تربیت و مشاوره /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

فكر مي‎كنم كه درس خواندن فايده‎اي ندارد و مرا به هدفم (يقين) نمي‎رساند. حوزويان نيز به آن مراتبي كه (از عرفان) من مي‎خواهم نمي‎رسند و فقط توان سخنراني مذهبي را به دست مي‎آورند، لذا به حوزه هم نمي‎روم، راهنمايي كنيد؟


سؤال شما داراي سه بخش مي‎باشد: در بخش اول گفته‎ايد كه فكر مي‎كنيد، رشتة تحصيلي شما، با اينكه فوايدي هم براي آن ذكر كرده‎ايد، در رسيدن به يقين،‌ كمكي به شما نمي‎كند. اگر منظور شما از اين يقين، ‌يقين به وجود خداوند يا به وجود معاد و يا... مي‎باشد، كه البته هدف از تحصيل، مثلاً رشتة رياضي، رسيدن به چنين يقيني نيست. براي رسيدن به چنين هدفي، بايد از مسير آن رفت. مسیر تفكر، تعقل در نظم عالم، توجه به خلقت و هستي و پديده‎هاي عالم، بيدار نمودن فطرت و حس خداجويي، خداپرستي و خداشناسي و شناخت نفس خود و كسب ايمان واقعي و انجام عمل صالح و... مي‎باشد. يقين عبارت است از: كسب معرفت به گونه‎اي كه جهل و ترديد پذير نيست. يقين داراي مراتب است: علم اليقين، عين اليقين،‌حق اليقين. براي رسيدن به مقام رفيع يقين، ‌بايد تسليم محض خداوند بود. گروهي به حضور پيامبر رسيدند، حضرت پرسيدند: در چه حالي هستيد؟ عرض كردند: ما «مؤمن» هستيم. سپس آن حضرت پرسيد: حقيقت ايمان شما چيست؟ عرض كردند: اهل رضا به قضاي الهي و تسليم امر خداييم. بنابراين هدف خود، از تحصيل علم را تصحيح كنيد. كسب علم في نفسه بنابر فرمايش پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ بر هر مسلماني واجب است. عالمان بر جاهلان برتري دارند. مسلمانان، موظف هستند براي تحصيل علم، تمام كوشش خود را صرف كنند. بنابراين هدف از تحصيل، اگر كسب تخصص و خدمت به جامعة بشري باشد، مقدس و ارزشمند خواهد بود. بخش دوم: بي شك، طلبه شدن و در سلك روحانيت درآمدن، پذيرفتن مسؤوليتي خطير، در راستاي اهداف انبياي عظام و ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ است؛ هدف اصلي دروس طلبگي اين است كه فرد ابتدا با مباني اسلام آشنايي كافي داشته باشد. در فهم و دريافت معارف دين به اجتهاد برسد، دين و آموزه‎هاي ديني را عميق و دقيق بشناسد. به دستورات ديني عمل كند و در نهايت، در راه انتقال دين به ديگران قدم بردارد. تبليغ، نشر و دفاع از دين و پاسخگويي به سؤالات و شبهات ديني در جوامع اسلامي و غير اسلامي از اهداف روحانيان است. ممكن است كسي در لباس روحاني هم نباشد، اما در شناخت دين و شناساندن آن به ديگران، موفق باشد. لذا اين چنين فردي، در واقع روحاني است. حتي اگر تحصيلات دانشگاهي داشته باشد و يا اصلا ً‌سوادي هم نداشته باشد. افراد برجسته‎اي نظير: شيخ رجبعلي خياط و... از اين دسته‎اند. لذا رسيدن به مقامات عارفين، منحصر در حوزه نيست. هر فردي، با ايمان و تقوا و عمل صالح مي‎تواند مقرب درگاه الهي شود. اما نبايد فراموش كرد كه براي تبليغ و دفاع از دين بايد مجهز به علوم ديني بود. بنابراين حوزه‎هاي علميه در اين راستا قدم بر مي‎دارند كه با توجه به نيازهاي مختلف جامعه، افرادي با