تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

نظر وحى، درباره ى تجرّد روح چيست؟


آيات و روايات نيز يافته هاى عقل را در زمينه ى مجرد بودن نفس انسان تأييد مى كنند. براى نمونه به چند مورد اشاره مى كنيم: (سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الاَْزْواجَ كُلَّها مِمّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمّا لا يَعْلَمُونَ)؛[1] منزه است كسى كه تمام زوج ها را آفريد، از آنچه زمين مى روياند، و از خودشان و از آنچه نمى دانيد. اين آيه ى شريفه اجزاى تشكيل دهنده ى ازواج را سه چيز معرفى مى كند: روييدنى هاى زمينى، برخى از قسمت هاى خود ازواج (پدر و مادر براى فرزند) و اجزايى كه براى ما معلوم نيست. جزء آخر از سنخ زمينى و جسمى نيست؛ لذا در مقابل آنها قرار گرفته است. (فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ)[2]؛ هنگامى كه كار آن را به پايان رساندم، و در او از روح خود (يك روح شايسته) دميدم، همگى براى او سجده كنيد. اين كه خداوند «روح» را به خود انتساب داده است، بهترين گواه بر مبرّا بودن آن از ماديات و اجسام است.[3] اين آيه آفرينش انسان را طى دو مرحله ى مهم و اساسى بيان مى كند: عبارت (سويّته) ـ كه از تسويه، استوا و تساوى است ـ مربوط به امور مادى و كميات است و عبارت (نفخت فيه من روحى) مرحله اى ديگر را بيان مى كند كه با مرحله ى قبلى فرق جوهرى دارد؛ زيرا از اختلاف لفظ دو فعل (سَوَّيتُ) و (نَفَخْتُ) و نيز ذكر صريح «رُوحِى» به دست مى آيد كه روح، غير از مواد پيشين است كه در جريان تسويه به كار رفته اند. پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) فرمودند: مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ.[4] اين حديث شريف معانى شگفتى دارد. يكى از آن معانى بلند اين است كه هر گاه كسى شناخت پيدا كند كه نفس او مجرد از مكان و زمان و جهات و... و داراى نيروهاى زياد و كارآيى هاى گوناگونى است و در عين حال، نه داخل در بدن است و نه خارج از آن و... اين شناخت دريچه اى مى شود تا به اندازه ى امكان، خدا و صفات او را بشناسد.[5] طبق اين تفسير، نفس، مجرد از خصوصيات عالم مادى معرفى شده است؛ زيرا ماديات از لحاظ نيرو و كارآيى محدودند؛ يا در داخل بدن هستند و يا در خارج آن. امير المؤمنين (عليه السلام) از جا كندنِ درِ قلعه ى خيبر را اين گونه توضيح مى دهند: قلعته بقوة ربّانيه لابقوة جسمانيّة[6]؛ در خيبر را با نيروى الهى از جا كندم نه با نيروى بدنى. مراد از نيروى الهى همان قدرت روحى و مجرد از اشياى مادى است، لذا در مقابل نيروى جسمانى استعمال شده است. از آن جايى كه حجم و وزن دروازه ى قلعه ى خيبر بسيار بيش تر از توان يك انسان عادى بود، اصحاب از اين كار حضرت در شگفت آمدند و جوياى حقيقت حال شدند و حضرت (عليه السلام) در مقام بيان مطلب گوشزد فرمودند كه حق با شماست، با نيروى عادىِ جسمى چنين كارى ممكن نبود و اين كار با نيرو و قدرت روحى و خدادادى انجام شد. پی نوشتها:[1]. سوره ى يس، آيه ى 36. [2]. سوره ى حجر، آيه ى 29. [3]. صدرالدين محمد شيرازى، الحكمة المتعالية، ج 8، ص 304. [4]. مولى محمد صالح مازندرانى، شرح اصول كافى، ج 3، ص 23؛ مصباح الشريعه، ص 13. [5]. الحكمة المتعاليه، ج 8، ص 304. [6]. همان، ص 207، و ر.ك: حسين ميانجى، معاد از ديدگاه قرآن، حديث و عقل، ص 175. منبع: آخرين سفر، رحيم لطيفى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1385) .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image