آيا تعيين مصاديق شخصيتهاي عصر ظهور که در روايات آمده است(مانند سيد خراساني و سفياني و...) و معرفي آنها به مرم کار صحيحي است يا خير؟

در کتاب ها و منابع اسلامي از حوادث و رويدادهاي مختلفي به عنوان نشانه هاي ظهور ياد شده است و در اينكه همه اين علايم مربوط به عصر پيش از قيام حضرت حجت باشد اختلاف است حتي در اينكه همه اين علايم به طور حتم اتفاق مي افتد يا نه مباحثي مطرح است به طوري كه در برخي از روايات نشانه هاي ظهور به دو دسته تقسيم شده اند: علايم حتمي و غير حتمي. نشانه هاي محتوم، چنانکه دراين روايات به آنها اشاره شده، عبارتند از: 1ـ قيام و شورش سفياني؛ 2ـ خروج يماني؛ 3ـ کشته شدن نفس زکيه در مسجدالحرام؛ 4ـ فرو رفتن زمين در منطقه «بيدا» و 5 ـ صيحه(نداي)آسماني. چنانكه از روايات ديگر استفاده مي شود خروج سفياني امري مسلم است ولي آنگونه که در برخي از تحليلها امده ممكن است سفياني مصاديق عامي داشته باشد و اشخاص متعددي در زمانهاي مختلف مي توانند از مصاديق عام اين روايات باشند هر چند تعيين مصداق بر اين اساس اشكالي ندارد اما تعيين مصداق خارجي و واقعي سفياني كه فقط با خروج و ظهور برخي ديگر از نشانه هاي ظهور محقق مي شود كار صحيحي نيست. در مورد سيد خراساني هم كه با سفياني به مقابله بر مي خيزد نشانه هاي كاملي در دست نيست و به صرف اينكه خراساني است و علامتي در دست راست دارد كافي نيست كه بتوان ان را بر شخصي تطبيق داد و آنچه كه از سوي برخي افراد شنيده مي شود همه بر اساس حدس و گمان است قيام سيد خراساني همراه با خروج سفياني است لذا بسياري از نشانه هاي ايشان در زمان قيام و مقابله با سفياني مشخص مي شود پيامدهاي منفي تطبيق روايات بر اشخاص 1) تقويت تحركات شيادان و مدعيان تاريخ تشيع تا كنون مدعيان دروغين بسياري را به خود ديده است كه از اعتقادات مردم به نفع منافع خود استفاده نموده و خود را به عنوان امام يا نايب وي معرفي كرده اند. مسلما اگر فضاي جامعه به سمتي رود كه با تعيين مصاديق شخصيتهايي كه در استانه ظهور معين مي شوند و نشان از اين دارند كه امر ظهور نزديك است فرصت براي اين مدعيان فراهم مي شود كه مقاصد شوم خود را اجرا كنند. 2) ايجاد روحيه ياس و نا اميدي در مردم علايم ظهور براي اميد بخشي به شيعيان است لذا با توجه به يقيني نبودن اين گونه تطبيقات و احتمال اينكه اشخاص معرفي شونده قبل از ظهور نباشند و انچه كه به نظر بايد به دست آنان انجام شود تحقق پيدا نكند مردم نسبت به ظهور حضرت حجت مايوس مي شوند. تطبيق روايات بر اشخاص و دولتها در زمانهاي گذشته نيز مطرح بوده چنانكه اين احتمال بود كه برخي از روايات بر بعضي از افراد و دولت صفويه به عنوان حكومت قبل از حاكميت امام زمان تطبيق شود. 3) سست شدن اعتقادات مردم حضرت آيت الله مرعشي در اين باره مي فرمايند :« از اين مطالب (كه مثلا‌ً سفياني ديده شده يا...) نگوييد؛ زيرا جوانان بعد از ساليان، وقتي كه ظهور حضرت به تأخير بيفتد، دست از دين برمي‌دارند و همه را دروغ مي‌پندارند». يكي ديگر از مراجع تقليد هم مي‌فرمايد: «بايد زمينه را مساعد كنيد كه اگر غيبت، صد هزار سال هم طول بكشد، عقايد مردم خراب نشود. فردي بود كه هر روز مي‌گفت: حضرت مي‌آيد و ظهور نزديك شده است. يك بار گفت: سه ماه ديگر آقا حتماً مي‌آيد. سه ماه بعد، گفتيم چه شد؟ گفت: بدا حاصل شد!! بايد كاري كنيم كه ايمان راسخ پيدا كنيم». 4)رواج تشتت و فرقه گرايي در امت اسلامي امت اسلامي ضربه بزرگي از فرقه گرايي و اختلاف متحمل شده است كه بسياري از آنها به خاطر اشتباه در تطبيق مصاديق بوده است. در اخر لازم است بدانيم گذشته از اين كه بررسي سند و محتواي روايات مربوط به كارشناسان اين فن يعني مجتهدين است و هر كسي توانايي اظهار نظر در مورد آنها را ندارد ، تعيين مصاديق بر اساس روايات درحال حاضر امري مشكل يا نشدني است و اثرات مخربي بر جامعه دارد وحتي ممكن است به نحوي به تعيين وقت براي ظهور كه در روايات از آن نهي شده است بيانجامد. وعده الهي وظهور حضرت حجت قطعا محقق مي شود و در اين زمينه بايد از هرگونه شتابزدگي خوداري شود. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19

لینک کوتاه