اثبات معراج -معراج پیامبر(ص) /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

بشر امروزی نمیتواند معراج را بپذیرد.چگونه اعراب جاهلی پذیرفتند؟آیا اهل تسنن نیز به معراج جسمانی حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله معتقدند ؟


1ـ همه ی مسلمین، معراج نبوی را قبول دارند. بلکه برخی ادّعا نموده اند که منکر اصل معراج ـ نه کیفیّت آن ـ کافر است. چون یکی از مسلّمات اسلام را منکر شده است. 2ـ اگر شما یقین کنید که کسی صد در صد راست می گوید، و معصوم از دروغ می باشد؛ آنگاه آن شخص از امری عجیب خبر دهد، آیا منطقاً می توانید سخنش را نپذیرید؟! روشن است که منطقاً نمی توانید منکر درستی حرف او شوید. اعراب جاهل که مخالف با حضرت بودند. مسلمین صدر اسلام با دیدن معجزات فراوان از ان حضرت، یقین داشتند به نبوّت او؛ و برهان عقلی دلالت دارد بر اینکه نبی، معصوم از گناه و خطاست. لذا وقتی حضرتش از سفر معراجی خود خبر داد، یقین نمودند که راست می گوید. البته برخی نیز عنود بودند و قبول نکردند؛ همان گونه که آن همه معجزه را با چشم خود دیدند و باز قبول نکردند. 3ـ معراج جسمانی غیر از معراج مادّی است . معراج پیامبر صلی الله علیه و آله جسمانی بود نه مادّی. در ذهن گاهی مادّه و جسم یکی است. چون ذهن ما تجربی است. برای ورود تفصیلی به مباحث هر علمی، ابتدا باید مبادی آن علم را آموخته و هضم نمود. و ذهن فلسفی و عقلی گردد .ـ معراج جسمانیدر باب معراج نبوی دو نظر عمده وجود دارد. عدّّه ای آن را صرفاً روحانی و در مقابل گروه دیگری آن را روحانی و جسمانی دانسته اند. خود گروه دوم نیز دو طایفه اند. اکثر متکلّمین بر این باورند که عروج آن حضرت در تمام مراحل آن ، با همین جسم مادّی عنصری بوده است. حتّی تعدادی از اینها آسمانهای هفتگانه ی مطرح در روایات معراج را هم مادّی دانسته اند. مشکل این نظر بسیار فراوان بوده ، از معراج نبوی معمّایی غیر قابل فهم می سازد ؛ که نه فرا عقلی ، بلکه خلاف عقل می شود. برای نمونه یکی از اشکالات این نظر ، همین سوالی است که حضرت عالی مطرح نموده اید ؛ یعنی اگر معراج ، مادّی بوده ، پس چگونه آن حضرت توانستند اهل بهشت و جهنّم را ببینند ؛ بخصوص که در برخی روایات تصریح شده که آن حضرت زنان و مردان آخر الزمان را هم در حال عذاب مشاهده فرمودند. در مقابل این نظر ، ملاصدرا و طرفدران او بر این عقیده اند که سیر معراجی آن حضرت جسمانی بوده ولی بدن جسمانی آن حضرت در هر عالمی متناسب با آن عالم بوده است. سیر آن حضرت از مکّه تا بیت المقدّس با بدن مادّی ، در عالم مثال (برزخ) با بدن مثالی (برزخی) و در عالم عقول (جبروت) با بدن عقلی ( بدن جبروتی) بوده است ؛ و در فراتر از عالم عقول ، که مقام عرش و فراتر از عرش است ، با روح بوده است که موجودی است فراعقلی و از سنخ ظهورات اسمائی.فیلسوفان مکتب حکمت متعالیه (مکتب فلسفی ملاصدرا) بر این باورند که معراج نبوی در عوالم ملکوت و جبروت ، هم با روح بوده هم با جسم ؛ ولی جسم آن حضرت در آن عوالم ، مثل جسم دنیایی ، جسم مادّی نبوده است. اکثر مردم، به سبب آنکه اهل عقل نیستند، و اسم وهم را عقل گذاشته اند، جسم را با مادّه یکی می انگارند ولی از نظر این مکتب فلسفی ، جسم و مادّه با هم یکی نیستند. ـــ بیان تفاوت مادّه و جسم نیازمند بحث مجزایی است؛ لذا در این نامه از بیان آن پرهیز می شود. ـــ به عقیده ی ملاصدرا و پیروان مکتب فلسفی او ، عالم خلقت دارای سه مرتبه ی کلّی است که هر مرتبه ، علّت ، حقیقت و باطن