فلسفه آفرینش انسان /

تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه

شما وارد منزل اول شده اید و چه بسیارند افرادى که در خواب به سر مى برند نه به فکر خود هستند و نه خودشناسى. معرفت نفس گوهرى است که از درون باید به آن دسترسى پیدا کرد. تفکر و مطالعه و تنظیم افکار و رسیدن به نتایج مشخص، راه تحصیل معرفت است. P} سال ها دل طلب جام جم از ما مى کرد{E} آنچه خود داشت زبیگانه تمنا مى کرد{P P}گوهرى کز صدف کون و مکان بیرون است{E} طلب از گمشدگان لب دریا مى کرد{P P}بیدلى در همه احوال خدا با او بود{E} او نمى دیدش و از دور خدایا مى کرد{P شیخ شبسترى گوید: P}که باشم من؟


شما وارد منزل اول شده اید و چه بسیارند افرادى که در خواب به سر مى برند نه به فکر خود هستند و نه خودشناسى. معرفت نفس گوهرى است که از درون باید به آن دسترسى پیدا کرد. تفکر و مطالعه و تنظیم افکار و رسیدن به نتایج مشخص، راه تحصیل معرفت است. سال ها دل طلب جام جم از ما مى کرد      آنچه خود داشت زبیگانه تمنا مى کرد گوهرى کز صدف کون و مکان بیرون است      طلب از گمشدگان لب دریا مى کرد بیدلى در همه احوال خدا با او بود      او نمى دیدش و از دور خدایا مى کرد شیخ شبسترى گوید: که باشم من؟ مرا از من خبر کن      چه معنا دارد اندر خود سفر کن البته مقصود از شناخت خود شناخت شناسنامه اى نیست بلکه شناختى که ارزش حقیقى انسان را در برگیرد، بداند کیست، از کجا آمده، براى چه آمده، چه ارزشى دارد و چه باید بکند. براى وصول به این منظور توصیه ما آن است که براى خود طبق برنامه ارسالى سیرى مطالعاتى تنظیم نموده و به دقت برنامه را عمل کنید تا ان شاءاللّه از مواهب آن بهره ببرید. خودشناسى ارزشمندترین شناخت ها و رساننده به خداشناسى است. در روایت از امیرالمومنین(ع) است: «معرفة النفس انفع المعارف». در این زمینه به دو نوع مطالعه نیاز است: الف) مطالعه علمى ب) مطالعه عینى. الف) مطالعه علمى: درباره خودشناسى نوعى و به تعبیر دیگر «انسان شناسى» است. بهترین سخن دراین رابطه را در قرآن مجید و سپس در کلمات و احادیث پیشوایان مکتب مى توان یافت. که خلاصه آن این روایت مشهور است که «خداوند رحمت کند کسى را که بداند از کجا آمده به کجا مى رود» که در حقیقت شناخت خود وابسته به شناخت عالم قبل از خود و شناخت دنیا و شناخت آخرت مى باشد و کسى که حقیقت این امور را فهمید مسلما خدا را خواهد شناخت. براى آگاهى بیشتر در این زمینه ر.ک: 1- انسان و ایمان شهید مطهرى 2- انسان در قرآن شهید مطهرى 3- خودشناسى براىخودسازی محمد تقى مصباح یزدى 4- جامع السعادات ملامهدى نراقى 5- محاسبة النفس سید بن طاووس ب ) مطالعه عینى: یعنى تفکرو تامل در وجود خویشتن شناخت معایب و محاسبه نفس خویش. یقینا هر چه آدمى بیشتر در خود فرو رود و به اخلاق و کردار خود بیندیشد بیشتر خود را خواهد شناخت. در این رابطه انسان چون طبیبى حاذق باید بیمارى هاى نفس خویش را دریابد و با مهارت و جدیت به درمان آن بپردازد. این گونه خودشناسى اساسى ترین رکن خودسازى و عروج به مقامات بلند معنوى است. زیرا کسى که فاقد آن باشد عمرى را در غفلت و بى خبرى سپرى خواهد کرد و چه بسا عمرى با ملکات رذیله زندگى کند وبه سراى آخرت بشتابد بدون آن که ره توشه اى به همراه داشته باشد. در این رابطه کتاب هاى اخلاقى