ادیان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

طبق آيه 85 سوره آل عمران آيا تمامي اديان ديگر غير از اسلام باطل مي باشد و پيروان اين اديان از زيانکاران هستند؟


اساسي ترين معيار تفاوت انسان با ساير حيوانات عقل او مي باشد که به وسيله آن حقايق را از غير آن درک مي کند. روي اين جهت در علم کلام اسلامي ثابت شده که مدرکات کلي انسان به معقولات نظري و عملي تقسيم مي شود. به اين معني که نوع انسان از عقل نظري و عملي برخوردار است تا با کمک عقل نظري قضايا و آموزه هاي علمي و اعتقادي را مورد سنجش قرار داده و حق را از باطل تشخيص دهد و در نتيجه آن چه را که باطل است از حوزه اعتقادي خود طرد نمايد. معيار اصلي در عقل نظري استحاله اجتماع و ارتفاع نقيضين است که هر گزاره و آموزه اي اگر منتهي به اين دو قضيه بشود از نظر عقل باطل خواهد بود. و نيز به وسيله عقل عملي که ملاک آن حسن و قبح عقلي است، بايدها و نبايدهاي عملي را تشخيص داده و بر طبق آن بايد عمل نمايد. تشخيص حق بودن و بطلان اديان و آيين‌هاي رائج در دنيا نمي تواند از حوزه معيارهاي عقل نظري خارج باشد و اين وظيفه انسان است که در اين جهت عقل خود را به کار انداخته تا با تفکر دقيق حق را از باطل تشخيص داده و مايه نجات خود و ديگران گردد. قرآن کريم کتاب ديني مسلمانان بر مساله تعقل و تفکر تأکيد به سزايي دارد و در آيات متعددي انسان را به سوي اين امر دعوت نموده است، از جمله اين آيه است که مي فرمايد: «در آفرينش آسمان ها و زمين آمد و شد شب و روز و کشتي‌هايي که در دريا به سود مردم در حرکتند و آبي که خداوند از آسمان نازل کرد و با آن زمين را پس از مرگ زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و همچنين در تغيير مسير بادها و ابرهايي که در ميان زمين و آسمان معلقند، نشانه هايي است براي مردمي که عقل دارند و مي انديشند». در اين مجال مي‌توانيم بگوييم که از نظر عقل ادياني که ساخته دست و تفکرات بشر است، هيچ گونه صلاحيت هدايت گري و نجات بخشي انسان را ندارد، زيرا اولاً شخصي که آييني را اختراع نموده خودش مانند ساير انسان ها، انسان است و از هيچ نوع علم و قدرت فوق بشري برخوردار نمي باشد. ثانياً انسان قدرت و صلاحيت ساختن دين را براي بشر ندارد زيرا او نه به حقيقت انسان آگاهي دارد و نه از مقتضيات فطري و احتياجات دروني و معنوي انسان چيزي مي داند. ثالثاً به حکم عقل عملي، معقول نيست انسان از ديني پيروي کند که انسان ديگري آن را ساخته و پرداخته باشد. زيرا پيروي از اين گونه آيين در حقيقت پيروي از مؤسس آن است که در واقع از مصاديق عبادت و پرستش او به شمار مي آيد و اين ظلم آشکار است که انساني، انسان ديگر را بپرستد، قرآن کريم در اين زمينه خطاب به اهل کتاب مي گويد: «بگو: اي اهل کتاب بياييد به سوي سخني که ميان ما و شما يکسان است که جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزي را همتاي او قرار ندهيم و بعضي از ما بعضي ديگر را ـ غير از خداي يگانه ـ به خدايي نپذيرد». پس با توجه به اين مطالب، اديان غير آسماني باطل اند و هيچ کدام قابليت هدايت گري و نجات بخشي را نداشته و پيروي از اين گونه اديان بر طبق معيارهاي عقل و نيز به دلیل آيه وَ مَن يَبْتَغِ غَيرَْ الْاسْلَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فىِ الاَْخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِين‏؛ «و هر كس كه دينى جز اسلام اختيار كند از او پذيرفته نخواهد شد و در آخرت از زيانديدگان خواهد بود» جز زيان و خسران چيزي را در بر ندارد و قطعا پيروان آنان در صورتي که قاصر نباشند از زيان کارانند. اما اديان ابراهيمي و آسماني که عبارتنداز دين اسلام، مسيحيت، يهوديت همه آنها يک دين با شرايع مختلف مي باشند. لذا بر طبق صريح آيه قرآن که مي فرمايد: «دين در نزد خدا اسلام است...» و نيز همين آيه