تخمین زمان مطالعه: 19 دقیقه
دانشجوی گرامی ابتدا از اینکه این مرکز را به منظور دریافت پاسخ سوالات خویش انتخاب نموده اید از شما سپاسگذاریم . اما در پاسخ به سوالتان لازم است مطالبی خدمت شما ارائه شود ضمن اینکه تلاش ما در این پاسخ این است که تنها به روایت مذکور در متن سوال اکتفا نکرده و با توجه به مجموع روایاتی که با این مضمون کلیه قیام های قبل از ظهور را رد می کنند به این سوال پاسخ دهیم : 1. همان گونه که شما اشاره فرموده اید احادیثی در مجامع روایی شیعه وجود دارد که هر قیامی قبل از انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) را باطل و محکوم به شکست دانسته و از پیروان ائمه(علیهم السلام) خواسته که با آن قیامها همراهی نکنند و در خانههای خود بنشینند تا نشانههای ظهور نمایان شود.برخی با توجه به ظاهر این روایات و بدون بررسی و تحلیل آنها، زمینهسازی را نفی کردهاند و معتقد شدهاند که در عصر غیبت نباید علیه ظلم و طاغوت قیام کرد و باید درون خانه منتظر نشست تا هنگامی که خداوند متعال ظهور را محقق بدارد. حتی برخی از فرقه های انحرافی با تمسک به روایت معروف به روایت رایت معتقد بودند قبل از امام زمان، هر پرچمی که بلند شود در ضلالت است و به شکست میانجامد. همچنین با تمسک به روایتی از امام صادق تشکیل حکومت خالص را تنها در زمان امام مهدی می دانستند «ما خرج و لا یخرج منا اهل البیت الی قیام قائمنا احد لیدفع ظلما او ینعش حقا الا اصطلمه البلیه و کان قیامه زیاده فی مکروهنا و شیعتنا»(مقدمه صحیفه سجادیه) ترجمه:امام صادق فرمود: هیچیک از ما اهل البیت تا روز قیام قائم ما، برای جلوگیری از ستمی یا برای بپاداشتن حقی خروج نمی کند، مگر آنکه بلا و آفتی، او را از بیخ برکند و قیام او بر اندوه ما و شیعیانمان بیافزاید... حال ممکن است گفته شود: «ظاهر این احادیث دلالت بر بطلان تمامی قیامهای قبل از ظهور قائم(عج) دارد، یعنی همة قیامها باطل است، خواه دعوت به سوی خود یا به سوی اهلبیت(علیهم السلام) باشد، معنا و مفهوم این روایتها قیام قبل از نهضت جهانی امام عصر(عج) است و فرقی نمیکند دعوت آن قیام حق یا باطل باشد.» 2. برای این سؤال پاسخ هایی میتوان ارائه کرد که عبارت است از:یکم. احتمال صدور روایت به موارد خاص؛احتمالاً این روایات ناظر به موارد خاص و به اصطلاح «قضیة خارجیه» باشد، یعنی در آن زمان پرچمهای بخصوص و با ویژگیهای خاص با عنوان امامت و یا مهدویت برای درگیری با حکومت وقت برافراشته میشد که ماهیت آنها برای مردم مورد سؤال بود و نمیدانستند در برابر آن شرایط خاص چه وظیفهای دارند. لذا امام(ع) برای روشن نمودن وظایف آنان با توجه به موقعیت زمان و مکان این احادیث را بیان فرمودهاند و بسیار بعید است که امام(ع) بدون هیچ پیشزمینهای و به صورت ناگهانی و ابتدایی این گفتار را بیان کرده باشد. مرحوم نعمانی(ره) که به عصر معصومان(علیهم السلام) نیز نزدیک است، این روایات را در عنوان این باب آورده است: «ما روی فیمن ادعى الإمامة و من زعم أنه إمام و لیس بإمام و أن کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت».گویا ایشان این روایات را از آنرو در کنار هم قرار داده، که عقیده دارد پرچمی طاغوت است که صاحب آن ادعای امامت کند. در حقیقت، بنابر سیاق و مفهوم روایات این باب، پرچمی طاغوت است که برافرازندة آن مردم را به سوی خود با عنوان امامت فراخواند و هر پرچمی قبل از قیام قائم(عج) اینچنین باشد، قطعاً طاغوت است.
