رحمانیت خداوند و مجازات گناهکاران /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

اگر خداوند بخشنده است چرا عذاب های سختی در نظر گرفته است؟


خدا بخشنده است برای خوبانی که بدی هایی هم دارند، نه برای همگان. خدا هم رحمت دارد هم غضب؛ رحمتش برای مؤمنان و غضبش برای غیر مؤمنان است.ــ رضا و غضب خدا1ـ به حکم براهین عقلی ، ذات خداوندی از هر تغییری منزّه است ؛ چون هر موجودی که متغیّر و اثرپذیر باشد ، ممکن الوجود می باشد ؛ در حالی که خدا یعنی واجب الوجود. لذا تأثیر پذیری و انفعال ، در ذات خدا راه ندارد ؛ و محال است مخلوقات در ذات خدا تأثیر بگذارند. پس فرض خدایی که اثرمی پذیرد ، فرضی است متناقض ؛ مثل فرض مربّع سه ضلعی. بنابراین نه رضایت خدا ، از سنخ تأثیر پذیری و انفعال است و نه غضب او . پس اگر کسی خدایی را فرض کند که رضا و غضب او از سنخ اثرپذیری است ، اساساً چیزی را خدا دانسته که نمی تواند خدا (واجب الوجود) باشد. بنا بر این ، هر جا از ظاهر آیات چنین توهّمی برای خواننده حاصل شد که گویی خدا اثرپذیر می باشد ، باید بداند که آن آیات جزء آیات متشابه می باشند. پس منطقاً حقّ ندارد آنها را حمل بر معنای ظاهری کند ؛ بلکه باید آنها را به آیات محکم یا سخن راسخان فی العلم (معصومین) یا براهین عقلی عرضه نموده و تفسیر درست آنها را بیابد. و اگر کسی غیر این کند ، به حکم آیه ی هفتم آل عمران ، جزء « فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ » خواهد بود ؛ چه بداند و چه نداند. 2ـ خداوند متعال وجود صرف و صرف وجود می باشد ؛ و تمام اوصاف ذاتی او ـ مستقیم یا با واسطه ـ از همین وجود صرف انتزاع شده اند. لذا کثرت مفهومی صفات ذات ناشی از محدودیّت فهم انتزاع کننده است ؛ و الّا ذات او یک حقیقت بیش نیست و تمام اوصاف ذاتی او نیز در حقیقت به همان یک حقیقت بازگشت می کنند. لذا گفته می شود: « صفات ذاتی خدا عین ذات او هستند» ؛ یعنی همگی نمودهای گوناگون وجود صرفند که محدودیّت فهم بندگان موجب کثرت مفهومی آنها شده است. صفات فعلی خدا نیز از فعل او (مخلوقات) انتزاع می گردند که بازگشت آنها نیز به صفتی ذاتی است. امّا رضا و غضب خدا ، از صفات فعلی او هستند ؛ و صفات فعلی خدا ، از نسبتی که بین خدا و فعل او (مخلوقات) وجود دارد انتزاع می شوند. همانطور که صفات و اسماء فعلی انسان نیز از رابطه ی بین انسان و فعلش انتزاع می شوند ؛ مثلا وقتی کسی فعلش درست کردن وسائلی مثل در و پنجره و ... از چوب است ، به اعتبار فعلش به او نجّار گفته می شود ؛ یا اگر کسی کارش با آهن است او را آهنگر می گویند؛ امّا نه نجّار بودن جزء ذات انسان است نه آهنگر بودن ؛ آنچه در ذات انسان است فعّال بودن (ایجاد فعل کردن)است ؛ نجّاری و آهنگری در اصل ، صفت انسان نیستند بلکه عین خودفعل او هستند ؛ لذا ما از فعل انسان اسمهایی مثل نجّار و آهنگر را انتزاع نموده و به انسان نسبت می دهیم نه از ذات او . انتزاع صفات و اسماء فعلی خدا نیز به همین ترتیب از نسبت خدا به فعلش انتزاع می شوند ؛ و فعل خدا همان مخلوقات است. بنا براین با صرف نظر از وجود مخلوقات نه رضا برای خدا معنی دارد نه غضب . به عبارت دیگر رضای خدا و غضب او عین خود مخلوق است ؛ لکن از آن جهت که این مخلوق رابطه ای با خدا دارد ،از آن مخلوق ،صفت و اسمی فعلی برای خدا انتزاع می کنیم. 3 ـ امّا نحوه ی انتزاع رضا و غضب خدا چگونه است؟ خداوند متعال حکیم است ؛ و کار حکیم هدفمند و غایت دار است ؛ لذا هر موجودی در عالم ،دارای هدف و غایتی مشخص است. انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست ؛ اما تفاوتی عمده بین انسان و دیگر موجودات وجود دارد ؛ و آن تفاوت این است که دیگر موجودات به صورت طبیعی و غریزی به سوی هدف خود به پیش می روند ولی سیر انسان به سوی هدف مطلوب خویش حرکتی ارادی است ؛ لذا اگر خود انسان ،خواست به آن هدف مشخصی که خداوند متعال ، انسان را برای آن آفریده است می رسد؛و آن هدف رسیدن انسان به مقام عبودیت و قرب الهی ؛ و اگر نخواست در این مسیر سیر نمی کند ؛ و در نتیجه به قرب الهی نمی رسد و از هدف انسانی دور می افتد . بنا بر این انسان به سبب داشتن اختیار ویژه در انتخاب هدف ،دو راه در پیش روی خود دارد ؛ که یکی به سوی خدا ( کمال محض ) و دیگری در جهت عکس آن به سوی نقص و جودی است؛ پس افراد انسان همه از یک نقطه ( انسان بالقوه بودن ) شروع به حرکت می کنند ؛ ولی در اثر سیر اختیاری خودشان به دو گونه موجود تبدیل می شوند ؛ گروهی الهی می شوند و گروهی دیگر غیر الهی ؛ خداوند متعال در این باره می فرماید:« إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّاکَفُوراً: ما راه را به او (انسان )نشان دادیم، خواه شاکر باشد(و پذیرا گردد) یا ناسپاسی کند (نپذیرد). » (الإنسان:3) آنگاه ما ، نسبت این دو گروه را به خدا لحاظ کرده ، از یکی صفت رضا و از دیگری صفت غضب را انتزاع می کنیم ؛ و می گوییم انسانهای الهی که به هدف خلقت خود(قرب الهی) رسیده اند مورد رضایت خدا هستند و انسانهای غیر الهی که به هدف خلقت خود نرسیده اند مورد غضب خدا هستند ؛ بنا بر این رضای خدا یعنی رو به خدا کردن و از نور الهی بهره بردن ؛ و غضب خدا یعنی پشت به خدا کردن و از نور الهی بی بهره شدن. آنکه از حیث وجودی به خدا نزدیک است (رتبه ی وجودی بالاتری دارد) ، فیض بیشتتری می گیرد و آنکه در رتبه ی دورتری واقع شده ، فیض کمتری می گیرد. 5 ـ همه ی مخلوقات خدا ؛ تکویناً در مسیر خدا و رو به سوی او در حرکتند ؛ « آسمانهاى هفتگانه و زمین و کسانى که در آنها هستند، همه تسبیح او مى گویند؛ و هر موجودى، تسبیح و حمد او مى گوید؛ ولى شما تسبیح آنها را نمى فهمید؛ او بردبار و آمرزنده است.» (الإسراء : 44). در این میان ، تنها بعضی از انسانها و جنّها هستند که از حیث اختیاری در مسیر عکس اراده ی تشریعی خدا حرکت می کنند ؛ و روشن است که نتیجه ی قهری چنین حرکتی در نهایت تصادم با نظام هستی خواهد بود ؛ همه ی هستی با اراده ی خدا به سوی او باز می گردند ؛« أَلا إِلَى اللَّهِ تَصیرُ الْأُمُورُ »(الشورى: 53) و کسی قادر نیست در مقابل این قافله ی هستی مقاومت کند. اگر هم کسی هم بتواند مدتی در مسیر عکس رودخانه ی هستی شنا کند در نهایت خسته شده و خود را تباه خواهد ساخت. لذا هر عذاب الهی که به انسان بدکار می رسد ناشی از این است که او مسیری برخلاف اراده الهی (رضای الهی) را طی می کند؛ لذا این عذابها ناشی از انتخاب غلط مسیر است و نتیجه ی وضعی آن است. انسان بدکار مثل کسی است که در خیابانی یک طرفه و شلوغ ، در مسیر خلاف حرکت می کند ؛ روشن است که چنین کسی دیر یا زود دچار تصادف خواهد شد. احکام شریعت نیز در حقیقت چیزی جر بیان قاوانین حاکم بر عالم هستی نیستند. این احکام همانند علائم راهنمایی و رانندگی هستند که در ظاهر امر و نهی می کنند ولی در حقیقت از واقع خارجی خبر می دهند. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image