رابطه محبت و گریه در عزاداری /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

با توجه به این که ما شیعیان در طول مدت تقویم خود روزهایی را به عنوان روزهای رحلت پیامبر و شهادت امامان(ع) داریم و علاوه به اینها در روایات و احادیث ذکر شده که گریستن و حتی اندوهگین شدن بر واقعه حسین(ع) و کربلاء ثوابی بس بزرگ دارد و ذکر شده که حتی اگر یک قطره اشکی از چشم جاری شود گناهانش بخشیده شده و مورد لطف و رحمت قرار می گیرد و غیره ... حال سؤال اینجاست که چگونه می توانم جهت محبت اهل بیت و امامان و معصومین و پیامبران (علیهم السلام) را در این دل هر چه بیشتر کنم و به شادی آنها شاد شوم و به غم آنها غمگین شوم و چه طور می توانم این چشمان را برای اشک ریزی مصیبت امامان و پیامبران(علیهم السلام) تقویت کنم و یا این که به جای چشم به این دل باید کاری کنم؟ لطفا برایم بگویید که حداقل اشک چشم را برای اولیاء خداوند سرازیر کنم.


در ابتدا متذکر شویم که راه کلی تقویت رابطه عاطفی و محبت آمیز با اهل بیت (ع) انس است. انسان از انس است و به هر چیزی که انس پیدا کند، به آن علاقه مند می گردد و سپس در صورت فقدان آن چیز اندوهگین خواهد شد و ممکن است شدت علاقه به گونه ای باشد که برایش اشک بریزد و گریه کند. راه انس هم ارتباط است. رابطه و پیوند خود را با اهل بیت(ع) قوی نمایید و در مجالس آنان شرکت کنید و به زیارت آنان بروید و پیوند روزانه داشته باشید، به تدریج انس خواهید گرفت و انس زمینه محبت و رابطه عاطفی قوی تر را ایجاد خواهد کرد و چه بسا که این عاطفه به عمل بیانجامد و آدمی در پیروی از ایشان کامل گردد.تقویت محبت اهل بیت(ع):«حب»؛ یعنى، رغبت و میل انسان به چیزى. اگر این میل باطنى و رغبت دل به چیزى شدید و قوى شود، آن را عشق مى نامند.با استفاده از: طریحى، مجمع البحرین، ج 2، ماده «حبب». جایگاه حب اهل بیت علیهم السلام را باید از قرآن و روایات اخذ کرد. در اهمیت و جایگاه محبت اهل بیت علیهم السلام همین بس که قرآن آن را تنها پاداش رسالت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم معرفى کرده است: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى »؛ شورى (42)، آیه 23. ؛ «[اى پیامبر!] بگو از شما هیچ پاداشى درخواست نمى کنم، جز آنکه نزدیکان مرا دوست بدارید». رسول اکرم صلى الله علیه وآله مى فرماید:«لا یؤمن احدکم حتى اکون احب الیه من ولده و والده و الناس اجمعین»؛میزان الحکمه، ج 2، ص 236، ح 3197.؛ «هیچ کس از شما ایمان ندارد؛ مگر اینکه من نزد او از فرزندانش و پدرش و همه مردم محبوب تر باشم». آن حضرت اصل ایمان را مشروط به حبّ خود مى داند و در روایتى دیگر براى آن، مرتبه بالاترى معرفى مى کند:«لایؤمن عبد حتى اکون احب الیه من نفسه ویکون عترتى احب الیه من عترته و یکون اهلى احب الیه من اهله و یکون ذاتى احب الیه من ذاته»؛؛همان، ح 3199. «هیچ بنده اى ایمان ندارد، مگر اینکه من نزد او، از خودش محبوب تر باشم و ذریه من پیش او، از ذریه خودش محبوب تر باشند و اهل من پیش او، از اهل خودش محبوب تر باشند و ذات من نزد او، از ذات خودش محبوب تر باشد». پیامبرصلى الله علیه وآله در این روایت، شرط ایمان را حب خود و اهل بیت خویش - آن هم در مراحل بالاتر - معرفى کرده است؛ زیرا به طور معمول انسان به خود علاقه شدیدى دارد و او نزد خود از همه محبوب تر است؛ سپس فرزندانش و آن گاه دیگر نزدیکان او. ولى وقتى انسان در حب کسى، به مرتبه بسیار بالا مى رسد، او را بر خود و فرزندان، نزدیکان و همه کسان دیگر ترجیح مى دهد؛ و این همان مرتبه شدید و قوى حب است که به آن «عشق» مى گویند. بنابراین حب اهل بیت و ائمه اطهارعلیهم السلام، باید در حد اعلا باشد و هر اندازه از این حد فروتر باشد، به همان اندازه ایمان شخص، نقص و کاستى دارد. به عبارت دیگر درجات ایمان با درجات حب پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله واهل بیت علیهم السلام پیوستگى دارد و با آن سنجیده مى شود. دوستى اهل بیت علیهم السلام در عمل امام باقرعلیه السلام مى فرماید: «یا جابر! بلّغ شیعتى عنّى السلام و اعلمهم انه لا قرابه بیننا و بین اللَّه عزوجل و لا یتقرب الیه الا بالطاعة یا جابر من اطاع اللَّه و احبنا فهو ولینا و من عصى اللَّه لم ینفعه حبنا»؛همان، ص 238، ح 3211.