دوم. تعارض با روایات مؤید قیام؛اگر این گونه احادیث را به صورت مطلق برای همة زمانها بدانیم، با برخی از روایات معارض میشود که قیامها را تأیید میکنند. لذا بنابر احتمال بسیار این روایت عمومیت ندارد؛ زیرا بنابر برخی از روایات اهلبیت(علیهم السلام) دربارة برخی از قیامها نظر مثبت داشتهاند و علاوه بر تأیید از همگان خواستهاند که آنها را دنبال کنند که به نمونههایی از این روایات اشاره میشود. در روایتی طولانی دربارة علائم ظهور، ابوبصیر از امام محمد باقر(ع) نقل میکند:و لیس فی الرایات رایة أهدى من رایة الیمانی هی رایة هدى لأنه یدعو إلى صاحبکم فإذا خرج الیمانی حرم بیع السلاح على الناس و کل مسلم و إذا خرج الیمانی فانهض إلیه فإن رأیته رایة هدى و لا یحل لمسلم أن یلتوی علیه فمن فعل ذلک فهو من أهل النار لأنه یدعو إلى الحق و إلى طریق مستقیم؛ هیچیک از پرچمهای برافراشته شده [قبل از ظهور آن حضرت] هدایت یافتهتر از پرچم یمانی نیست. پرچم او پرچم هدایت است؛ چون که مردم را به صاحبتان دعوت میکند. پس هنگامی که یمانی خروج کرد، فروختن سلاح به مردم و به هر مسلمان حرام است. [باید رایگان در اختیار آنها گذاشته شود یا به مردمی که در مقابل او بایستند نباید سلاح فروخت] پس از خروج او به یاریاش بشتاب؛ زیرا پرچم او پرچم هدایت است و بر هیچ مسلمان جایز نیست با او مخالفت نماید و کارشکنی کند و اقدامکننده بر این کار، اهل آتش است؛ زیرا یمانی به حق و صراط مستقیم دعوت مینماید. از این روایت استفاده میشود که قبل از قیام جهانی امام مهدی(عج) پرچمهای حق نیز برافراشته میشود که یاری کردن دعوت آنان جزو وظایف مسلم است. همچنین روایتی که کشتههای برخی از قیامهای قبل از ظهور را شهید یاد کردهاند، در تعارض با روایات طاغوت بودن پرچمهای برافراشته است.بنابر روایتی از ابوخالد کابلی، امام محمد باقر(ع) میفرماید:کأنی بقوم قد خرجوا بالمشرق یطلبون الحقّ فلا یعطونه ثم یطلبونه فلا یعطونه فإذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم على عواتقهم فیعطون ما سألوه فلا یقبلونه حتّى یقوموا و لا یدفعونها إلّا إلى صاحبکم قتلاهم شهداء أمّا إنّی لو أدرکت ذلک لاستبقیت نفسی لصاحب هذا الأمر؛ گویا از مشرق قومی مشاهده میکنم که برای به دست آوردن حق قیام مینمایند، اما حق به آنها داده نمیشود. پس با جدیت بیشتر به دنبال آن میروند، باز هم به آنها داده نمیشود. پس هنگامی که این چنین دیدند، شمشیرهایشان را بر شانههایشان میگذارند. در آن صورت آنچه میخواهند به آنها داده میشود، اما آنها نمیپذیرند و قیام میکنند و آن را تنها به صاحب شما امام زمان(عج) واگذار میکنند. کشتههای آنان شهیدند. اگر من چنین زمانی را دریابم، جانم را در اختیار صاحب و رهبر این قیام قرار خواهم داد.سوم. تعارض با آیات و روایات جهاد و امر به معروف؛آیات بسیاری در قرآن کریم بهگونة التزام بر جواز قیام بلکه وجوب آن دلالت دارد که برخی از آن آیات در پی میآید:وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّـهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهـُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّـهِ کَثِیراً وَلَیَنصُرَنَّ اللَّـهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّـهَ لَقَوِیٌ عَزِیزٌ * الَّذِینَ إِن مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَوةَ وَآتَوُا الزَّکَوةَ وَأَمَرُوا بِالْمـَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمـُنکَرِ ؛ و اگر خدا بعضى از مردم را با بعضی دیگر دفعFوَلِلَّـهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ نمى کرد، صومعه ها و کلیساها و کنیسه ها و مساجدى که نام خدا در آنها بسیار برده مى شود، سخت ویران مى شد، و قطعاً خدا به کسى که [دین] او را یارى مى کند، یارى مى دهد، چرا که خدا سخت نیرومندِ شکست ناپذیر است. همان کسانى که چون در زمین به آنان توانایى دهیم، نماز برپا مى دارند و زکات مى دهند و به کارهاى پسندیده وامى دارند، و از کارهاى ناپسند بازمى دارند، و فرجام همة کارها از آنِ خداست. بنابر این آیه، خداوند متعال، فساد و خرابی مساجد و معابد را دشمن میدارد و دوست دارد افراد باصلاحیت که اگر در زمین تمکّن یابند و فرمانروای آن گردند، فرایض خدا را برپا میدارند و با دفع اهل فساد و حفظ معابد و اقامة دعائم دین و انجام فرایض خدا را یاری میدهند، حاکمیت زمین را به عهده گیرند و روشن است که دفع اهل فساد چهبسا جز قیام و مبارزه امکانپذیر نیست.4. خلاصه آنکه در معنای این چند روایت باید به مسلمات فقه اسلام و قرآن و روایات و دیگر قراین و شواهد توجه داشته باشیم و همانگونه که ائمه(علیهم السلام) فرمودهاند، باید همه را با هم ملاحظه کرده و سپس نتیجهگیری کنیم. آیا با وجود احکام و مطالب دیگر اسلام و قرآن، میتوان روایات فوق را حمل بر معنایی که مخالفین انقلاب اسلامی ما میگویند نماییم و بگوییم در زمان غیبت امام زمان(عج) هیچ نوع حرکت، قیام، مبارزه، دفاع، تشکیل حکومت و اجرای حدود جایز نیست و حتی قیام برای امر به معروف و نهی از منکر حرام است؟ آیا قرآن مجید نمیفرماید: وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمـُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِی ءَ إِلَى أَمْرِ اللَّـهِ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّـهَ یُحِبُّ الْمـُقْسِطِینَ با اینکه در این آیة شریفه امر به مبارزه باغی شده است و اختصاص به زمان خاصی هم ندارد، چهطور میتوان گفت که سکون و سکوت مسلمانان برای همیشه در زمان غیبت سفارش شده است؟ آیات متعددی در قرآن کریم، مربوط به وراثت زمین برای بندگان صالح خداوند متعال و به دست آمدن قدرت و تمکّن برای مستضعفین از برای اجرای احکام الهی و ذلت طواغیت و مستکبرین موجود است و انقلاب حضرت مهدی(عج) با گستردگی و عظمتی که دارد از مصادیق مسلم و مورد توجه این آیات به شمار میرود و ائمة معصومین(علیهم السلام) هم آیات مذکور را همینگونه تفسیر و تأویل فرمودهاند.همین امر موجب شده است که عدهای تصور کنند که بهطور کلّی انقلابهای قبل از قیام آن حضرت از سیاق آن روایات خارج و اساساً آیات شریفه منحصراً مربوط به قیام خاص حضرت مهدی(عج) است، در حالی که لفظ آنها عام و مورد آنها در قرآن، خاص آن قیام نیست، بهطوری که اختصاص آیات انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) مستلزم خروج مورد است، مثل آیة شریفة وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْوَارِثِینَ * وَنُمَکِّنَ لَهـُمْ فِی الْأَرْضِ وَنُرِی فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا کَانُوا یَحْذَرُونَ این آیات در مورد بنیاسرائیل که فرعون آنان را به استضعاف کشیده بود، نازل شده است و اگر آیة فوق بر بازوی حضرت