لطفا درباره وضعیت صهیونیزم در جهان اسلام همچنین در جهان عرب به ویژه فلسطین از سال۱۹۸۰-۲۰۱۰میلادی توضیحاتی ارایه دهید؟

در مورد وضعیت رژیم صهیونیستى در جهان اسلام و جهان عرب چند موضوع را باید مورد بررسى قرار داد الف - « تأثیرات پیروزى انقلاب اسلامى بر حیات اسرائیل » بدون شک پیروزى انقلاب اسلامى تأثیر شگرفى بر حیات ردژیم منحوس صهیونیستى بر جاى گذاشته است . انقلاب اسلامى با قطع رابطه با این رژیم و غاصب دانستن آن و طرح مساله فلسطین به عنوان مساله اى اسلامى و طرح روز جهانى قدس و حمایت از مردم مظلوم این سرزمین و نهضت هاى آزادیبخش آن و مقابله با زیاده خواهیهاى این رژیم ، روح تازه اى در کالبد مردم این سرزمین دمید و همچون زلزله اى ویرانگر معادلات را به نفع مردم مظلوم فلسطین برهم زد . پس از پیروزى انقلاب اسلامى ، امام نگرش طردجویانه اى نسبت به رژیم جعلى صهیونیستى اقامه داشتند ، به طورى که به این رژیم جعلى عنوان « غده سرطانى منطقه » داده اند و همچنین براى همگانى و سراسرى کردن مبارزه با صهیونیسم و تشکیل جبهه اى واحد در برابر رژیم جعلى صهیونیستى ، قضیه فلسطین را یک قضیه اسلامى و نه عربى خواندند . در این راستا ، امام خمینى جهت جاودانى شدن مسئله قدس و فلسطین ، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را به عنوان « روز جهانى قدس » اعلام نمودند و فلسطین را « پاره تن اسلام » خواندند . انقلاب اسلامى با تکیه بر منادى آن که دفاع و حمایت از مستضعفان و مسلمانان جهان را وظیفه نظام جمهورى اسلامى ایران مى خواند ، فصل جدیدى در مبارزه با صهیونیسم و دولت جعلى صهیونیستى در جهان اسلام و حوزه بین الملل به شرح ذیل آغاز کرد . 1 - مرزبندى بین جهان اسلام و رژیم صهیونیستى از جمله آرمان هاى حکومت اسلامى که توسط معمار الهى انقلاب اسلامى طراحى گردید ، زیر سوال بردن مشروعیت رژیم جعلى صهیونیستى بود . انقلاب اسلامى با طرح این دیدگاه که قضیه فلسطین یک قضیه اسلامى است و نه صرفاً عربى و با قرار دادن فلسطین در کانون توجه جهان اسلام ، براى اولین بار مرزبندى جدیدى را میان جهان اسلام و رژیم جعلى صهیونیستى ایجاد کرد . این امر علاوه بر اینکه جبهه واحدى از امت اسلامى را در برابر دولت اشغالگر قدس تشکیل مى داد ، بلکه دیوار محکمى که سران صهیونیستى در وراى معاهده ننگین کمپ دیوید در سال 1979 براى خارج کردن خود از معادله امنیتى منطقه و همچنین خروج از انزواى سیاسى کشیده بودند ، به یکباره فرو مى ریخت . 2 - فراگیرسازى مبارزه و افول ایده اسرائیل بزرگ موج بیدارى اسلامى که در نتیجه پیروزى انقلاب اسلامى در جهان اسلام ایجاد شد ، علاوه بر اینکه مبارزه با صهیونیسم را هدفمند و نظام مند کرد ، سبب شد تا تمام برنامه هاى صهیونیسم در سیطره و تسلط بیشتر مناطق اسلامى ، از جمله ایده اسرائیل بزرگ که تصرف مناطق اسلامى را از نیل تا فرات در بر مى گرفت ، به شکست بینجامد . در این راستا مى توان به ظهور حرکت مقاومت سراسرى در فلسطین و لبنان علیه اشغالگرى رژیم جعلى صهیونیستى اشاره داشت . در کل مى توان گفت که موج بیدارى اسلامى حاصل از آرمان هاى انقلاب اسلامى ، در مبارزه با اشغالگرى رژیم صهیونیستى ، ماشین جنگى صهیونیسم را در اشغال و چپاول بیشتر سرزمین هاى اسلامى در منطقه متوقف ساخت . 3 - حساسیت زایى مسئله فلسطین و تشکیک در موجودیت رژیم صهیونیستى با پیروزى انقلاب یک باره مسئله فلسطین و جنایت هاى ددمنشانه رژیم جعلى صهیونیستى در اشغال سرزمین ملت فلسطین در بورد جهانى قرار گرفت . پیام و دیدگاه انقلاب اسلامى که ظلم و ستم صهیونیسم و مظلومیت ملت فلسطین را بیش از پیش برجسته مى کرد ، حساسیت افکار عمومى جهان را بر رژیم صهیونیستى و مناقشه فلسطین افزایش داد ، به طورى که موجودیت جعلى رژیم صهیونیستى و آرمان هاى صهیونیسم از نگاه افکار عمومى و محافل سیاسى جهان مورد تشکیک و تردید قرار گرفت . 4 - تخریب تلاش هاى مشروعیت ساز رژیم صهیونیستى دیدگاه هاى انقلاب اسلامى در مبارزه با صهیونیسم و وجود جعلى غده سرطانى در منطقه و پیکره جهان اسلام ، بسیارى از ایده ها و طرح هاى سران صهیونیستى را که در طول سال ها با برنامه ریزى هدفمند ( از بعد نظامى گرفته تا بعد اقتصادى ) دنبال مى شد که پیامد اصلى آن مشروعیت سازى رژیم جعلى صهیونیستى در خاورمیانه و روند سازش دول عربى سازشکار با اسرائیل بود ، به یک باره بر بادمى داد ، به طورى که به گفته « جیمى کارتر » رئیس جمهور اسبق ایالات متحده ، انقلاب اسلامى ، تمام نتایج مذاکرات « کمپ دیوید » را بر باد داد . با این روند باید گفت که پیروزى انقلاب اسلامى موقعیت و ماهیت دولت جعلى صهیونیستى در خاورمیانه و تلاش هاى مذبوحانه سران صهیونیستى درمشروعیت سازى بین المللى این رژیم را مورد تشکیک قرار داد و به مخاطره انداخت . ( روزنامه - کیهان ، 88 / 11 / 20 ) ب - « انتفاضه مردم فلسطین و نقش آن در مبارزات مردم فلسطین » در 9 دسامبر سال 1987 اولین جرقه هاى انتفاضه بزرگ زده شد و پس از مدت ها که عملیات هاى جهادى محدود به عملیات هاى نظامى در داخل مرزها بود ، مردم فلسطین زمام اقدامات جهادى را در دست گرفتند و تمامى اقشار مردم و گروه هاى جامعه فلسطین وارد عمل شدند و جریان اسلامى بار دیگر با قدرت و پویایى بیشترى نقش جهادى خود را از سر گرفت . این انتفاضه ناشى از نتایج و پیامدهاى حمله رژیم صهیونیستى به خاک لبنان بود که با ناکامى فرماندهان نظامى ارتش این رژیم در دستیابى به اهداف خود همراه بود . اما با این وجود ، این جنگ واقعیت هاى جدیدى را در جهان عرب و در داخل فلسطین ایجاد کرد که از سوى دیگر ، نشان دهنده میزان ضعف جنبش هاى عربى در سطح رسمى و مردمى بود . علاوه بر این ، اخراج نیروهاى سازمان آزادى بخش فلسطین ( ساف ) از لبنان ، مساله آزاد سازى فلسطین از طریق فعالیت هاى آزادى خواهانه در خارج از مرزهاى این کشور را با شک و تردیدهاى زیادى مواجه کرد . در سه هفته پایانى سال 1987 انتفاضه بزرگ مردم فلسطین در سرزمین هاى اشغالى آغاز شد تا روند مبارزات ملت فلسطین را به سمت و سوى جدیدى سوق دهد و نطفه عطفى را در تاریخ معاصر مساله فلسطین رقم زند . دلیل اصلى آغاز این انتفاضه ، اشغال فلسطین از سوى رژیم صهیونیستى و ظلم و ستم و اقدامات غیر انسانى اشغالگران علیه