؛ «اى جابر! از طرف من، به شیعه سلام برسان و به آنان اعلام کن که هیچ قرابت وخویشاوندى بین ما و خداى عزوجل نیست و فقط با طاعت و بندگى به درگاه الهى تقرب جسته مى شود. اى جابر! هرکس اطاعت خدا را کند و همراه آن به ما محبت ورزد، دوست و محب ما است و هرکس معصیت خدا را کند، حب ما برایش نافع نیست». بنابراین اولین شرط حب اهل بیت علیهم السلام، اطاعت از حق تعالى و پرهیز از گناه است. ممکن است کسى درجه پایین محبت (همان میل باطنى و رغبت درونى) را داشته باشد؛ ولى عملاً اهل معصیت هم باشد! چنین حبى، چندان سود بخش نیست. البته معصیت هاى اتفاقى - که بعد از آن توبه باشد - باعث نمى شود حب اهل بیت علیهم السلام سودى نبخشد. حضرت على علیه السلام فرمود: «انا مع رسول الله و معى عترتى على الحوض، فمن ارادنا فلیأخذ بقولنا ولیعمل بعلمنا ...»؛همان، ح 3212.؛ «من با رسول خداصلى الله علیه وآله در حالى که عترت من هم با من هستند، بر حوض [ کوثر ]اشراف داریم. پس هر کس ما را مى خواهد، هم باید گفتار ما را بگیرد و هم عمل ما را عمل کند ...». بنابراین این حب، باید در عمل جلوه گر شود. راه هاى کسب دوستى اهل بیت علیهم السلام 1. معرفت اهل بیت علیهم السلام : در پرتو معرفت امام، به کمالات و ویژگى هاى او بیشتر واقف مى گردیم و این آشنایى به طور طبیعى شیفتگى و محبّت را در پى دارد. امام صادق علیه السلام مى فرماید: «الامام عَلَم بین اللَّه عزوجل و بین خلقه، فمن عرفه کان مؤمنا و من انکره کان کافرا»؛همان، ج 1، ص 170، ح 839.؛ «امام آن شاخص [ و دلیل و راهنماى ]آشکار است که بین خداى عز و جل و خلقش قرار گرفته است. پس هر کس او را شناخت، مؤمن مى گردد و هر کس او را انکار کرد [ و نشناخت ]، کافر مى گردد». مؤمن بودن، فرع بر شناخت امام است. از طرف دیگر ایمان، عین حب و بغض است؛ چنان که امام باقرعلیه السلام مى فرمود: «الایمان حب و بغض»؛همان، ج 2،ص 214، ح 3095.؛ «ایمان حب و بغض است»؛ یعنى، حب تمامى خوبان، نیکى ها و کمالات و بغض از همه بدى ها، کژى ها و سردمداران آن. پس در پرتو شناخت و معرفت، ایمان حاصل مى شود و ایمان نیز هم جز حب و بغض نیست. در نتیجه یکى از راه هاى عملى کسب حب اهل بیت علیهم السلام، معرفت آن بزرگواران است. 2. اطاعت از اهل بیت علیهم السلام : اگر کسى شناخت لازم و کافى از اهل بیت علیهم السلام پیدا کرد، اطاعت از آنان را بر خود لازم مى داند؛ ولى گاهى شناخت در آن حد بالا نیست! در این صورت چه بسا نسبت به اوامر آنان سرپیچى کند! عصیان به هر اندازه باشد، به همان مقدار کدورت و بغض مى آورد. کدورت و بغض هم، ضد صفا و حب است. پس هر اندازه نسبت به اوامر آنان عصیان شود، به همان اندازه بغض و کدورت نسبت به آنان در دل ایجاد مى شود و برعکس، هر اندازه نسبت به اوامر آنان اطاعت شود، به همان اندازه حب و صفا دل را فرا مى گیرد. امام رضاعلیه السلام مى فرماید: «اللهم انى اسئلک ... العمل الذى یبلغنى حبک ...»؛همان، ح 3093.؛ «خدایا! از تو آن عملى را مسألت مى کنم که حب تو را به من برساند». بنابراین یکى از راه هاى عملى وصول به «حب»، اصل عمل و اطاعت است. 3. توسّل با معرفت: در پرتو شناخت امام، مى فهمیم همه چیز ما به او وابسته بوده و وى واسطه فیض و کمال است.