تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
در جواب به محضر قرآن كريم و اهل بيت عصمت و طهارت رفته و از آنان كمك مىگيريم. قرآن كريم، زمان آفرينش و خلقت جنيان را قبل از خلقت و آفرينش آدميان معرفى نموده و در اين باره اعلام مىنمايد كه: »و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حماً مسنون و الجان خلقناه من قبل من نار المسموم«[1] »و در حقيقت انسان را از گِلى خشك، از گِلى سياه و بدبو، آفريديم و پيش از آن، جن را از آتشى سوزان و بى دود خلق كرديم«. هر چند ما نمىتوانيم، تاريخچه دقيق آفرينش جنيان را از اين آيه شريفه به دست آوريم، لكن صراحت كامل آيه ما را به زمان كلّى خلقت جنيان كه قبل از خلقت انسانهاست، راهنمايى مىنمايد و مفسرين قرآن كريم نيز با توجه به اين آيات، همگى زمان خلقت جنيان را به زمانى قبل از آفرينش آدميان، دانسته اند.[2] اما از طريق روايات نورانى كه از اهل بيت عصمت و طهارتعليهم السلام رسيده است، مىتوانيم زمان دقيق ترى را براى خلقت جنيان معرفى و اعلام نمائيم. از جمله روايتى كه امام باقرعليه السلام از آباء و اجداد طاهرينش از امام الموحدين اميرالمؤمنينعليه السلام نقل مىنمايد كه: »انّ اللَّه تبارك و تعالى »لما« اراد ان يخلق خلقاً بيده و ذلك بعد ما مضى من الجن و النسناس فى الارض سبعه الاف السنه«[3] »همانا (هنگاميكه) خداى تبارك و تعالى اراده نمود تا موجودى را بيافريند.(يعنى انسان را خلق نمايد) و اين در زمانى بود كه از خلقت و آفرينش جن و نسناس هفت هزار سال گذشته بود. در اين روايت زمان آفرينش جنيان را 7 هزار سال قبل از آفرينش آدميان معرفى مىنمايد. اما در روايت صحبت از موجود ديگرى به نام »نسناس« هم گرديده است كه آنهم از مخلوقات عجيب و شگفت آور خداى سبحان بوده كه به طور كلى برچيده شده و زمين از وجود آنها پاك گشته و ظاهراً بواسطه فساد و فتنه بزرگى كه در زمين انجام مىدادهاند، بواسطه عذابهاى الهى نابود شدهاند و نامى از آنان نبوده و اثرى از آنها نيست.[4] و اما در جواب قسمت بعدى سؤال كه فرمودهايد: آيا جنيان داراى زبان و يا دين خاصى هستند؟ جواب مىدهيم كه خير. جنيان با توجه به آن قدرت و نيرويى كه خداى تبارك و تعالى در نهاد آنان قرار داده است، مىتوانند هر زبانى را بفهمند و يا به هر زبانى تكلم نمايند. و آنان از عقل بهره كافى دارند و لغات را كاملاً تشخيص مىدهند و اين قدرت مثل عمر طولانى آنان از معجزات و شگفتىهاى خالق بزرگ آنان است كه به آنان عطا نموده است.[5] جنيان دين خاصى ندارند، بلكه دين آنان نيز مثل دين آدميان است.[6] هرچند در ميان جنيان دانشمندانى وجود داشته و دارند كه نادانان و جهالِ آنان را راهنمايى مىنمايند و حجت خداى بزرگ را بر آنها تمام مىنمايند تا راه عذر بر آنها بسته شود و احكام الهى را به آنان برسانند. اما از ميان خود آنان پيامبر و يا پيشوايى كه صاحب شريعت و يا رسالت باشد، وجود ندارد.[7] اگر در بعضى از روايات ما اشاره شده كه آنان داراى پيامبرى بودند به نام يوسف و او را كشتند، در واقع صاحب شريعت و پيامبر مرسل نبوده است. بلكه دانشمندى برجسته و عالمى بزرگ بوده كه دين پيامبر انسانها يا پيامبر انسى را به آنها اعلام نمايد.[8] جنّيان در زمان هر پيامبرى پيرو دين همان پيامبر بودهاند. در زمان حضرت عيسىعليه السلام پيرو حضرت عيسى و در زمان حضرت موسىعليه السلام پيرو دين حضرت موسى بودهاند و در زمان نبى گرامى اسلامصلى الله عليه وآله، پيرو آن حضرت بوده و مسلمان مىباشند.[9] و همچنين در متون روايى ما، داستانهاى عجيبى درباره جنيان نقل شده. مثل داستان حضور جنيان هنگام تلاوت قرآن كريم توسط پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله در مكانى ميان مكه و طايف.[10] يا داستان فردى از جنيان كه خدمت نبى گرامى اسلام رسيد و عرضه داشت من در زمان هابيل و قابيل بودهام. در زمانيكه نوحعليه السلام در كشتى نشست با او بودهام و زمانيكه حضرت ابراهيمعليه السلام در آتش افتاد نيز با او بودم و از پيروان حضرت موسىعليه السلام و عيسىعليه السلام بودهام و الان نيز نزد شما آمده و سلام تمام پيامبرانى را كه ديدهام به شما ابلاغ مىنمايم و مىخواهم مسلمان شوم.[11] اينها همه حكايت از يك امر مسلم دارند و آن پيروى جنيان از دين پيامبران آدميان است و جنّيان خود داراى دين مستقل نمىباشند. و امام واجب الاطاعه و مرجع تقليد آنان همان امام واجب الاطاعه آدميان و مرجع تقليد انسانها است و از ميان خودشان امام و يا مرجع و يا مخبر ندارند. به همين جهت شيعيان آنان در تمام تكاليف مثل شيعيان انسى و بشرى هستند.[12] [1] . سوره حجر/ 36-37. [2] . ترجمه تفسير الميزان، سيدمحمدباقر موسوى همدانى، ج 39، ص 190 (تفسير الميزان علامه طباطبايى). [3] . بحارالانوار محمدباقر مجلسى، ج 60، ص 82. - تفسير قمى، على بن ابراهيم قمى، ج 1، ص 36. [4] . بحارالانوار، محمدباقر مجلسى، ج 60، ص 82. [5] . جن و شيطان در ادبيات و اديان، زين العابدين دست داده، ص 113 به نقل از منهاج الصادقين. [6] . تفسير اطيب البيان، حاج سيدعبدالحسين طيّب، ج 13، ص 231 و 232. ناقل كتاب جن و شيطان در ادبيات و اديان، زين العابدين دست داده، ص 113. [7] . جن و شيطان در ادبيات و اديان، ص 12 [8] . عيون اخبار رضا، ص 242، حديث 26. - تفسير اطيب البيان، حاج سيدعبدالحسين طيب، ج 13، ص 231 و 232، ناقل كتاب جن و شيطان، زين العابدين دست داده، ص 112. [9] . جن و شيطان، زين العابدين دست داده، ص 107 و 132. [10] . جن / 11 و 14 و 15. [11] . تفسير قمى، ج 2، ص 299 (على بن ابراهيم قمى). [12] . تفسير قمى، على بن ابراهيم قمى، ج 1، ص 375.www.andisheqom.com .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.