مسلمانی موروثی /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

واقعا باید پرسید آنانی که در خانواده ای کافر و در میان انسان هایی که اسلام دین آنان نیست متولد می شوند و طبیعتا به دینی غیر از اسلام معقتد می گردند و با همان اعتقاد نیز دنیا را ترک می گویند، چنین افرادی چه سرنوشتی خواهند داشت؟ و در مقابل آنان که در خانواده ای مسلمان و جامعه ای معتقد به اسلام پا به عرصه وجود می نهند و بدون این که مراحل سخت یافتن دین حقیقی و واقعی را بر خود هموار می سازند، به راحتی از این امتیاز بهره مند می گردند و مسلمان می شوند جهان نیز جهان را بدرود می گویند و بهشت را ماوای خود می دانند و جهنم را برای کافران وا می گذارند. آیا این انصاف و رفتاری عادلانه است؟


واقعا باید پرسید آنانی که در خانواده ای کافر و در میان انسان هایی که اسلام دین آنان نیست متولد می شوند و طبیعتا به دینی غیر از اسلام معقتد می گردند و با همان اعتقاد نیز دنیا را ترک می گویند، چنین افرادی چه سرنوشتی خواهند داشت؟ و در مقابل آنان که در خانواده ای مسلمان و جامعه ای معتقد به اسلام پا به عرصه وجود می نهند و بدون این که مراحل سخت یافتن دین حقیقی و واقعی را بر خود هموار می سازند، به راحتی از این امتیاز بهره مند می گردند و مسلمان می شوند جهان نیز جهان را بدرود می گویند و بهشت را ماوای خود می دانند و جهنم را برای کافران وا می گذارند. آیا این انصاف و رفتاری عادلانه است؟ در این جا باید به این نکته توجه داشت که همه افرادی که با دینی غیر از اسلام می روند را کافر و دشمن خداوند نمی توان به حساب آورد؛ مثلا کسانی که در خانواده ای مسیحی و یا یهودی متولد می شوند و مسیحی یا یهودی اند اگر صادقانه به آموزه های دینی خود عمل کنند کافر شمرده می شوند. البته با توجه به این نکته ضروری است که چنین افرادی نیز خود دو دسته اند: افرادی که گوش شنوا برای شنیدن حق و حقیقت دارند و به آموزه های دینی خود صادقانه پای بنداند و آنجا که متن آسمانی یشان خبر از پیامبر خاتم می دهد انتظارش را می کشند و چون خبری از حضورش بیابند در پی اش می روند. اینان یقینا خدا باورانی راستین اند که لشکریان شیطان حقیقت را از آنها پنهان داشته اند، نه این که خود در یافتن حقیقت کوتاهی کرده باشند بلکه در واقع یافتن حقیقت برای آنان ناممکن است. و گروه دیگر آنانی اند که گوش شنوا برای شنیدن حقیقت ندارند و در واقع اگر هم حقیقت و دین حقیقی بر آنان پوشیده است به سبب کوتاهی خودشان است. چرا که مثلا می توانند با اندکی جستجو و کمی کاووش به راحتی از اسلام مطلع گردند. و خلاصه این که دلیل جهل شان کوتاهی و تنبلی خودشان است نه ناممکن بودن دست یابی به حقیقت. چنین افرادی اگر با چنین اعتقادی از دنیا بروند، عقل باز خواست و عتاب آنان را روا می شمرد. در پایان باید گفت که ما قائل به پلورالیزم حقانیت نیستیم یعنی این اعتقاد که همه ادیان برحق اند. چرا که تنها دین حقیقی، دین اسلام خاتم است. ندایی که خداوند از طریق آن با آخرین پیامبر خود سخن گفت و او را مامور کرد تا پیام هایش را به بندگانش برساند و بندگان نیز به حکم و قانون بندگی باید سر تسلیم فرود آورند و اگر چنین نکنند، چنین پیامی از سوی خداوند بی فایده و عبث خواهد بود، چیزی که دامن کبریایی او از آن بری و منزه است. اما به پلورالیزم نجات با شرائطی معقتد هستیم؛ یعنی این که اگر کسی واقعا به دینی که بدان اعتقاد دارد صادقانه عمل کند آماده شنیدن حق و حقیقت باشد اما اکنون دست یابی به دین حقیقی برای او ناممکن است، به نجات و رستگاری دست خواهد یافت. منابعی برای مطالعه: 1. عقل و اعتقاد دینی، ترجمه: احمد نراقی، ابراهیم سلطانی 2. اسلام و کثرت گرای دینی، محمد لگنهاوزن، ترجمه: نرجس جواندل 3. دین شناسی، آیت الله جوادی آملی .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image