تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
نیل دونالد والش، یکی از افرادی است که سعی در ارائه عرفان و معرفت دینی جدیدی میباشد و با ارائه «تعالیم نوین» در زمره جنبش های نوپدید معنوی در عصر حاضر قرار دارد. وی یکی از کسانی است که با آسیب شناسی معرفت دینی وآسیب شناسی دینشناسان و دینداران، ناکارآمدی دین را برای نجات بشر امروز مطرح میکند و با ارائه تجربه عرفانی خود و تصویر و خلق خدای جدید، راه نجات بشر را در تعالیم خود معرفی میکند. والش راه نجات بشر را در آموزه های ادیان نمیداند، بلکه خود تعالیم جدیدی ارائه کرده است. یکی از نکات محوری و قابل تامل در اندیشههای وی، نبود معیار اخلاقی و باید و نبایدها، در عرفان وی میباشد. در دیدگاه وی خوبی و بدی معنا ندارد و در واقع خبری از باید و نبایدهای اخلاقی نیست، بلکه در اندیشهها و آموزههای وی، اصل و معیار اخلاقی، تمایلات انسانی میباشد.
در آموزههای انسان محورانه والش، اصل و اساس ، خواسته ها و تمایلات نفسانی انسان می باشد. «چون اراده من بر این قرار گرفته که تو خود واقعیات را بشناسی و آن را تجربه کنی ، پس اجازه میدهم هر جریان یا تجربهای را برای تحقق این مهم خلق کنی یا در جای دیگر میگوید: «هر چه را تو به سوی خود بخوانی من خلق میکنم هر چه را در تصور داری ، احساس میکنی ، میگویی، میگویی، کافی است به سوی خود بخوانی، و دقیقا همان خواهد شد.
در این اندیشه است که دیگر خوبی و بدی معنای خود را از دست میدهد. چنانچه میگوید: «من چیزی را «بد» یا «خوب» نمینامم (تو هم بهتر است این کار را نکنی) چون تو موجود خلاقی هستی.
والش بنابر آموزههای مسیحیت در مورد گناه نخستین، گناه را مساوی با فکر و خلاقیت میداند. «همه فکرها خلاق هستند و هیچ فکری به اندازه فکر نخستین قوی نیست و به همین دلیل است که گاهی این فکر، گناه نخستین نامیده میشود. گناه نخستین زمانی است که فکر نخستین شما در مورد چیزی اشتباه باشد این اشتباه با فکر دوم و سومی که شما نسبت به قضیهای پیدا میکنید، مجددا تقویت و تأکید میشود و چیزی به آن اضافه میگردد.
آنچه به عنوان هبوط آدم توصیف شده در واقع تعالی او به حساب میآمده و در واقع مهمترین رویداد در تاریخ بشریت محسوب میشود، چون بدون آن دنیای نسبیت وجود نداشت. عمل آدم و حوا گناه نخستین نبود، بلکه در واقع اولین نعمت خداداد بود تو باید از صمیم قلب از آنها تشکر کنی چون آدم و حوا با اولین انتخاب نادرستی که کردند امکان هرگونه انتخابی را به طور کلی فراهم ساختند.
در معنویت والش ، شیطان محبوب خداوند میباشد و شیطان بزرگترین خدمت را به خدا انجام میدهد. چنانچه در جایی میگوید: «شیطان چیزی است که تو شر مینامی. حتی او را هم خداوند دوست دارد، چون فقط در مقایسه با او است که تو میتوانی خوبی را بشناسی؛ فقط از طریق کاری که شیطانی مینامی به عملی خدایی پی میبری و آن را انجام میدهی. خداوند گرما را بیشتر از سرما؛ بلندی را بیشتر از پستی؛ چپ را بیشتر از راست؛ خوبی را بیشتر از بدی دوست ندارد همه چیز نسبی است.
همه چیز از نقطه نظر خدای والش قابل قبول است. « چگونه پروردگار میتواند چیزی را که وجود دارد نپذیرد؟ چیزی را رد کردن به منزله نفی آن است اگر خداوند بگوید چیزی مطلوب نیست به منزله آن است که آْن چیز مظهر او نیست و این نیز غیر ممکن است.
والش گناه را زائیده ذهن می داند و می گوید اگر چیزی هم به نام گناه باشد همین است که به خود اجازه دهی چیزی شوی که حاصل تجارب دیگران است.
برای رسیدن به خدا در عرفان والش، انقطاع از خدا، لازم میباشد «ابتدا لازم بود که ارتباطت را با خداوند رها (انکار، فراموش) کنی.
