تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
عامل اصلی این پرسش، دیدگاه معینی است که بعضی مردم درباره تاریخ دارند و انسان را به عنوان عامل دوم تغییر تاریخی می پذیرند. آنها عامل اساسی را برای نیروهای خارجی وعینی، که فرد وافراد را احاطه کرده، می گذارند. با چنین تفسیری از جنبش تاریخی واجتماعی، فرد در برترین حالات خود نیز، چیزی جز یک تغییر پسندیده از جهت گیری همان عوامل اساسی نیست!
روشن است که تاریخ از دو قطب تشکیل شده است: یکی انسان و دیگری نیروهای مادی گوناگونی، که انسان را احاطه کرده است. و همان گونه که نیروهای مادی، ابزار تولید وموقعیتهای زاینده طبیعت در انسان اثر می گذارند، انسان نیز در آنچه که پیرامون خویش دارد، مؤثر است، ما فقط نمی توانیم فرض کنیم که جنبش از ماده آغاز می گردد ودر انسان پایان می پذیرد ودیگر عکس آن امکان ندارد. زیرا انسان وماده، بر اثر گذشت زمان، در یکدیگر اثر می کنند، وبه همین دلیل است که یک فرد می تواند، در میان امواج تاریخ، نقشی بزرگتر از طوطی مقلد داشته باشد. بویژه وقتی این فرد، عامل پیوند انسانها وپروردگار باشد، که مانند نیرویی بزرگ برای جنبش تاریخ دخالت خواهد کرد. واین امری است که در تاریخ رسالتهای پیامبران ودر گذشت آخرین پیام آور الهی به صورتی بارز تحقق می یابد. زیرا حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به حکم مأموریت الهی اش، زمام جنبش تاریخ را به دست گرفته وتمدنی را پدید آورد که هیچ یک از موقعیت های خارجی دیگر، که گرداگرد او را گرفته بودند، توانایی انجام آن رانداشتند. پس آنچه را که ممکن است به دست بزرگترین پیامبران روی دهد، امکان هم دارد که به وسیله پیشوای منتظری، از خاندان او، نمودار شو؛ پیشوایی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) خود، نوید ظهورش را داده ومردم را از نقش سترگ او آگاه ساخته است. (1)
.
موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.