سوره آل عمران مي فرمايد: «هر کس جر اسلام، آييني براي خود انتخاب کند از او پذيرفته نخواهد شد و او در آخرت از زيان کاران است» و نيز با توجه به اين که در قرآن هرگز دين به صورت جمع نيامده است، دين خدا نمي تواند بيشتر از يک دين باشد. چون خدا يکي است و خداي واحد فقط منشاء يک دين براي بندگانش مي باشد و شريعت هر پيامبري که مشتمل بر احکام و دستورات عملي مي‌باشد بر طبق همان زمان و شرايط از طرف خدا جعل شده و با آمدن شريعت هر پيامبري، شريعت پيامبر قبلي نسخ گرديده و برداشته شده است. بنابراين به حکم عقل، دين اسلام با شريعت محمدي ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ که کامل تر و ماندگارتر و جوابگوي بشر تا پايان تاريخ است، دين نجات بخش و هدايت گر مي باشد. و با اثبات حقانيت دين اسلام و جهاني شدن آن، بطلان ساير اديان روشن مي‌گردد، چنانچه از آيات قرآن و روايات اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ استفاده مي شود، دين واقعي و حق، دين اسلام است، زيرا اين دين، از اديان گذشته كامل تر و سالم از هرگونه تحريف و دگرگونی است و مردم موظف هستند كه به اين دين عمل كنند. نكته اي كه قابل ذكر است اينست كه هر كدام از اديان گذشته، در زمان خود به صورت واقعي خودش راه صحيحي براي تكامل بشر و توجه او به خدا بوده و بشر در پرتو اين اديان به سوي تكامل روحي و معنوي پيش رفته است، ولي پس از ابلاغ آيين اسلام ـ كه آيين جهاني و خاتم اديان است ـ پيمودن راههاي ديگر خطاست و غير اين آيين، نمي تواند انسان را به اهداف عالي و كامل كه مناسب حقيقت انساني و «امت تكامل يافته» است برساند. ولي در عين حال هر كدام از اين اديان در زمان و عصر خود كاملترين دين بودند كه براي هدايت مردم از طرف خداوند آمده است. و ديگر اينكه با آمدن دين اسلام، شريعت و آيين هاي گذشته نسخ شده و اعتبارشان را براي امتهاي آينده از دست داده اند و معناي ناسخ بودن آيين اسلام نسبت به آيين هاي ديگر و كامل و جامع بودن آن در برابر آيينهاي پيشين، اين نيست كه آيينهاي پيشين از اصل و ريشه باطل و يا نادرست و يا ناقص و نارسا بوده اند؛ بلكه هر كدام از اينها در جاي خود و عصر خويش كاملاً صحيح و رسا بوده و براي رسانيدن بشر آن عصر به هدفي كه شايستگي آن را داشته است، كافي و رسا بوده اند. اما در مورد زيانکار بودن مسيحيان و يهوديان بايدگفت که مسيحيان و یهوديانی که در هنگام رسميت داشتن دين حضرت موسي و حضرت مسيح (ع) از دين آنان پيروي کرده اند از زيان کاران شمرده نمي شوند اما در باره پيروان اين اديان در زماني که دين شان رسمي نبوده و منسوخ گرديده از حيث زيانکاربودن و عدم زيانکار بودن به دو گروه تقسيم مي شوند: 1. گروهي که نسبت به آشنايي و پذيرش دين رسمي و در حال حاضر دين اسلام مقصر نيستند؛ بلکه درشرايطي قرار دارند كه امكان دسترسي به اينكه بدانند دين واقعي و حق الآن كدام است ندارند و به اصطلاح حجت خدا بر آنان تمام نشده است. اين دسته هر چند از برکات دين اسلام بي بهره اند و قضاوت را نسبت به آنان بايد به خداوند متعال واگذار كرد كه او چگونه حكم مي كند، ولی این اندازه قابل درک است که خداوند در مورد ايشان عادلانه حكم کرده و آنها را مورد عفو و بخشش خويش قرار خواهد داد. بنابراين این طایفه از زيان کاران و اهل آتش به شمار نمي‌آيند. 2. گروهي که مقصر اند؛ يعني مي‌دانند كه دين حق، دين اسلام است و به قول معروف حجّت بر آنها تمام شده است و لكن عناد دارند و آن را نمي پذيرند، مسلماً اينها از زيان کارانند و جايگاهشان جهنم است و در آنجا مجازات مي شوند چرا كه آنها همچون مسلمانان مكلّف به دستورات اسلام هستند، لكن با خداوند دشمني مي ورزند و خود شان نمی خواهند که نجات یافته باشند و عذاب جهنم آخرت را در دنیا برای خود پذیرفته اند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image