راه سریعتر برای خوب شدن در مکتب والش «قبول آن که و آنچه هستی ، و نشان دادن آن. این کاری است که مسیح انجام داد، این راه بودا است، راه کریشنا راه هرسالکی است که روی زمین ظاهر شده است. و هر سالک واقعی، مثل سایر رهروان حق یک پیام دارد: آنچه من هستم ، تو هم هستی ، آنچه من می توانم آنچه من میتوانم تو هم میتوانی انجام دهی. این کارها و بیشتر از اینها را هم میتوانی انجام دهی.
والش با مطرح کردن قانون مقاومت، ایستادگی در مقابل با هوسها را رد میکند. «افرادی هستند که میگویند برای آن که خداوند را بشناسی، باید بر همه هوسها و علایق دنیوی غلبه کنی. ولی درک و قبول این مهم کافی است . چون در مقابل هر چه مقاومت کنی اصرار می ورزد ، ولی به آنچه نگاه کنی ، ناپدید می شود. یا در جای دیگر میگوید: «تو نمی توانی از چیزی دوری کنی چون تا قیامت تو را دنبال میکند. بنابراین در مقابل وسوسه مقاومت نکن و این را بدان چیزی به نام راه نادرست وجود ندارد.
ارزشهای اخلاقی والش، دوری از اخلاق و کلا نفی اخلاق میباشد و اخلاق را به عنوان یک امر نسبی میپذیرد. «همه شما گاهی حرفهایی میزنید – حرفهای زشت و ناپسند – و پس از بیان آنها و بیرون ریختن احساسات منفی است که متوجه میشوید آنها دیگر مثل سابق «واقعی» به نظر نمیرسند..
همه شما احساساتی را بیان کرده اید – از ترس گرفته تا خشم و خشونت – و صرفا پس از رها شدن از آن غضب و خشم بود که متوجه شدید دیگر واقعی بودن احساسات خشم آلودِ چند دقیقه پیش را، احساس نمی کنید.
والش رسیدن به اهداف را با هر وسیلهای توجیه میکند. وی معتقد است گاهی فردی ناگزیر است برای رسیدن به هدف خوب، کار بدی مرتکب شود و از منظر خدا این عمل را نمی توان بد نامید، چون آنها وسیلهای برای رسیدن به هدف هستند.
والش با توجیه شرارت های هیتلر و امثال او، میگوید هیتلر نمیدانست کار بدی انجام میدهد و مجازاتی برای او نیست، چون خدایی است که بخشش وسیع است.
در عرفان والش خبری از کمال و تکامل نیست، هر چه هست لذت گرایی است و بس. «تکامل را برای خود جبری و الزامی نساز – با نفی کردن آنچه به تو احساس خوبی میدهد ، یا دور کردن خود از آن ، سعی نکن تکامل خود را به جلو بیاندازی یا سرعت بخشی.
وی در زیر سؤال بردن ارزشهای اخلاقی تا حدی پیش میرود که تقدس خاصی به ویژگی های حیوانی و غرایز نفسانی میدهد «چیزهایی را که غرایز پست ، ابتدایی ، یا حیوانی انسان مینامی محکوم نکن، بلکه محترم شمار و به عنوان جاده ای که از طریق آن و به کمک آن تو می توانی به منزل اولیهات برگردی احترام بگذار. هیچ دلیلی ندارد که تو خودت را از لذایذ زندگی محروم میکنی. آنچه را مقدس است با آنچه مقدس نیست درهم بیامیز، چون از طریق درک مراتب نازله است که به عظمت مراتب بالاتر پی ببری.
رسول حسن زاده
----------------------------
1.گفتگو با خدا ج 2 ص 83.
2.گفتگو با خداج2 ص 31.
3.گفتگو با خدا2 ص 30
4.گفتگو با خدا ج 1 ص 82.
5.گفتگو با خدا ج1 ص109
6.گفتگو با خدا ج1 ص 118.
7.گفتگو با خدا ج1 ص 118.
8.گفتگو با خدا ج 1 ص 120.
9.گفتگو با خدا ج1 ص 136.
10.گفتگو با خدا ج 1 ص 154.
11.گفتگو با خدا ج1 ص 175
12.گفتگو با خدا ج1 ص 181
13.گفتگو با خداج2 ص 38.
14.گفتگو با خدا ج2 ص 92
15.گفتگو با خدا ج2 ص 124
16.گفتگو با خدا ج3 ص 89 .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.