تا حدود زیادى مى تواند راهنماى انسان باشد. براى آگاهى بیشتر ر . ک : 1- چهل حدیث امام خمینى 2- المراقبات میرزا جواد ملکى تبریزى 3- پرواز در ملکوت امام خمینى بیان دیگر: انسان گل سر سبد موجودات و اعجوبه خلقت است و عجایبى که در انسان یافت مى شود، در هیچ موجودى پیدا نمى شود و از این جهت به انسان عالم کبیر مى گویند. مطالعه و دقت در نیروها و قوایى که خداوند متعال در وجود انسان به ودیعت نهاده و ظرفیت عظیمى که در این موجود حقیر قرار داده شده و قدرت عجیب انسان در تسلط بر طبیعت و جهان هستى و ریزه کارى هاى حیرت آورى که در اعضا و اجزاى بدن او به کار رفته و قدرت تفکر و اندیشه و نوآورى و تغییر، از راه هایى است که انسان مى تواند خود و نیروها و توانایى هاى خود را بهتر دریابد. اگر منظور از «خود» و «خویش»، آن حقیقت انسان و آن گوهر ارزشمندى وجود انسان باشد که از آن به نفس و روح و قلب تعبیر مى کنند براى شناخت بهتر آن باید در حالات و آثار آن دقت نمود و مرز بین بدن و جسم را که از عالم طبیعت و جسمانیات است با نفس که موجودى مجرّد و بدون زمان و مکان و خارج از احکام جسم و جسمانیات است مشخص کرد و این باب با برکتى است که معرفت خداوند متعال را به دنبال دارد که: «من عرف نفسه فقد عرفه نفسه». خداوند کریم در قرآن مجید مى فرماید: «و فى الارض آیات للموقنین * و فى انفسکم افلا تبصرون؛ در زمین و در جان ها و درون شما نشانه هایى براى اهل یقین وجود دارد آیا دقت نمى کنید؟»، (ذاریات، آیه 20 و 21). بنابراین با تفکر و اندیشه عمیق در مورد: الف) ساختار وجودى انسان، ب ) هدفى که انسان براى آن خلق شده، ج ) قواى ظاهرى و باطنى و توانایى هاى شگفتى که در این موجود خارق العاده قرار داده شده و این که حقیقت انسان گوهرى ملکوتى و علوى است مى توان تا حدودى به شناخت بهتر خویش نایل گردید. اگر دریافتیم که انسان موجودى ابدى است و در این جسم خلاصه نمى شود و علم و ادراکات او از عالم مجردات و خارج از قوانین حاکم بر مادیات است و با مردن فانى نمى شود بلکه حقیقت او به عالمى دیگر انتقال مى یابد و از هستى و واقعیت او چیزى کاسته نمى گردد و همین حقیقت، معرف شخصیت اوست و اگر فهمیدیم اعمال و عقاید انسان سعادت و شقاوت او را رقم مى زند و در قیامت با شخصیتى که محصول افکار و اعمال اوست، محشور مى گردد و نیز با کمى دقت در عجایب خواب و رؤیا که در عالم خواب بدن بى حرکت در بستر افتاده ولى انسان در خواب مى خورد و مى آشامد و سخن مى گوید و حرکت مى کند و شاد و یا غمگین مى شود و فکر کند این آثار در خواب از کیست و با کدام بدن آن را انجام مى دهد تا حدى معرفت به خویش پیدا کرده است.از آنچه گذشت ضرورت آشنایی با هدف خلقت انسان در کلام خالق روشن می شود . از این رو نگاهی به قران در این باب گشاینده و نمایاننده راه خود شناسی است.قرآن و راز آفرینش انساناز نظر قرآن جهان آفرینش بیهوده خلق نشده است؛ بلکه تمامى اجزا و عناصر آن براى هدف و غرض مشخصى خلق شده اند. در آیات زیادى از قرآن به هدفدارى آفرینش جهان و آدمیان اشاره شده است؛ از جمله:«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ. الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ»؛ آل عمران (3)، آیه 190 - 191.