ملت فلسطین بود که باعث شد مردم فلسطین شیوه هاى جدیدى را براى مبارزات خود انتخاب کنند . علاوه بر این ، محاصره کامل فلسطین و ناتوانى ساف در آزاد سازى فلسطین از طریق فعالیت در خارج از این کشور ، باعث ایجاد این تفکر در میان مردم فلسطین شد که تنها راه آزاد سازى فلسطین ، انتفاضه مردمى در داخل این کشور است چرا که آنها کاملا به این نتیجه رسیده بودند که مبارزات مسلحانه به دلایل متعدد که از جمله آنها مى توان به نبود مرزهاى مشخص اشاره کرد ، نمى تواند راهگشاى آنها براى رهایى از شر اشغالگران باشد ، بلکه باید از راهکار مبارزات مردمى در داخل فلسطین به منظور رسیدن به اهداف خود استفاده کرد . از سوى دیگر ، رژیم صهیونیستى پس از حمله به جنوب لبنان ، همچنان به اقدامات خصمانه خود علیه مردم این منطقه ادامه مى داد و در چندین نوبت شهرها و روستاهاى این منطقه را هدف بمباران هاى هوایى و آتش توپخانه خود قرار داد . این رژیم در همین راستا ، سیاست جنجال برانگیز مشت آهنى خود را علیه مردم جنوب لبنان به اجرا گذاشت که این مساله باعث انتفاضه مردمى در فلسطین و مشارکت تمامى اقشار مردم این کشور در مبارزات دلیر مردان گروه هاى مقاومت فلسطین علیه اشغالگران صهیونیست شد . از دیگر عوامل موثر در آغاز انتفاضه بزرگ فلسطین ، مى توان به توجه زیاد جهان عرب به مساله فلسطین به عنوان مساله اساسى و محورى خود بود که بهترین دلیل براى آن ، برگزارى کنفرانس سران کشورهاى عربى در اردن در سال 1987 بود که مساله فلسطین را به عنوان مساله اساسى جهان عرب مورد بررسى قرار داد . البته کشورهاى شرکت کننده در این کنفرانس ، تنها به بحث درباره این کنفرانس اکتفا کردند و هیچ برنامه عملى در این زمینه ارائه نکردند و علاوه بر این ، جامعه جهانى نیز مسائل دیگرى را در کانون توجه خود قرار داده بود و به مساله فلسطین توجهى نداشت . همه این مسائل ، مساله فلسطین را به مساله اى راکد تبدیل کرده بود و سختگیرى هاى آمریکا نیز مانع از به نتیجه شدن تلاش ها در این زمینه مى شد . از سوى دیگر ، اتحادیه جماهیر شوروى سابق نیز به مسائل نظامى خود با آمریکا ، مانند جنگ ستارگان ، خلع سلاح هسته اى و چالش مخالفت رژیم صهیونیستى با بازگرداندن مسالمت آمیز حقوق مردم فلسطین به آنها سرگرم بود . بازتابها و پیامدهاى انتفاضه انتفاضه ، آثار گوناگون ذیل را در عملکرد دولت غاصب اسرائیل به وجود آورده است 1 - صلح‌خواهى را در بخشى از مردم و در بخشى از بدنه دولت اسرائیل تقویت کرد تا حدى که مجلس صلح و امنیت در اسرائیل تشکیل شده است . این مجلس مى‌کوشد ثابت کند چشم‌پوشى تدریجى از مناطق اشغالى ( غزه و نوار غربى ) به افزایش امنیت اسرائیل مى‌انجامد . 2 دولت اسرائیل براى کنترل و سرکوب انتفاضه به روشهاى خشونت‌آمیز پرداخته است . این موضوع ، مخالفت افکار عمومى جهانى و انتقادهاى ظاهرى اروپا و سرانجام کاهش اعتبار و موقعیت بین‌المللى را به دنبال داشته است . 