تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

آيا كسى از علماى اهل سنت منكر احاديث مهدويت شده است ؟


برخى از علماى اهل سنت در صدد انكار و توجيح روايات مهدويت برآمده تا اين موضوع مهم را در جامعه لوث كنند كه از آن جمله مى توان از افراد زير نام برد:1- ابن خلدون ؛ او گر چه موضوع مهدويت را مشهور بين كافه اهل اسلام در گذر زمان مى داند ولى با تمسك به قاعده((جرح ، مقدم بر تعديل است))(1) در صدد ابطال روايات مهدويت برآمده است . (2)2- محمد ابوزهره ؛ او نيز خط ابن خلدون را ادامه داده و مى گويد: علماى اهل سنت در سندهاى اين احاديث خدشه كرده اند و لذا اين عقيده را نزد اهل سنت ثابت نمى داند. (3)3- سعد محمد حسن از شيوخ ازهر؛ او نيز به دنبال نقادين احاديث مهدويت رفته و حرف هاى آنها را تكرار مى كند. (4)4- محمد فريد وجدى ؛ او مى گويد:((بسيارى از امامان حديث ، احاديث مهدويت را تضعيف نموده اند ...)). (5)5- احمد امين مصرى ؛ او نيز به كلام ابن خلدون رضايت داده است . (6)6- شيخ جبهان ؛ او نيز از جمله كسانى است كه گمان كرده احاديث مهدويت همگى باطل است . (7)7- شيخ سائح ليبيايى ؛ او نيز از جمله كسانى است كه احاديث مهدويت را نقد كرده است . (8)پاسخ اجمالى :از آنجا كه تكيه گاه كلام عموم مخالفين احاديث مهدويت ، ابن خلدون است لذا در نقد كلمات آنها به ردّ كلام ابن خلدون به صورت اجمالى بسنده مى كنيم :1- ابن خلدون هنگام نقد احاديث مهدويت تنها به برخى از روايات مى پردازد در حالى كه روايات ديگرى وجود دارد كه از صحت سند برخوردار است . لذا دكتر بستوى 46 روايت را با سند صحيح يا حسن در زمينه مهدويت در كتاب خود آورده است . (9)2- او تنها اسامى برخى از صحابه را نقل كرده كه احاديث مهدويت را نقل كرده اند در حالى كه بيش از اينهاست ، و لذا شيخ عبدالمحسن بن حمد العباد اسامى 26 نفر از صحابه را كه ناقل احاديث مهدويتند نقل كرده است . (10)3- همو مى گويد:((ابن خلدون شخصى مورخ است نه رجالى و لذا به تضعيفات او توجهى نمى شود ...)). (11)4- اينكه ابن خلدون جرح را مقدم بر تعديل مى داند نزد اهل سنت عموميت ندارد؛ زيرا عوامل جرح نزد آنان مختلف است . برخى با كوچك ترين جهت راوى را جرح مى كنند لذا متخصصان فن شرط كرده اند كه علت جرح بايد تفسير شود كه به چه جهتى بوده است . از جمله كسانى كه اين قاعده را قبول ندارند ابن حجر عسقلانى ، قاضى سبكى ، خطيب بغدادى ، نووى ، سخاوى ، سيوطى و سندى است .دكتر عبدالحكيم بستوى مى گويد:((حتى در صورتى كه جرح در راوى به اثبات برسد هر جرحى روايت را از اعتبار ساقط نمى كند بلكه برخى از جرح ها است كه شديد بوده و مستلزم ترك روايت است . و برخى تا اين حد نيست ، بلكه راوى متصف به جرح با غير خود از كسانى كه داراى اعتبارند تقويت شده و روايتش ‍ قابل احتجاج است)). (12)5- ابن خلدون احاديث را احصا نكرده و نمى داند كه از حد تواتر گذشته است و لذا احتياج به بررسى سندى ندارد.پی نوشتها:1- مقصود از اين قاعده اين است كه تضعيف يك راوى مقدم بر توثيق آن است .2- تاريخ ابن خلدون ، ج 1 ، ص 311-322.3- الامام الصادق عليه السلام ، 239.4- المهدية فى الاسلام ، ص 69.5- دائرة المعارف قرن عشرين ، ج 10 ، ص 481.6- المهدى و المهدوية ، ص 108.7- تبديد الظلام ، ص 479 و 480.8- تراثنا و موازين النقد ، ص 187.9- المهدى المنتظر فى الاحاديث الصحيحة .10- عقيدة اهل السنة و الاثر فى المهدى المنتظر ، ص 128.11- عقيدة اهل السنة و الاثر فى المهدى المنتظر ، ص 128.12- المهدى المنتظر فى الاحاديث الصحيحة ، ص 364 و 365.منبع : موعود شناسی وپاسخ به شبهات، نویسنده: علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image