مرتبه ی پایین تر از خود است. لذا این سه عالم در عرض هم نیستند ؛ بلکه همواره عالم بالاتر بر عالم پایین تر احاطه ی وجودی دارد ؛ امّا نه مثل کرات تو در تو ، بلکه مثل احاطه ی روح بر ذهن و ذهن بر صور ذهنی. پایین ترین مرتبه ی عالم خلقت ، عالم مادّه است که بارزترین مشخّصه ی آن حرکت است. زمان نیز از مختصّات این عالم است؛ چون زمان چیزی نیست جز مقدار حرکت. امّا بالاترین مرتبه ی عالم خلقت ، عالمی است منزّه و مبرّا از مادّه و آثار و محدودیّتهای مادّه نظیر شکل و رنگ و اندازه و امثال آنها. فلاسفه ی اسلامی این عالم را عالم عقول مجرّده یا عالم جبروت می نامند. ملائک عظام همچون جبرئیل و میکائیل و عزرائیل و اسرافیل از ساکنان این عالمند. عالم دیگری نیز وجود دارد که واسطه بین این دو عالم بوده ، عالم مثال یا عالم برزخ یا ملکوت سفلی نامیده می شود. بنا به باور این حکما ، عالم برزخ مطرح در متون دینی نیز جزئی از عالم مثال است. این عالم از جهاتی شبیه عالم عقول بوده فاقد مادّه و حرکت و زمان است و از جهاتی نیز شبیه عالم مادّه بوده دارای شکل و رنگ و اندازه و امثال آنهاست. از نظر فیلسوفان صدرایی، در این عالم ، جسم وجود دارد ولی اجسام آن غیر مادّی اند. لذا زمان نیز ندارند. چون زمان از خواصّ مادّه است نه جسم. اجسام این عالم شبیه موجوداتی هستند که انسان در خواب می بیند یا در قوّه ی خیال خود تخیّل می کند. چرا که موجودات ذهنی انسان نیز فاقد مادّه و حرکتند. ــ توجّه: حرکت معنای ویژه ای در فلسفه دارد که طبق آن معنا ، حرکت موجودات ذهنی و خیالی حرکت محسوب نمی شوند. تصوّر حرکت با خود حرکت یکی نیست. همانطور که هنرپیشه های داخل فیلم یا انیمیشن به ظاهر حرکت می کنند ولی در حقیقت حرکت ندارند. ـــ بر این اساس ، ملاصدرا و پیروان کتب فلسفی او ، بر این باورند که انسان بعد از مرگ همچنان دارای بدن خواهد بود ولی بدنی از سنخ اجسام مثالی نه بدن مادّی. همچنین بعد از وقوع قیامت باز انسان دارای بدن خواهد بود که آن هم بدنی است غیر مادّی. این جسم مثالی و جسم جبروتی ، به یک نگرش، عین جسم طبیعی و به نگاه دیگری غیر آن است ؛ به تعبیر دیگر ، جسم مثالی ، حقیقت جسم طبیعی ، و جسم جبروتی نیز حقیقت جسم مثالی است. پیروان مکتب حکمت متعالیه ، بر همین اساس ، معتقدند: معراج رسول خدا صلی الله علیه و آله در عالم ملکوت و برزخ ، با جسم مثالی و در عالم جبروت با جسم جبروتی بوده است ؛ و فراتر از آن ، که فوق مقام جبرئیل علیه السلام می باشد ، فقط معراج روحی بوده. مشاهده ی جهنّم و بهشت و اهل آنها توسّط آن حضرت نیز عین واقع بوده است. چون در عالم فرامادّی و فرازمانی ، گذشته و حال و آینده معنی ندارد. گذشته و حال و آینده ناشی از حرکت است ؛ و حرکت نیز ناشی از ضعف وجودی مادّه می باشد. لذا ما چون در حصار مادّه و زمان گرفتاریم ، نمی توانیم آینده یا گذشته را مشاهده کنیم ؛ امّا هر که به عالم فرامادّی راه یابد ، آینده را نیز به عین الیقین خواهد دید. پیشگویی های اولیای الهی و رؤیای صادقه نیز در حقیقت از طریق راه یابی به عالم مثال یا عالم عقول ممکن می شود. امّا غذا خوردن، ربطی به مادّیّت ندارد. موجود ملکوتی و جبروتی نیز می تواند غذا بخورد. مگر نمی بینید که ما افرادی را در حال غذا خوردن در خواب می بینیم؛ یا کسانی را تخیّل می کنیم که در حال خوردن هستند. حضرت آدم علیه السلام نیز در بهشت مجرّد برزخی از آن میوه ی ممنوعه خورد و هبوط کرد. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image