3 هزینه مقابله با انتفاضه براى اسرائیل تکان‌دهنده است . به علاوه ، انتفاضه به کاهش درآمدهاى صنعت توریسم ، تنزل سه درصدى تولید ناخالص ملى ، کم شدن صادرات در اراضى اشغالى ، افزایش تورم ، افزایش آمار بیکارى ، کاهش ارزش پول ملى ، پایین آمدن دستمزدها ، کسرى تراز بازرگانى و نیز ، افزایش هزینه‌هاى نظامى و کاهش روحیه ارتش منجر شده است . 4 انتفاضه ، ابتکار عمل در مبارزه ضد اسرائیلى را از دست یاسر عرفات خارج کرد و به موقعیت این سازمان به عنوان تنها نماینده مردم فلسطین آسیب رسانید . به بیان دیگر ، انتفاضه اعتراضى است علیه شیوه مسالمت‌آمیز ساف و رهبرى آن . از این رو ، مردم فلسطین دیگر عرفات و ساف را نماینده ، سخنگو و نمادى از مبارزه خود نمى‌دانند . به علاوه ، موارد متنوع و متعدد دیگرى که گویاى بازتابهاى انتفاضه بر اسرائیل غاصب است ، وجود دارد از جمله : 1 اقتصادى ( رکود در صنعت جهانگردى ) : یکى از منابع تأمین مالىِ اقتصاد اسرائیل ، درآمدهاى حاصل از صنعت جهانگردى است و یکى از آثار انتفاضه بر اقتصاد رژیم صهیونیستى هم ، در بعد جهانگردى آن ظاهر شده است . به بیان عمیق‌تر ، پس از آغاز انتفاضه الاقصى ، به دلیل ناامنى در سرزمینهاى اشغالى ، به بخش صنعت جهانگردىِ اسرائیل لطماتى شدید وارد آمد تا جایى که این صنعت رو به تعطیلى نهاده است . بر اساس اطلاعات دفتر ملى آمار رژیم صهیونیستى ، از اول انتفاضه تا پایان ژوئن 2001 / 1380 ، تعداد گروه‌هاى جهانگردى وارد شده به اسرائیل ، نسبت به سال قبل از آن ، یک کاهش 80 درصدى را نشان مى‌دهد . همچنین ، میزان درآمد جهانگردى این رژیم ، 59 درصد کاهش یافته و بخش هتل‌دارى در شش ماهه اول سال 2001 / 1380 ، 250 میلیون دلار زیان دید و در همین زمان ، رزرو اتاق در هتلها ، 66 درصد تنزل داشته است . به علاوه ، 25 هتل عملاً تعطیل شد و 200 هزار کارگر و کارمند این بخش در معرض بیکارى قرار گرفتند . علاوه بر هتلها ، رستورانها ، فروشگاه‌ها و شرکتهاى حمل و نقل نیز به شدت از رکود صنعت جهانگردى متضرر شدند . یکى از دلایل کاهش تعداد جهانگردان ، قیمت گران هتلهاى اسرائیل عنوان شد اما عمده‌ترین دلیل آن ، شروع انتفاضه الاقصى است که منجر به تعویق سفر جهانگردان مى‌شود . در همین راستا ، از حجم مهاجرت یهودیان به اسرائیل نیز ، کاسته شد . 2 نظامى ( افزایش بودجه نظامى ) : از آغاز انتفاضه الاقصى ، نوعى عدم توازن بین تخصیص بودجه در بخشهاى مختلف جامعه صهیونیستى به وجود آمد در شرایطى که ارقام بودجه دفاعى اسرائیل رو به افزایش است . در این راستا ، رژیم صهیونیستى به افزایش 5 درصدى بودجه دفاعى خود در سال 2001 / 1380 پرداخت به همین جهت ، بودجه نظامى خود را از 40 میلیارد شیکل در سال 2000 / 1379 ، به 42 میلیارد شیکل ( حدود 10 میلیارد دلار ) در سال 2001 / 1380 افزایش داد . علاوه بر آن ، رقمى معادل 4 الى 5 میلیارد شیکل ، از بودجه دولت براى تأمین هزینه‌هاى امنیتى در نظر گرفت . بودجه کل اسرائیل در سال 2001 معادل 254 / 8 میلیارد شیکل بود از این رقم ، یک ششم بودجه اسرائیل را بودجه نظامى تشکیل داد . تخصیص این رقمهاى سنگین براى امور نظامى امنیتى حاکى از نیاز رژیم صهیونیستى براى بالا بردن توان نظامى براى مقابله با انتفاضه الاقصى است . 