فلسفه /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

حكمت چيست؟ و از چه راهي بدست مي آيد؟


چون واژه حكمت معاني و كاربرد هاي متعدد دارد، طبيعي است چيستي آن و نحوة تحصيل و دست يابي به آن نيز متفاوت خواهد بود، پس لازم است در اين باره در چند محور بحث شود: 1. چيستي كلي حكمت: حكمت به مفهوم دانش و خرد و معرفت واقعي، به حقيقت قضايا و نيز به معناي علم تفقّه (به مفهوم عام) عدل و يا سخني موافق با حق است، حكمت در معاني مختلف به معرفت حقيقي، و لفظ اندك و معني بسيار، و علومي كه منطبق با شريعت و طريقت و حقيقت است، نيز آمده است. فلاسفة قديم، معرفت و تعليم خود را حكمت ناميده اند و آن را به حسب اين كه معرفت واقعي و متضمّن شناخت موجودات است و يا از آن رو كه معرفت را نوعي الهام و وحي تلقي مي كرده اند، مقدّس و محترم شمرده اند. 2. مفهوم حكمت با تقسيم بندي علوم نيز مرتبط است، علوم به دو دستة نظري و عملي تقسيم شده است. حكمت نظري، پيدايش پديدة فكر را پي گيري مي كند و در اين حكمت، هدف غايي، رسيدن به كمال قوة نظري و تفكر كه به مفهوم تأمل عقلي در حقايق و كشف آنها است، مي باشد. اما حكمت عملي جنبه كلي و اشتراكي دارد و مبتني بر انديشه هايي است كه بعد اجتماعي براي رسيدن به كمالات و هدف هاي خود وضع كرده است، هدف ثانوي حكمت عملي، يافتن قوة عملي به سبب سلسله اي از ملكات اخلاقي است، در واقع حكمت عملي، عبارت از علم به تكاليف و وظايف انسان است. حكمت عملي از جنبه هاي متفاوت محدود است،‌ اولاً محدود به انسان است و شامل غير انسان نمي شود، ثانياً: مربوط به «بايد» هاي افعال اختياري انسان است؛ لذا با نيروي عقل و اراده مربوط نمي شود. بنابراين بحث درباره اختيار انسان و مقدمات عمل اختياري تا فعل اختياري انسان از حوزة حكمت عملي خارج است. 3. در فلسفه اسلامي،‌حكمت به مفهوم معرفت حقايق اشياء، به قدر طاقت بشري و نيل به سعادت اخروي و استعلاي نفس است.و هم چنين در تعريف حكمت از منظر فلسفه اسلامي گفته شده: حكمت صناعتي نظري است كه انسان توسط آن از تحصيل آن چه بر او است كه به دست آورد و آن چه بر اوست كه انجام دهد، تا نفس خود را به آن مرحلة كمال برساند، بهره مند مي شود و استكمال مي يابد و تبديل به يك عالم عقلي مساوي با عالم وجود و مستعد وصول سعادت اخروي مي شود و اين به حسب توانايي انسان است. 4. درباره فراز دوم پرسش بايد گفت: با توجه به معاني و كاربردهاي متعدد واژه حكمت، بطور طبيعي هر حكمتي از راه خاصي و با روش مخصوصي تحصيل مي شود و بدست مي آيد كه در اين جا به عنوان نمونه به برخي از آنها اشاره مي شود: الف: حكمت به مفهوم فلسفي آن، كه در واقع حكمت به معناي تحصيل علوم عقلي و فلسفي است؛ بايد از طريق تحصيل و تحقيق متون فلسفي پي گيري شود و چون در فرهنگ اسلامي به طور عمده سه مكتب فلسفي وجود دارد، يكي به نام فلسفه اشراق، دوم به نام فلسفه مشائي و سوم به نام فلسفه صدرائي يا حكمت متعاليه است، بديهي است كه هر كدام از اين سه روش فلسفي متون خاصي دارد كه بزرگان و نظريه پردازان آن ها با همت و زحمت فراوان آن متون را تدوين كرده است و انديشه فلسفي خود را در آن متون به دقت طرح و تحليل كرده و نظريات گوناگون فلسفي را در حوزه هاي مختلف هستي شناسي، ارائه نموده است و بالاخره هر كدام