؛ «مسلماً در آفرینش آسمان ها و زمین و آمد و رفت شب و روز، براى صاحبان عقل و اندیشه آیاتى است؛ کسانى که خداوند را در حال ایستادن و نشستن و آن هنگام که بر پهلو خوابیده اند، به یاد مى آورند و در آفرینش آسمان ها و زمین مى اندیشند (و مى گویند:) بارالها! این (جهان ) را بیهوده نیافریده اى، منزّهى تو، ما را از عذاب آتش نگاه دار».آیات فوق انسان را به اندیشه وا مى دارد و مى فهماند که مشاهده بدون اندیشه و تفکر ره به جایى نمى برد.در آیه اى دیگر مى فرماید:«رَبُّنَا الَّذِی أَعْطى کُلَّ شَیْ ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى »؛ آیات متعدد دیگرى بر هدفمندى آفرینش تأکید نموده از جمله: ص (38)، آیه 27 ؛ انبیا (21)، آیه 16 ؛ دخان (44)، آیه 38 ؛ نحل (16)، آیه 3 ؛ زمر (39)، آیه 5 ؛ انعام (6)، آیه 73 ؛ ابراهیم (14)، آیه 19 ؛ تغابن (64)، آیه 3 ؛ عنکبوت (29)، آیه 44 ؛ روم (30)، آیه 8.؛ «پروردگار ما کسى است که به هر موجودى، خلقت مناسب او را عطا کرد و آن گاه هدایت نمود».در این آیه به دو اصل اساسى اشاره شده است: نخست اینکه خداوند به هر موجودى آنچه را نیاز داشته، عطا کرده است. دیگر آنکه هر موجودى، به گونه اى هدایت شده است که از همه نیروهاى خود در پایندگى حیات استفاده کند و به هدف نهایى وجود خود نائل آید. هدفمندى آفرینش انسان قرآن بر هدفدارى خلقت انسان به طور ویژه تأکید مى کند:«أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ»؛ مؤمنون (23)، آیه 115.؛ «آیا پنداشته اید که شما را بیهوده آفریده ایم و به سوى ما بازگشت نمى کنید؟»«أَیَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًى»؛ قیامت (75)، آیه .؛ «آیا انسان گمان مى کند، به حال خود رها شده است؟»آیات فوق نشان مى دهد که:1. انسان بیهوده آفریده نشده و آفرینش او هدفدار است.2. به حال خود واگذار نشده و همواره مورد هدایت، دستگیرى و نظارت خداوند است.3. مقصد نهایى آفرینش انسان، مبدأ هستى و پروردگار جهانیان است.آیات دیگرى از قرآن به نحو جزئى و تفصیلى پرده از رازهاى آفرینش برمى دارد؛ از جمله:الف. علم و معرفت «اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عِلْماً»؛ طلاق (65)، آیه 12.؛ «خداوند کسى است که هفت آسمان را آفرید و از زمین نیز نظیر آن را آفرید. فرمان الهى در میان آنها نازل مى شود، تابدانید که خداوند، بر هر چیزى توانا است و به همه موجودات احاطه علمى دارد».در این آیه آگاهى انسان از علم و قدرت مطلقه خداوند (معرفت پروردگار که تشکیل دهنده بعد معرفتى کمال انسانى است) به عنوان هدف آفرینش معرفى شده است.ب. آزمایش و امتحان «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»؛ ملک (67)، آیه 2.؛ «خداى سبحان، کسى است که مرگ و حیات را رقم زد، تا شما را بیازماید کدامین تان عمل شایسته ترى دارید؟»مراد از آزمون الهى کشف رازهاى پوشیده و ناپیدا نیست؛ بلکه منظور از آن، فراهم آوردن شرایط براى رشد استعدادها و شکوفاسازى آن است. چون انسان موجودى مختار است و کمال او اختیارى است، آزمون الهى در مورد انسان این است که همه شرایط گزینش راه نیک و بد را در اختیار او نهد تا استعدادهاى خود را به کمک آنها به فعلیت برساند و راه درست را انتخاب کند.ج. عبادت «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ»؛ ذاریات (51)، آیه 56.