاي خود اساس و بنياد حكومت ديكتاتوري و شرايط ظالمانه ي آن را مورد نقد قرار داد و با ايجاد ادراك ذهني از مظالم موجود در ميان نسل جوان دانشگاهي نارضائي و زمينه ي انقلاب را پديد آورد.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1ـ مجموعه آثار شريعتي.2ـ شريعتي در جهان، تدوين و ترجمه حميد احمدي، تهران، انتشار، 1365.3ـ اشباح حقيقت (نقدي بر افكار و عملكرد دكتر علي شريعتي) مهدي سليمي همداني، قم گلستان ادب، 1382. .

سامانه پاسخگویی به سوالات و شبهات

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/28



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image