مرقوم شده و یا در موقع ولادت آن را قرائت نموده، از باب جری و تطبیق بوده و مراد آن است که مضمون این آیه، سنت لایتغیر ولایتبدل الهی است و اختصاص به قوم و کشوری ندارد گرچه تنها مورد و مصداق وحید آیه بنیاسرائیل و یا فرعون و هامان و سپاهیان آن دو باشد. پس تطبیق آیة شریفه بر قیام جهانی آن حضرت توسط ائمة معصومین(علیهم السلام) نهتنها انحصار آن را اثبات نمیکند، بلکه دلیل بر عدم اختصاص به بنیاسرائیل و سرایت مضمون آن به سایر قیامها و نهضتهاست.بنابراین، انقلابهای قبل از قیام حضرت مهدی(عج) مشمول این کلیت و حتمیت است و در فرض صدق عنوان و موضوع و شرایط آیه، حتماً به آثار و احکام پنجگانة موجود در آیه دست خواهند یافت. اثبات کلیت آیه و اخبار و روایات درصدد رفع این توهّم است که حکم این آیات، در مورد همة مستضعفین باشد، حتی اگر اعتقاد به خدا و قیامت و مکتب حیات بخش الهی نداشته باشند و امامت و پیشوایی رهبران الهی را نفی کنند یا در مقابل مستکبران و ستمکاران ساکت باشند. خلاصة استدلال به آیة شریفه این است که هر قوم و کشوری اگر مورد ظلم و ستم قرار گیرند و به خدای واحد و مکتب حق ایمان داشته باشند و حکومت و رهبری حاکمان الهی را بپذیرند و در راه تحقق حکومت الهی و آزادی محرومین، جهاد کنند و از حق انسانی خود دفاع نمایند و در مقابل فشار و ناملایمات صبر و استقامت لازم را به خرج دهند، قطعاً به پیروزی خواهند رسید و دشمنان خود را هر چه قویتر و نیرومندتر هم باشند شکست خواهند داد. البته این امر بسته به همت مجاهدین و مبارزین خواهد داشت. این آیه و آیات مشابه دیگر، خبر از یک واقعة بخصوص، یعنی قیام جهانی حضرت مهدی(عج) را نمیدهد، بلکه آن واقعه به عنوان یکی از مصادیق، بلکه مهمترین مصداق آن است و اگر این آیه، در روایات وارده از ائمه معصومین(علیهم السلام) به حکومت جهانی واحد تفسیر شده، دلیل بر انحصار آن نیست؛ زیرا اگر در موارد و مصادیق دیگر تردید شود، در شمول آیه بر بنیاسرائیل مستضعف و حضرت موسی(ع) نمیتوان تردید کرد. بنابراین، آیه وعدهای است کلی و شامل همة بندگان صالح و مؤمن، که برای آزادی و حکومت الهی مبارزه کرده ولیکن به استضعاف کشیده شده و مورد ظلم و تعدی قرار گرفتهاند ولی اگر در راه حق و عمل به احکام الهی و حمایت از محرومین ثابت قدم بمانند سرانجام حکومت ایدهآلشان را به دست خواهند آورد و حکومتشان هم ادامه خواهد یافت و الا متلاشی خواهند شد و انقلابیها زمان غیبت امام عصر(عج) از این قاعده و شرایط مستثنا نیستند. دربارة امر به معروف و نهی از منکر نیز روایات فراوانی در دست است. فقط شیخ حر عاملی(ره) در کتاب وسائل الشیعه بیش از هفتصد روایت را نقل کرده است. این گنجینة ارزشمند در طول تاریخ برای علمای اسلام زوایای گوناگونی در فقه، اخلاق و تفسیر گشوده است و دانشمندان بر اساس آنها حکم به وجوب امر به معروف به مفهوم وسیع آن با رعایت مراتب دادهاند، یعنی در صورتی که نصیحت و ارشاد و تهدید و ارعاب نتیجه نداد، نوبت به قیام میرسد. نمونهای از این روایات در پی میآید:امیرمؤمنان حضرت علی(ع) میفرماید: ِ أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ إِنَّهُ مَنْ رَأَى عُدْوَاناً یُعْمَلُ بِهِ وَ مُنْکَراً یُدْعَى إِلَیْهِ فَأَنْکَرَهُ بِقَلْبِهِ فَقَدْ سَلِمَ وَ بَرِئَ وَ مَنْ أَنْکَرَهُ بِلِسَانِهِ فَقَدْ أُجِرَ وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنْ صَاحِبِهِ وَ مَنْ أَنْکَرَهُ بِالسَّیْفِ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللَّهِ الْعُلْیَا وَ کَلِمَةُ الظَّالِمِینَ السُّفْلَى فَذَلِکَ الَّذِی أَصَابَ سَبِیلَ الْهُدَى وَ قَامَ عَلَى الطَّرِیقِ وَ نَوَّرَ فِی قَلْبِهِ الْیَقِینُ ؛ ای مؤمنان! هرکس مشاهده کند تجاوز و ستمی صورت میگیرد و مردم به عمل ناشایستی دعوت میشوند و او با قلب خویش، آن را ناخوشایند دارد، خود را سالم و دور از هر بدی نگاه داشته است و آنکس که با زبان، آن را مورد اعتراض قرار دهد، پاداش میبرد و این از رفیقش افضل است و اما آنکس که با شمشیر در برابر عمل ناشایسته قیام کند تا کلمة خدا برفراز و کلمة ستمگران در فرود قرار گیرد، این همان کس است که به راه هدایت دست یافته و به راه راست گام نهاده و نور یقین در دل وی درخشیده است.امام حسین(ع) نیز انگیزة قیام خود را امر به معروف و نهی از منکر ذکر میفرماید:وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی(ص) أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمـَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمـُنْکَر؛ من از روی خودخواهی یا برای خوشگذرانی یا برای فساد و ستمگری از مدینه خارج نشدم، بلکه طالب مصلحت امت جدم و خواستار انجام امر به معروف و نهی از منکر هستم.امام محمد باقر(ع) دربارة کارهای ناشایست حاکمان میفرماید:فَأَنْکِرُوا بِقُلُوبِکُمْ وَ الْفِظُوا بِأَلْسِنَتِکُمْ وَ صُکُّوا بِهَا جِبَاهَهُمْ وَ لَا تَخَافُوا فِی اللَّـهِ لَوْمَةَ لَائِم ؛ در دل زشت شمارید و با زبان ابراز ناراحتی کنید و با سیلی به صورت آنان بنوازید و در راه خدا از ملامت هیچ ملامتگری نهراسید.امام صادق(ع) میفرماید: مَا جَعَلَ اللَّـهُ بَسْطَ اللِّسَانِ وَ کَفَّ الْیَدِ وَ لَکِنْ جَعَلَهُمَا یُبْسَطَانِ مَعاً وَ یُکَفَّانِ مَعا ؛ چنین نیست که خداوند زبان را گشوده و دست را بسته باشد، بلکه هر دو را به گونهای قرار داده که باهم باز و باهم بسته میگردند.بنابر این ظاهر این گونه روایات با روایات جهاد و امربه معروف و نهی از منکر تعارض دارد و در مقام تعارض باید از ظاهر این روایات دست برداشت؛ زیرا قیام و حرکت علیه نظام سلطه و جور و دفاع از کیان اسلام و مسلمانان بر همگان واجب است. هر کس با قرآن مأنوس باشد، میداند که منطق اسلام و خواستة خدای متعال، سازش و بیتفاوتی و سکوت در مقابل ستمکاران نیست و همچنین عقل و فطرت سلیم نیز مؤید این گفتار است. اگر دیده شد برخی روایات حاوی مطالب غیرقابل قبولی است، در صورتی که از نظر سند قابل اعتماد باشد، باید به توجیه آن بپردازیم و در صورتی که غیرقابل توجیه باشد، به دستور خود ائمه معصومین(علیهم السلام) فهم معنای آن را به خودشان واگذار مینماییم. علامه طهرانی دربارة این حدیث بعد از توضیح و تبیین مفهوم طاغوت مینویسد:همانطور که در قرآن و آیات محکمات و متشابهات وجود دارد و طبق نصّ قرآن باید متشابهات را به محکمات برگرداند، در اخبار ائمه(علیهم السلام) نیز محکمات و متشابهات وجود دارد. طبق فرمایشات خود آن بزرگواران باید متشابهات از احادیث را به محکمات از احادیث برگرداند و قاعدة مجمل و مبیّن و متشابه و محکم را همهجا جاری و ساری کرد و در محاورات عرفیه نیز مسئله همینطور است. مثلاً اگر خطابهای را که در یک سیاق وارد شده است در نظر بگیریم، باید صدر و ذیلش را با همدیگر ملاحظه کنیم و بسنجیم اگر در یک جمله اجمال بود، جملة دیگر بیان اوست و اگر در یکجا مطلب خفی بود، قرینة دیگر مبیّن اوست. دربارة این روایت هم نمیتوان گفت قیام اطلاقی طاغوت است و منع شده است؛ زیرا آیات قرآن و اخبار کثیرة مستفیضة متواتره (بالتواتر المعنوی) دلالت دارد بر اینکه انسان باید از ظلم جلوگیری کند و زیر بار ولایت کافر نباشد. 