تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

حضرت یحيی ـ عليه السلام ـ که بود؟


حضرت یحیي فرزند حضرت زکریای پیامبر ـ علیه السلام ـ است، او پسر خاله حضرت عیسی نیز بود ،بنابر نقل برخی از مورخین، یحيی شش ماهه از مادر متولد شد. خداوند ولادت يحيي را به حضرت زکریا بشارت داد. وقتی حضرت زکریا فاقد اولاد بود و در دوران کهنسالی و پیری بود از خداوند اولادی خواست و خداوند به ولادت یحیی بشارت داد. «ملائکه از جانب خداوند زکریا را ندا کردند در حالی که او در محراب عبادت مشغول نماز بود و بشارت ولادت يحيي را دادند که تصدیق کننده و آقا و از انبیای صالح خواهد بود او از کودکی در میان کودکان دیگر آن ها را نصحیت می کرد، نبوت او در هفت سالگی بود پس از يحيي عیسی در کودکی از نبوت خود به معجزه ای خبر داد، یکی از القاب حضرت يحيي در آیه قرآن مصدقاً بکلمة من الله آمده یعنی يحيي تصدیق کننده کلمه الهی خواهد بود آن کلمه الهی حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ مي باشد «یا مریم ان الله یبشرک بکلمة منه، اسمه المسیح عیسی بن مریم» اى مريم ، خدا تو را به كلمه اى از جانب خود كه نامش مسيح ، عيسى پسر مريم است ، بشارت مى دهد ، که يحيي از نبوت او خبر داده و او را تصدیق کرده است درباره حضرت يحيي 21 آیه در قرآن وجود دارد که اشاره به نبوت و برتری او از کودکی شده است، چون يحيي به دعای پدرش که خطاب به خداوند در حال نماز عرض کرد: «ای خدای من و ای پروردگار من مرا تنها رها نکن به درستی تو بهترین وارث هستی» خداوند دعای زکريا را اجابت کرد و يحيي را به او عطا نمود و پیامبرش را خوشحال کرد. نام مادر حضرت يحيي ایشاع دختر عمران بن متی بود، زکریا شوهر ایشاع کفیل تربیت مریم نیز بود که مادر حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ است. در روایات معتبری آمده است که قبل از يحيي هیچ کس به این نام خوانده نشده است. نام او از سوی خداوند انتخاب شده چنان که نام عیسی از طرف خداوند نامیده شده است پدر يحيي به دست جباران به شهادت رسید و يحيي به مقام نبوت نایل شد، و مردم را به توحید دعوت کرد. پادشاه معاصر يحيي، عاشق دختر برادرش شد و درباره تزویج با او از يحيي فتوا خواست، يحيي فرمود در شریعت آسمانی جایز نیست تو با آن دختر ازدواج کنی، شاه که فتوای يحيي را مخالف هوسرانی خود دید يحيي را دستگیر و زندانی کرد. شاه جشن شادی برگزار کرد و مست شد و دختر برادرش با لباس آراسته و زیبا در حال رقص به مجلس او وارد شد، شاه در سر مستی و غرور و غفلت به او گفت هر چه خواهی به پای تو بریزم. دختر پیش مادر برگشت و داستان را به او گفت مادرش گفت سر يحيي تعمید دهنده را از او بخواه زیرا يحيي تو را از همسری پادشاه منع کرده تا او زنده است از ازدواج با سلطان محروم خواهی بود. هیرودویا (دختر) به مجلس شاه برگشت و خواسته خود را به شاه گفت، شاه جلادی به زندان فرستاد تا سر يحيي را از تن جدا کرده و در طشت طلا به حضور دختر آوردند سر بریده يحيي خطاب به دختر گفت، دختر برادر بر پادشاه حرام است. گفته شده سر يحيي را نیز هم چون سر امام حسین برگرداندند و به حضور زنا زاده بردند چنان که سر امام حسین را به حضور عبید الله بن زیاد بردند. حضرت يحيي بر اساس آیات قرآن دارای ویژگی های ممتاز بوده و مورد تمجید خداوند قرار گرفته، آن حضرت از خوف الهی بسیار گریه می کرد و همیشه با یاد خدا بود. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image