توانايي‎هاي مختلف را تربيت نمايد: از سخنران و مبلغ گرفته تا استاد و مدرس، مؤلف و نويسنده، قاضي، امام جمعه و جماعت و مجتهد و عارف و... در اين مسير اگر انتظار اين باشد كه تمام طلاب علوم ديني به بالاترين درجات عرفان و اخلاق برسند، توقع واقع‌بينانه‎اي نيست. استعداد و ظرفيت، توانايي و ميزان انگيزه و تلاش در افراد، متفاوت است و طي درجات عرفان سخت و دشوار است و نياز به رياضت، مجاهدت و مبارزه با هواي نفس است. پس اينكه گفته‎ايد در دانشگاه هم مي‎شود، دين را تبليغ كرد، سخن درستي است. هر كس در هر جا به اندازه توان و موقعيت خود، بايد در صدد تبليغ دين و دينداري باشد. اما كسب علوم ديني و شناخت ابعاد دين در حوزه، با توجه به تخصصي كه در تدريس علوم ديني دارد، آسان‎تر و بهتر و كامل‎تر صورت مي‎گيرد. هر چند كسب معرفت، تهذيب نفس، اخلاق، عرفان و تبليغ دين، منحصر در حوزه و تحصيلات حوزوي نيست. بخش سوم:‌ تقليد روشن است كه عقايد اسلامي، زيربناي مسائل اخلاق و احكام فقهي است. و در آن حدي كه لازمة مسلماني است، بايد بر اساس عقل و منطق و بر دليل و برهان استوار باشد و تقليدي و تعبدي نباشد. هر انسان مكلف، در حد قدرت فكري و درك و تشخيص خود، ‌بايد تحقيق كند و اصول اعتقادات ديني خود را با عقل و فهم قطعي و يقيني درك نمايد. هر چند رسيدن به اين مرحله، نياز به داشتن قدرت علمي، فكري و عملي دارد كه نه بر همة افراد واجب است و نه هر كس توان آن را دارد. افرادي كه عقايد را با برهان‎هاي علمي و عقلي ياد مي‎گيرند و سالها فلسفه مي‎خوانند، در گفتگو و پاسخ‎گويي به شبهات كارآمدتر عمل مي‎كنند. سيرة پيامبر و ائمه ـ عليهم السّلام ـ نيز چنين بوده است كه همواره با استدلال‎هاي عقلي، و شيوه‎هاي عملي و... افراد را به اصول اساسي دين دعوت مي‎كردند. در بخش احكام ديني و فقهي، كساني كه مجتهد نيستند و يا در درجه‎اي از علم فقهي نيستند كه احتياط را پيشة خود سازند، راهي جز تقليد وجود ندارد، در اين جا، تقليد از باب رجوع جاهل به عالم است كه يك راه عقلي و سيرة عقلا مي‎باشد. هر كس در هر زمينه‎اي كه تخصص لازم را ندارد، نزد متخصص مربوطه مي‎رود. بنابراين، تقليد احكام فقهي، نه تنها مذموم نيست، بلكه مطلوب و عقلايي است. پاسخ به سؤالات و شبهات ديني وظيفة كيست؟ آيا تمام مسلمانان از هر قشري و با هر ميزان سوادي، بايد توان پاسخ‎گويي و رفع شبهات ديني را داشته باشند؟ مسلم است كه اين وظيفة تحصيل كردگان، عالمان و روشنفكران ديني است كه با توجه به نيازها و شرايط جديد و شبهات مختلف، آمادة رفع اين نيازها و پاسخ‎دهي به سؤالات و شبهات باشند. بر اين اساس نبايد انتظار داشت، تمام كساني كه خود را مسلمان مي‎دانند، توان پاسخ‎گويي به سؤالات علمي و شبهات ديني در حوزة اصول اعتقادي اسلام را داشته باشند. مراكز علمي و پژوهشي و عالمان و كارشناسان ديني، بايد در اين زمينه قدم بردارند. و هم اكنون چنين مراكزي و عالماني با تخصصي شدن رشته‎هاي علوم ديني در حوزه در اين باره، اقدامات اساسي، انجام داده و مي‎دهند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image