5.کوتاهسخن اینکه به فرض که روایات فوق تصریح کند که قبل از قیام مهدی(عج) هرگونه قیامی مایة گمراهی و بلا است، ما هرگز به خاطر خبر واحد یا چند خبر که در حکم خبر واحد است، نمیتوانیم اصول مسلّمة اسلام را که در قرآن و کلمات معصومین(علیهم السلام) است، کنار بگذاریم. بنابراین، هر وقت مقدمات تشکیل حکومت اسلامی و برچیدن بساط ظلم و فساد و جنایت و بیدادگری فراهم گردد، نباید در اقدام بر آن تردیدی به خود راه داد و ادلّة امر به معروف و نهی از منکر و اجرای حدود و اقامة عدل و داد را به عذر اینکه در چند خبر مشکوک از این کار نهی شده است، نمیتوان زیر پا نهاد!در برابر این روایات، روایات دیگری داریم که نشان میدهد ائمة هدی(علیهم السلام) بعضی از قیامهایی را که در عصر و زمان آنها روی داد، ستودند، هر چند این قیامها به نتیجة نهایی نرسید. چگونه ممکن است این قیامها ممنوع باشد و باز آن را بستایند؟از جمله در روایات اسلامی از قیام «زید بن علی» به عنوان یک قیام مقدس یاد شده است: مرحوم شهید در قواعد در بحث «امر به معروف و نهی از منکر» میگوید: «خروجش به اذن امام(ع) بود» و شیخ مفید در ارشاد میگوید: «زید بعد از امام باقر(ع) برترین فرزندان امام سجاد(ع) و عالم و عابد و پارسا و سخّی و شجاع بود، با شمشیر قیام کرد تا امر به معروف و نهی از منکر کند و خونخواهی شهدای کربلا نماید. حتی در حدیثی از امام جواد(ع) نقل شده که در باره حادثه شهید حسین بن علی شهید فخّ فرمود: «لَمْ یَکُنْ لَنَا بَعْدَ الْطَّفِّ مَصْرَعٌ أَعْظَمُ مِنْ فَخٍّ؛ بعد از ماجرای کربلا قتلگاهی برای ما مهمتر از قتلگاه فخّ نبود.» مرحوم علامه مامقانی در پایان شرح حال او میگوید:از آنچه که گفتیم، روشن شد که او از ثقات است؛ زیرا امام موسی بن جعفر(ع) در خبری به این معنا گواهی داده و در حدیث آمده: افرادی که با او شهید شدند پاداش دو شهید دارند. و پیامبر(ص) در زمان خود بر او گریه کرد و امام صادق(ع) فرمود روح او پیش از جسدش به بهشت وارد شد!از همه اینها گذشته در روایاتی آمده است که قبل از قیام مهدی(عج) اقوامی قیام میکنند و زمینه را برای قیام مهدی(عج) آماده میسازند و از آنها در روایات به نیکی یاد شده است. اگر قیامهای قبل از حضرت مهدی(عج) باطل و دعوت به طاغوت بود، این روایات مفهوم صحیحی نداشت. برای نمونه، به دو روایت که از طرق شیعه و اهل سنت رسیده، اشاره میشود: امام کاظم(ع) فرمود: َ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَکَّلُون وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ ؛ مردی از اهل قم قیام میکند و مردم را دعوت به حق مینماید. جمعیتی گرد او را میگیرند که مانند پارههای آهن (سخت و محکم) هستند، طوفانهای سخت آنها را تکان نمیدهد و از جنگ خسته نمیشوند و ترس به خود راه نمیدهند و بر خدا توکّل میکنند و عاقبت برای پرهیزکاران است!بنابر تصریح بعضی از روایات که به اینگونه قیامها اشاره میکنند، آنها زمینهساز قیام حضرت مهدی(عج) هستند و به هر حال نشان میدهد که قیامهای مشروعی قبل از قیام مهدی(عج) صورت میگیرد؛ قیامهای خونین و برای دعوت به سوی حق توأم با پیروزی.در حدیثی از سنن ابن ماجه، از منابع معروف اهل سنت آمده است که گروهی از جوانان بنیهاشم خدمت پیامبر(ص) آمدند، هنگامی که پیامبر(ص) آنها را دید، چشمانش پر از اشک شد و رنگ مبارکش دگرگون گشت. پرسیدند چرا در صورت مبارک شما آثار ناراحتی میبینیم، فرمود:إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ اخْتَارَ اللَّـهُ لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْیَا وَ إِنَّ أَهْلَ بَیْتِی سَیَلْقَوْنَ بَعْدِی بَلَاءً وَ تَشْرِیداً وَ تَطْرِیداً حَتَّى یَأْتِیَ قَوْمٌ مِنْ قِبَلِ الْمـَشْرِقِ وَ مَعَهُمْ رَایَاتٌ سُودٌ فَیَسْأَلُونَ الْحـَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ فَیُقَاتِلُونَ وَ یُنْصَرُونَ فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوا فَلَا یَقْبَلُونَ حَتَّى یَدْفَعُوهُ إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَیَمْلَؤُهَا قِسْطاً کَمَا مَلَئُوهَا جَوْراً فَمَنْ أَدْرَکَ ذَلِکَ مِنْکُمْ فَلْیَأْتِهِمْ وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ؛ ما خاندانی هستیم که خداوند آخرت را برای ما بر دنیا برگزیده و خاندان من بعد از من با حوادث سخت و تبعید و کنار زدن آنها (از مقامهایشان) روبهرو میشوند تا اینکه گروهی از مشرق میآیند که با آنها پرچمهای سیاه است، مطالبة نیکی میکنند (و خواهان حق و عدالت میشوند) اما به آنها نمیدهند، پس پیکار میکنند و یاری میشوند و پیروز میگردند و آنچه را میخواهند به آنها میدهند، ولی آنها پذیرا نمیشوند تا آن را به کسی از اهلبیت من بسپارند، پس زمین را از عدالت پر میکند، آنگونه که از ظلم پر شده است، هر کدام از شما آن زمان را درک کند، باید به آنها بپیوندد، هر چند روی برفها با سینه راه برود!از ذیل روایت به خوبی استفاده میشود که این قیام در آستانة قیام مهدی(عج) و قبل از آن واقع میشود و زمینهساز قیام آن حضرت خواهد بود و قیامی مشروع است.بنابراین، قبل از قیام مهدی(عج) قیامهای دیگری صورت میگیرد که جنبة الهی دارد؛ بعضی به نتیجه میرسد و بعضی به شکست میانجامد و چنان نیست که هر پرچمی که قبل از حضرت مهدی(عج) برافراشته شود، پرچم طاغوت باشد، هر چند با اجازة اهلبیت(علیهم السلام) یا در مسیر اهداف آنها قرار گیرد.آخرین سخن اینکه روایاتی که هر قیامی قبل از قیام مهدی(عج) را شرکآلود و در مسیر طاغوت یاد کردهاند، باید آنچنان تفسیر شوند که هم با مسلّمات فقهی و احکام امر به معروف و نهی از منکر (مبارزة با فساد) سازگار باشد و هم با قیامهای متعددی که در زمان معصومان(علیهم السلام) واقع شده و بر آن صحّه نهادهاند، همآهنگ گردد .برای تفسیر این روایات چند راه وجود دارد:یکم. منظور از آن قیامهایی است که بدون اذن و اجازة معصومان(علیهم السلام) یا حاکمان شرع و نایبان عام امام در عصر غیبت صورت بگیرد؛دوم. منظور قیامهایی است که به قصد دعوت به خویش و نه دعوت به سوی اهداف آلمحمد(ص) انجام گیرد که در روایات بارها به آن اشاره شده است؛سوم. منظور قیامهایی است که در مقاطع خاصی صورت میگیرد که هیچگونه آمادگی برای اینگونه قیامها نیست و ائمه(علیهم السلام) برای پیشگیری از این قیامهای زودرس و ناپخته آن جملهها را فرمودهاند و از آن نهی کردهاند.
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.