3 اجتماعى ( مهاجرت معکوس ) : گسترش مهاجرت به فلسطین اشغالى یکى از خواسته‌هاى احزاب صهیونیستى است از این رو ، مى‌توان آن را به عنوان اصلى‌ترین استراتژى سیاسى و امنیتى رژیم اسرائیل دانست . در واقع ، جنبش صهیونیسم با سوء استفاده از وضعیت سیاسى اقتصادى یهودیان ، آنان را به فلسطین اشغالى کشانده است به نحوى که تا سال 2000 / 1379 ، 81 / 2 درصد از ساکنان این سرزمین را کسانى تشکیل مى‌دادند که از اقصى نقاط جهان به فلسطین کوچ کرده بودند اما با شعله‌ور شدن انتفاضه ، زندگى براى شهرک‌نشینان صهیونیست به یک جهنم تبدیل شد . بر اساس آمار و پژوهشهایى که به شکل دوره‌اى منتشر شد ، ماه به ماه از حجم مهاجرت کاسته و بر میزان مهاجرتهاى معکوس افزوده گردیده است . طبق آمارِ اعلام شده ، سپتامبر سال 2000 / 1379 شاهد 22 درصد کاهش تعداد مهاجرت نسبت به سال قبل از آن بود . نوامبر همان سال این رقم به 24 درصد نسبت به مدت مشابه در سال 1999 / 1378 رسید . با وجود آن که سخن گفتن از مهاجرتهاى معکوس ، گوینده را به فردى ترسو و بزدل مبدل مى‌سازد و یهودیان سعى مى‌کنند به همین دلیل ، از صحبت کردن در این باره امتناع نمایند ، ولى به دلیل ناامنى که صهیونیست‌ها در آن گرفتار آمده‌اند ، در یک نظرسنجى ، 28 درصد از گروه سنى بین 25 تا 43 اعلام کنند که به طور جدى در مورد خروج از فلسطین اشغالى فکر کرده‌اند و اکثر قریب به اتفاق افرادى که مورد نظرسنجى قرار گرفته‌اند ، اعلام کردند به هیچ عنوان کسانى را که از فلسطین خارج مى‌شوند و مهاجرت مى‌کنند افرادى بزدل نمى‌دانند . 4 سیاسى ( بحران مشروعیت ) : زورگویى و سلطه‌گرى اسرائیل به کاهش مشروعیت آن انجامیده است . برخى از مواردى که گویاى این بحران است ، عبارتند از : 1 وقوع انتفاضه و ناکامى اسرائیل در سرکوب آن ، صلح‌خواهى را در مردم و دولت اسرائیل ، به شدت تقویت کرده است به گونه‌اى که این گرایش به صلح ، موجب تأسیس مجلس صلح و امنیت در اسرائیل گردید . این مجلس ، که با حضور 30 تن از فرماندهان نظامى اسرائیل تشکیل یافت ، مى‌کوشد ثابت کند که چشم‌پوشى تدریجى از مناطق اشغالى ( غزه و نوار غربى ) نه به کاهش ، بلکه به افزایش امنیت و مشروعیت اسرائیل مى‌انجامد . 2 انتفاضه موجب بالا گرفتن اختلاف میان رهبران اسرائیلى و پدید آمدن شکاف آشکار میان احزاب اسرائیل از یک سو ، و میان آنان و آمریکا از سوى دیگر شده است {L= .(www.porsojoo.com/fa/node/ =L} 9505 ) ج - « بازتاب پیروزى حزب الله درجنگ 33 روزه و مقاومت مردم غزه در جنگ 22 روزه » این دو موضوع سرفصل جدیدى را در وضعیت رژیم صهیونیستى در میان جهان اسلام بوجود آورد و اثرات و پیامدهاى زیادى بدنبال داشت که مى توان به این موارد اشاره نمود . 