براى آشنایى بیشتر به زیارت «جامعه کبیره» رجوع کنید. اگر توسل با شناخت و توجه همراه باشد، ترنم عارفانه و عاشقانه اى است که حب را در دل بیش از پیش مى پروراند.توضیح بیشتر:براى نیل به مقام دوستى با اهل بیت دو راه وجود دارد که هر دو ملازم یکدیگر است: نظرى و عملى. یک. راه نظرى ؛ «محبّت» فرزندى است که در دامان معرفت و شناسایى، پرورش مى یابد و آن گاه که معرفت حاصل شود، کشش به سوى محبوب و شکل گرفتن طبق روش او نیز حتمى خواهد بود. از این رو نخستین قدم در ایجاد محبّت و نیل به مقام دوستى با اهل بیت«علیهم السلام»، شناخت آنان است. براى شناخت سه راه وجود دارد: 1. مطالعه تاریخ زندگانى آنان؛ 2. مطالعه و تفکر در سخنان ایشان؛ 3. شناخت خدا (با شناخت حضرت حق و صفات او مى توانیم بفهمیم که اهل بیت - که متصف به اوصاف و اسماى الهى اند - چه ویژگى هایى دارند). دو. راه عملى ؛ در این راه نیز دو روش اساسى وجود دارد: 1. تبعیّت از آنان: عمل کردن به سخنانشان و اجتناب از حرام و عمل کردن به واجبات، هم شکلى با آن سروران، متخلّق شدن به اخلاق آنان در سخن و عمل. بارورى و همچنین فزونى محبّت به آن عزیزان، به دوست داشتن امور و افرادى است که آنان دوست مى دارند و متنفر بودن از هر کس و چیزى که ایشان، مبغوضش مى دارند. 2. رابطه و پیوند داشتن؛ زیارت آنان در حرم هاى پاکشان و یاد کردن ایشان از دور و نزدیک، موجب ایجاد محبّت مى شود. اینکه بر زیارت اهل بیت«علیهم السلام» این همه ثواب مترتب بوده و این همه به آن توصیه شده است؛ براى این است که با آنان «رابطه» پیدا شود. وقتى رابطه پیدا شد، «تشبّه» پدید مى آید و وقتى تشبّه پدیدار گشت، «عشق و محبّت» به حدّ عالى خود مى رسد.نگا: آیین مهر ورزى، ص 121 - 127. در خصوص گناهان، اگر بدون توبه باشد، در محبّت و انس به آنان خلل ایجاد خواهد کرد؛ زیرا آنان از عمل پلید متنفرند. اما اگر این گناهان همراه با توبه و جبران گذشته باشد خود تبدیل به حسنه مى شود و زمینه را براى انس بیشتر فراهم مى کند. البته در ایجاد این محبّت باید، به خود آنان نیز متوسّل شویم و هنگامى که در آلودگى ها، تاریکى ها، حجاب ها، رنگ ها و تعلق ها گرفتاریم، با توسل به آن بزرگواران، بخواهیم که به فریادمان برسند و مجذوبمان کنند. چون ز تنهایى تو نومیدى شوى زیر سایه یار خورشیدى شوى روبجو یار خدایى را تو زودچون چنان کردى خدا یار تو بود مثنوى معنوى، دفتر2، ص 22 و 23. براى مثال شما اگر بخواهید به یک شخص عادى نزدیک گردید و اساس یک دوستى و رفاقت را پى ریزى کنید، چه کار هایى انجام مى دهید؟ همان کارها را درباره اهل بیت اجرا کنید؛ مانند:الف) خود را به آن ها معرفى کنید و در این معرفى دروغ نگویید. هر چه و هر کس که هستید، در درگاه آنان بدان معترف باشید.ب) از آن ها بخواهید خود را به شما معرفى کنند. در این زمان، براى این منظور، راهى جز مطالعه خصوصیات و صفات و سیره آن عزیزان نیست. ج) حال که معارفه صورت گرفت، سعى کنید کارهایى که خوش آیند آن ها است و نظر شان را جلب مى کند، انجام دهید و از کارهایى که مورد علاقه و سلیقه آن عزیزان نیست، دورى کنید.د) با آن ها بسیار گفت و گو و مراوده و صحبت و درد دل داشته باشید؛ زیرا رفت و آمد و مراوده زیاد با دوست موجب ازدیاد دوستى و برافروختن آتش محبت مى گردد.ه) براى آن ها هدیه و سوغات تهیه و ارسال کنید. صلوات بفرستید - ثواب برخى از اعمال مستحبى خود، از قبیل قرآن خواندن را به روح آن ها هدیه کنید.و) به زیارت آن ها بروید.ز) دوستان آنان را دوست بدارید و دشمنانشان را دشمن بشمارید؛ح) به خاطر مسائل کوچک که احیاناً قدرت تحلیل آن ها را ندارید، خداى نخواسته قهر نکنید.اگر به این توصیه ها عمل کنید، ان شاء الله رابطه شما با آن عزیزان رابطه عاشق و معشوق الاهى خواهد گشت. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image