نظريه خاص خود را عنوان كرده اند. معروف ترين آثار فلسفه در فلسفه اشراقي عبارت است از كتاب حكمت الاشراق، التلويحات، المطارحات، كه مجموع آثار فلسفه اشراق در مجموعه ای به نام (مجموعه مصنّفات شيخ اشراق) چاپ شده است. برخي متون فلسفه مشاء عبارت اند از كتاب شفاء در 9 جلد كه عمده الهيات شفاء است، شرح الاشارات و التنبيهات. برخي آثار حكمت متعاليه عبارت اند: اسفار اربعه در 9 جلد، الشواهد الربوبيّه، شرح منظومه، البداية و النهاية (اصول فلسفه و روش رئاليسم به زبان فارسي نيز جزء بهترين آثار حكمت متعاليه است كه به زبان فارسي توسط علامه طباطبائي تدوين شده و توسط شهيد مطهري شرح گرديده است). بنابر اين حكمت به معناي ياد شده را بايد از طريق خواندن اين آثار بدست آورد. منبع ذيل در معرفي حكمت به اين معنا كمك مي كند. ب: حكمت به مفهوم، اخلاقي و حكمت عملي را مي توان از طريق متون كه در حوزه هاي مختلف حكمت عملي تدوين شده، بدست آورد؛ مثلاً تحصيل متون كه در علم اخلاق و فقه نوشته شده، كتاب هايي كه درباره تربيت در محورهاي تربيت اولاد و مانند آن كه در اصطلاح از آن به «تدبير منزل» ياد مي شود و هم چنين «سياست مدن» نيز جز حكمت عملي محسوب مي شود. و در مجموع كتاب هايي كه در اين حوزه ها تدوين شده، در واقع راه رسيدن به حكمت عملي را ارائه كرده است. از جمله كتاب (طهارت الاعراق) تأليف ابوعلي بن مسكويه، اخلاق ناصري تأليف خواجه نصير الدين طوسي، معراج السعاده و چهل حديث امام خميني، جزء بهترين كتاب هايي است كه از طريق آن مي توان به حكمت عملي دست يافت. منبع ذيل را نيز ملاحظه كنيد. ج: يكي از شيرين ترين معاني حكمت كه در واقع حكمت به معناي حقيقي كلمه است، همان چيزي است كه در برخي روايات آمده است و راه تحصيل و بدست آوردن آن نيز در همان روايات مشخص شده است؛ از جمله از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ نقل شده كه فرمود:«ما اخلص عبداً لله عز و جل اربعين صباحاً الّا جرت ينابيع الحكمة من قلبه علي لسانه»يعني هيچ بنده اي خود را به مدت چهل روز براي خدا خالص نكرد، مگر اينكه حكمت از قلب او به زبانش جريان پيدا نمود. اين روايت كه به تعبيرات متعدد نقل شده است. يكي از بهترين راه هاي دست يابي به حكمت را معرفي كرده است. از مرحوم ميرزا حسين نوري نقل شده كه گفته است:«از جمله اي از اخبار معتبره استفاده مي شود كه ترقي از درجه اي به درجه اي و از حالي به حالي،‌و تنزل به همين نسق، بسبب مواظبت به عملي از ذكر و دعا و نماز و خوردن و آشاميدن و ترك چيزي و غير آن چهل روز يا سال را مدخليت تامي است در تأثير آن». مراد ايشان با استناد به روايت ياد شده اين است كه هر كسي به مدت چهل شبانه روز مراقب و مواظب خود باشد و در خوردن و آشاميدن، حداقل را مراعات كند و مشغول عبادت و نيايش باشد و شرايط ديگري را كه در منابع پاياني به تفصيل بحث شده، مراعات كند، خداوند حكمت را از قلب او به زبانش جاري مي كند و آن شخص صاحب حكمت مي شود. اين مسئله در كلام نغز و شيرين لسان الغيب حافظ شيرازي با استناد به روايات آن چنين زيبا آمده است: شنيدم ره روي در سرزميني همي گفت اين معما با قريني كه اي صوفي شراب آنگاه شود صاف كه در شيشه بماند اربعيني .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image