1 - کاهش فشار نظامى بر مناطق فلسطینى 2 - افزایش روحیه مقاومت فلسطینى ها شاید بتوان گفت مهم ترین دستاورد جنگ لبنان و مقاومت مردم غزه ریشه دار شدن تفکر مقاومت و پایدارى در بین ملت هاى تحت ظلم وستم در مقابل قدرت هاى منطقه اى و جهانى بوده است در حالى که آمریکایى ها سال هاست به دنبال از بین بردن این ریشه ها هستند و اساسا یکى از پایه هاى طرح خاورمیانه جدید آمریکایى ها سست کردن افکار و عقاید مرتبط با جهاد و مقاومت است . ناتوانى ارتش رژیم صهیونیستى در نابودکردن حزب الله با وجود تمام امکانات و حمایت هاى آمریکا امید مردم و مبارزان فلسطینى را براى مقاومت در برابر چنین رژیمى به شدت افزایش داد . البته پیش از این نیز در عقب نشینى سال 1379 رژیم صهیونیستى از جنوب لبنان شاهد افزایش روحیه فلسطینى ها بودیم . این تاثیر فقط به فلسطین محدود نمى شود بلکه تمام منطقه را دربر مى گیرد حتى مى توان گفت این الگو نه تنها در حال حاضر بلکه براى آینده نیز بسیار مناسب خواهد بود . 3 - تاثیر در برنامه هاى منطقه اى و جهانى در فلسطین جنگ لبنان بر سیاست کشورهاى جهان و منطقه در ارتباط با فلسطین و هم چنین سیاست گروه ها و جریان هاى فکرى بسیار تاثیرگذار بود . در این زمینه سه محور اصلى را مى توان مورد توجه قرار داد : اول سیاست هاى آمریکایى صهیونیستى و غربى دوم سیاست هاى کشورهاى عربى همگام با غرب سوم رفتارهاى جریان هاى مذهبى و مردمى در کشورهاى عربى و اسلامى . شکست برنامه مشترک آمریکا و اسرائیل با همراهى اروپا براى خاورمیانه با نام خاورمیانه جدید یکى از نتایج مهم جنگ لبنان محسوب مى شود . آمریکایى ها که در برنامه هاى خود براى خاورمیانه دچار مشکلاتى شده بودند بر اثر جنگ لبنان به طور اساسى در برنامه هایشان تجدیدنظر کردند . فلسطین در طرح آمریکایى ها براى خاورمیانه نقش اصلى و محورى ایفا مى کند و تحرک در سایر کشورها به طور مستقیم با اوضاع فلسطین در ارتباط است و این به علت اهمیت نقش رژیم صهیونیستى براى آمریکایى ها در منطقه است . مهم ترین تغییر در سیاست هاى خاورمیانه اى آمریکا توجه مجدد به رهبران به اصطلاح میانه رو است . در صحنه فلسطین افزایش حمایت از ابومازن و ملاقات هاى وى با بوش و سایر مقامات آمریکایى به خوبى بیانگر این سیاست است . همچنین سفر رایس به خاورمیانه در شهریور 1385 نشست با وزراى خارجه هشت کشور عربى همسو با آمریکا با قاهره و تاکید بر حل قضیه فلسطین همگى نشان دهنده اولویت قضیه فلسطین و رهبران به اصطلاح میانه رو در سیاست خارجى آمریکاست . سیاست و رفتارهاى کشورهاى عربى همسو با خط آمریکایى در منطقه در مورد مسئله فلسطین نیز دچار تحولاتى شده است . اولین تاثیر جنگ لبنان در این کشورها تلاش آنها براى ترمیم جایگاهشان نزد افکار عمومى عربى و اسلامى است . این دولت ها که سیاست هاى خود را در خلال جنگ لبنان مخالف افکار عمومى یافتند مى کوشند با دستاوردى اندک و ظاهرى براى فلسطینى ها اندکى به وجهه خود اعتبار بخشند اما نکته اصلى این است که در این صحنه نیز فاقد ابزار و کارایى لازم هستند . لذا آمریکا به سرعت از این جهت گیرى براى تامین منافع و سیاست هاى خود استفاده کرد و به آنها اجازه نداد تا سیاستى مستقل را در صحنه فلسطین به اجرا درآورند . محور سوم با جریان هاى مذهبى و اجتماعى و تاثیر آنها در قضیه فلسطین پس از جنگ لبنان مرتبط است . اگرچه آمریکایى ها در سال هاى اخیر تلاش گسترده اى کردند تا مذهب و افکار مذهبى را از صحنه سیاست دور سازند در مواقع ضرورى از این مسئله به سود خود بهره بردارى مى