تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

آيه ي شريفه ي (...و اَن تصوموا خير لَكم ان كنتم تعلمون) (سوره ي بقره، آيه ي 184)، به دنبال (اثبات) عدم جواز روزه براي مسافر است. حال آن که بعضي از اهل سنت در مسافرت روزه مي گيرند؛ پاسخ آنان چيست؟


حنفيّه، شافعيّه، مالكيه و حنابله از جمله مذاهب اهل سنت هستند، و در بسياري از مسائل فقهي با يکديگر نيز اختلاف نظر دارند. در مورد احكام روزه ي مسافر، شرايط سفر و حدّ آن نيز نظرِ واحدي در ميان آنان به چشم نمي خورد؛ امّا درباره ي جواز يا عدم جواز روزه ي مسافر، مهم ترين مُستَنَد آن­ها همان آيه ي شريفه ي 184 سوره بقره مي باشد. درباره ي روزه ي مسافر، در ميان اهل سنت اتفاق نظر وجود ندارد؛ به طوري كه حنفيه و شافعيه معتقدند: در صورتي كه روزه گرفتن براي وي مشقّت نداشته باشد. مستحب است. آن ها براي اثبات مطلب خود به آيه ي شريفه ي (و اَنْ تَصُوموا لكم...) استناد كرده اند و مي گويند اگر روزه در سفر مشقّت داشته باشد، افطار نمودن بهتر است. مالكيه مي گويند: اگر مشقت نباشد، روزه براي مسافر بهتر است. حنابله مي گويند: افطار نمودن براي مسافر، سنّت است و روزه ي مسافر كراهت دارد؛ اگر چه مشقّتي ند اشته باشد؛ زيرا پيامبر اكرم مي فرمايد: «ليس من البرّ الصوم في السفر»[1] اكثر علماي اهل سنت، معتقدند از آيه ي شريفه ي (اياماً معدودات فَمن كانَ منكم مريضاً اَوْ عَلي سفر فَعِدةٌ مِنْ اَيام اُخَر و علي الّذين تطيقونَه فِدْيَةٌ طَعامُ مسكين فمن تطوَّعَ خيراً فهو خيرٌ لَهُ، و اَنْ تَصُوموا خيرٌ لَكُمْ ان كنتم تَعْمَلُون)[2] استفاده مي شود كه مريض و مسافر مجاز به افطار هستند. يعني نه اين كه حتماً نبايد روزه بگيرند، بلكه حكم آن ها تخيير است؛ اگر مي خواهند افطار كنند و در صورت افطار، قضاي آن را بگيرند. در پاسخ به اهل سنت بايد گفت: از جمله ي (فَعِدةٌ مِنْ اَيّام اُخَر)، لزوم افطار به دست مي آيد؛ چون آيه مي فرمايد: كسي كه مريض يا مسافر است، چند روز ديگر (غير از ماه رمضان) را روزه بگيرد؛ بنا بر اين، آيه ي شريفه قول ايشان را ردّ مي كند. علاوه بر اين، همين معنا، از پيشوايان دين و خاندان پيغمبر اكرم ـ صلي الله عليه وآله ـ روايت شده و جمعي از اصحاب پيامبر مانند عبدالرحمن بن عوف، عمر بن خطاب، عبدالله بن عمر، ابوهريره و عروة بن زبير نيز بر وفق آن فتوا داده اند.[3] براي اطلاع بيش تر مي توانيد به كتاب هاي آيات الاحكام، باب صوم، ذيل آيه ي ياد شده رجوع نماييد. و امّا مقصود از (وَ اَنْ تَصُومُوا خيرٌ لَكُم...) چيست؟ برخي از مفسرين گفته اند: اين جمله مربوط به (و علي الذين يطيقونه ...) است كه در اين صورت مقصود از آن چنين خواهد بود: كساني كه روزه براي آن ها مشقت دارد، بهتر است به جاي فديه دادن روزه بگيرند؛ چرا كه روزه براي آن ها به خاطر مصالحي كه در آن وجود دارد، بهتر است. و برخي ديگر گفته اند كه اين جمله مربوط به همه ي كساني است كه داراي عذر مي باشد و بايد افطار كنند (و در گذشته از آن ها ياد شده) مانند بيماران و مسافران و آن ها كه روزه براي آن ها مشقت دارد كه در اين صورت منظور آيه چنين خواهد بود: اي كساني كه مريض يا مسافر هستيد و يا روزه براي شما مشقت دارد! روزه گرفتن براي شما از افطار و فديه بهتر است؛ اگر بدانيد و به مصالح و منافع روزه آگاه باشيد. و جمعي ديگر معتقدند: اين جمله مربوط است به جمله ي (كتب عليكم الصيام...) است. در اين صورت معناي آن چنين خواهد بود: روزه بر شما همانند مِلَل پيشين فرض شده و بدانيد كه روزه به خاطر منافعي كه دارد، براي شما مفيد و خير است و از انجام آن كوتاهي نكنيد[4] ... اين وجه متقن و مقبول تر است. نکته ي ديگر آن كه جمله ي (و اَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُم...) تأكيدي بر فلسفه ي روزه است و آن اين كه اين عبادت ـ همانند ساير عبادات ـ چيزي بر جاه و جلال خدا نمي افزايد بلكه تمام سود و فايده ي آن عايد عبادت كنندگان مي شود. شاهد اين سخن، تعبيرهاي مشابه آن است كه در آيات ديگر قرآن به چشم مي خورد؛ مانند: (ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون)(سوره ي جمعه، آيه ي 9) كه بعد از حكم وجوب نماز جمعه ذكر شد است. و در آيه ي 16 از سوره ي عنكبوت مي خوانيم: (و ابراهيم اذ قال لقومه اعبدوا اللّه و اتقوه ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون)؛ او به بت پرستان گفت: خدا را پرستش كنيد و از او بپرهيزيد؛ اين براي شما بهتر است اگر بدانيد. به اين ترتيب روشن مي شود كه جمله ي (و ان تصوموا خير لكم) خطاب به همه ي روزه داران است نه گروه خاصّي از آنان.[5] و نيز روشن مي شود كه اين جمله دلالت بر وجوب تخييري روزه ندارد بلكه با توجه به جمله ي (و من كان مريضاً او علي سفر فعدة من ايام اُخر) همان طور كه روزه گرفتن براي افراد سالم يك فريضه ي الهي است، افطار كردن هم براي بيماران و مسافران يك فرمان الهي مي باشد كه مخالفت با آن گناه است.--------------------------------------------------------------------------------[1]ـ الجزايري، عبدالرحمن، الفقه علي المذاهب الاربعه، ج 1. [2]ـ بقره/ 184. [3]ـ اميرخاني، احمد، آيات الاحكام، ج 2، ص 271، (با اندكي تغيير). [4]ـ قرباني لاهيجي، زين العابدين، تفسير آيات الاحكام، ج 3، ص 152. [5]ـ مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، ج 1، ص 626. .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image