؛ «جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا عبادت کنند».در این آیه، هدف اصلى خلقت عبادت خداى سبحان بیان شده است. در رابطه با اینکه چرا عبادت الهى به عنوان هدف آفرینش ذکر شده توجه به چند نکته لازم است:یکم. براساس جهان بینى قرآنى، هر حرکت و عمل مثبتى که با انگیزه تقرب به سوى خدا انجام گیرد، عبادت است و عبادت منحصر به مناسک خاصى چون دعا و نیایش نیست. همه فعالیت هاى علمى، اقتصادى، سیاسى و... در صورتى که هماهنگ با نظام ارزشى و انگیزه هاى الهى باشد، عبادت است و انسان مى تواند در همه احوال - حتى خوردن و خوابیدن و مرگ و زندگى یکپارچه خدایى و در جهت تکامل و تقرب به خدا قرار گیرد: «قُلْ إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»؛ انعام (6)، آیه 162.. البته عبادت به معناى خاص آن؛ یعنى، نیایش و مناسک ویژه، جایگاه خاص و بسیار مهمى در دین دارد.دوم. توجه به فلسفه عبادت داراى اهمیت بسیارى است. امیرمؤمنان(ع) در این باره مى فرماید: «فَاِنَّ اللَّهِ سُبحانَهُ و تَعالى خَلَقَ الْخَلقَ حینَ خَلَقَهُمْ غَنیاً عَنْ طاعَتِهِم آمِناً مِنْ مَعْصیَتِهِم لأَنَّهُ لاتَضُرِّهُ معصیةُ مَنْ عَصاهُ و لا تَنْفَعُهُ طاعَةُ مَنْ أَطاعَهُ» نهج البلاغه، خطبه 194.؛ «خداوند سبحان مخلوقات را آفرید؛ در حالى که از اطاعت آنها بى نیاز و از معصیتشان در امان بود؛ زیرا نه نافرمانى گناهکاران به او زیان مى رساند و نه اطاعت مطیعان به او نفعى مى بخشد».زعشق ناتمام ما، جمال یار مستغنى است      به آب و رنگ و خال و خط، چه حاجت روى زیبا راعبادت، آثار مثبت بسیارى در حیات این جهانى و آن جهانى دارد جهت آگاهى بیشتر در این باره بنگرید: شهید مطهرى، یادداشت ها، ج 6، مدخل عبادت، ج 4، مدخل نیایش، تهران: صدرا. و داراى حکمت هاى زیادى است؛ از جمله:1. نیازى فطرى و مطلوبى ذاتى؛2. راهى به سوى خودیابى و رهایى از پوچى؛3. پرواز به فراخناى فرامادى هستى و گذر از تنگناى مادیت؛4. کسب یقین؛5. پیروزى روح بر بدن؛6. سلامت و آرامش روان؛7. ربوبیت و ولایت بر نفس و تسلط بر قواى نفسانى؛8. تقرب به خدا؛9. پشتوانه اخلاق و ایمان؛10. پشتوانه قانون و اجتماع؛11. پرورش نیکخواهى؛12. تربیت و سازندگى و... جهت آگاهى بیشتر بنگرید:الف. حمیدرضا شاکرین، دین شناسى و فرق و مذاهب، قم: معارف، 1386.ب. همو، چلچراغ حکمت (فلسفه احکام و اجتهاد و تقلید)، تهران، کانون اندیشه جوان..د. رحمت الهى «وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا یَزالُونَ مُخْتَلِفِینَ إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ»؛ هود (11)، آیات 118 و 119.؛ «و اگر پروردگار تو مى خواست همه مردم را یک امت متشکل قرار مى داد؛ ولى آنان همواره مختلف هستند، مگر آنکه را پروردگارت رحم کند و براى همین آنان را آفریده است». با دقت در محتواى آیات یاد شده روشن مى شود که بین این اهداف، چندگانگى و تضادى وجود ندارد؛ بلکه بعضى از اهداف مقدماتى، برخى متوسط و بخشى نیز نهایى و نتیجه هستند. بنابراین براساس آیات قرآنى هدف آفرینش انسان، تجلّى رحمت الهى و قرار دادن انسان در جهت کمال و سعادت پایدار و جاودان است که با گزینش اختیارى راه برتر و پیمودن طریق بندگى و عبودیت پروردگار به دست مى آید. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image