کنند . فتواهاى برخى مراجع سنى علیه حزب الله در جریان جنگ لبنان نمونه بسیار خوبى است . جالب اینجاست که این مراجع در جریان قضیه فلسطین کاملا سکوت کرده اند و در قبال فشار واردآمده بر مردم فلسطین هیچ واکنشى از خود نشان نمى دهند . در مقابل جریان هاى جهادى مذهبى و اجتماعى این گونه رفتار نمى کنند . براى مثال اخوان المسلمین مصر در جریان جنگ بهترین موضع گیرى را در حمایت از حزب الله اتخاذ کرد . در بعد اجتماعى نیز کشورهاى عربى پس از جنگ لبنان تلاش مى کنند از میزان ارتباط مردم با جریان هاى جهادى به ویژه در فلسطین و لبنان بکاهند . نمونه بارز این تلاش اقدام عربستان سعودى براى قطع کمک ها و تبرعات ارسالى براى فلسطین است . در این راستا وزارت کشور عربستان سعودى با اخطار به مراکز خیریه هرگونه جمع آورى کمک براى تروریست ها را ممنوع اعلام کرده است . به طور مسلم منظور از تروریست ها حماس است . ( روزنامه جمهورى اسلامى ، 1388 / 05 / 17 ، به نقل از فصلنامه مطالعات منطقه اى جهان اسلام ) د - « کشورهاى اسلامى - عربى و رژیم صهیونیستى » متاسفانه کشورهاى اسلامى - عربى از موضع انفعالى با مساله صهیونیسم برخورد نموده و کنفرانس اسلامى و اتحادیه عرب از نقش فعال وپویاى خود باز مانده و تنها به تشکیل جلسات و محکومت در حد سخن بسنده نموده و تحرک چندانى در قبال تجاوزات رژیم صهیونیستى نداشته و در مواردى با سکوت خویش از چنین جنایاتى جانبدارى نموده است . عملکرد کشورهاى اسلامى - عربى در طول جنگ 33 روزه و سکوت مرگبار و خفت بار آنان در قبال فاجعه انسانى غزه در طول جنگ 22 روزه و همکارى غیر انسانى دولت مصر با این رژیم همه سندهاى گویایى از نگاه این کشورها به مساله فلسطین و رژیم صهیونیستى است . جهت مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه شود ابوعمر ، زیاد ، جنبش‌هاى اسلامى در فلسطین ، ترجمه هادى صبا ، تهران : نشر سفیر ، 1371 احمدى ، حمید ، ریشه‌هاى بحران در خاورمیانه ، تهران : مؤسسه کیهان ، 1369 الغنوشى ، راشد ، مسأله فلسطین و ماهیت طرح صهیونیسم ، ترجمه‌سیدهادى خسرو شاهى ، قم : فرانشیر ، 1370 خسروشاهى ، سیدهادى ، اسرائیل پایگاه امپریالیسم و حرکت‌هاى‌اسلامى فلسطین ، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامى ، 1371 سلیمانى ، محمدباقر ، بازیگران صلح خاورمیانه ، تهران : دفتر مطالعات‌سیاسى و بین‌المللى ، 1379 ثانى , رضا , ایرانى که مى تواند بگوید نه , تهران : موسسه فرهنگى دانش و اندیشه معاصر , 1379 مصطفى , امین , دیپلماسى پنهان اسرائیل در کشورهاى عربى , ترجمه , محمد جعفر سعدیان , قم : موسسه انتشارات حضرت معصومه , 1382 فلسطین , سرزمین , تاریخ و مقاومت , جنبش جهاد اسلامى - دفتر تهران , 1379 شقاقى ، فتحى ابراهیم ، انتفاضه و طرح اسلامى معاصر ، تهران : انتشارات‌بین‌المللى ، 1371 شیرودى ، مرتضى ، فلسطین و صهیونیسم ، قم : مرکز تحقیقات اسلامى ، 1381 گلى زواره ، غلامرضا ، سرزمین اسلام ، قم : دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم ، 1377 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه