تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه
بازخوانی دیدگاههای امام خمینی (ره) در زمینه انقلاب اسلامی ایران
محمدمهدی سیفی
اولین نکتهای که در بازسازی نظریه انقلاب در اندیشه امام خمینی مشهود است تفکیک بین دو انقلاب مادی و معنوی است که هر یک دارای ویژگیهای مختص خویش است. هر چند به فرمایش ایشان «قوه مقاومت در برابر ستم و بیعدالتی دولت، جزو طبیعت ساختمان بشر است، لکن هدف از شوریدن و مقاومت کردن وجه تمایز این دو انقلاب است.
مقدمه:
شناخت کامل و همه جانبهی چهرهی ممتاز حضرت امام خمینی (ره) بدون بررسی ابعاد گوناگون شخصیت ، اندیشهها، مواضع و عملکرد ایشان در مراحل مختلف حیات اجتماعی ـ سیاسی ممکن نیست. امام خمینی (ره) با تدوین و تحکیم پایههای نظری نظام سیاسی مبتنی بر دین و تمهید مقدمات عملی آن و گسترش دادن اسلام سیاسی و بسیج کردن مردم مسلمان ایران، سلطنت 2500 ساله شاهنشاهی را ساقط و نظام جمهوری اسلامی ایران را جایگزین آن ساخت. در این نوشتار تلاش شده است اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) در نقد حکومت پهلوی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران بررسی و کنکاش قرار داده شود.
ضرورت انقلاب اسلامی
در اندیشه سیاسی حضرت امام (ره) استبداد خصلتی است که به تدریج در سلطنت مطلقه ، تبدیل به عادت میشود. عادت به این شیوه حکمرانی ، آزادیهای سیاسی جامعه را نابود میسازد. چنین مشکلی نه از طریق وعظ و نصیحت حل میشود و نه مشروطیت توانست نسبت به تقلیل یا حذف آن همت گمارد. لذا حضرت امام مسوولیت تمام نابسامانیهای موجود را در رأس هرم حکومت ... میداند و راهکار آن را سرنگونی سلطنت و برپایی حکومت اسلامی توسط ولی فقیه میداند. به طوری که برای نخستین بار در کتاب ولایت فقیه خویش ، از انقلاب سیاسی نام میبرد و خواستار سرنگونی سلطنت میگردد:
»شرع و عقل حکم میکند که نگذاریم وضع حکومتها به همین صورت ضد اسلامی یا غیر اسلامی ادامه پیدا کند. دلایل این کار واضح است، چون برقرای نظام سیاسی غیر اسلامی به معنی بیاجرا ماندن نظام سیاسی اسلام است. هم چنین به این دلیل که هر نظام سیاسی غیر اسلامی، نظام شرک آلوده است چون حاکماش طاغوت است و ما موظفیم آثار شرک را از جامعهی مسلمانان و از حیات آنان دور کنیم و از بین ببریم و باز به این دلیل موظفیم شرایط اجتماعی مساعدی برای تربیت افراد مؤمن و با فضیلت فراهم سازیم واین شرایط درست ضد شرایط طاغوت و قدرتهای نارواست ... ما چاره نداریم جز این که دستگاههای حکومتی فاسد و فاسد کننده را از بین ببریم و هیأتهای حاکمه خائن و فاسد و ظالم و جائر را سرنگون کنیم. این وظیفهای است که همه مسلمانان در یکایک کشورهای اسلامی میباید انجام بدهند و انقلاب سیاسی را به پیروزی برسانند.» (1)
اما انقلاب سیاسی در فضایی که اکثریت عالمان دینی و روشنفکران ایرانی متأثر از گفتمان مشروطیت بودند، تحولی بعید به نظر میرسید. به ویژه آن که بسیاری از مراجع حوزه علمیه به دلیل سرخوردگیهای ناشی از فرجام مشروطیت و نیز ترس و واهمه از تعرضات علنی رضاخان ، در انزوا به سر میبرند و علاقه چندانی به بازگشت مجدد به عرصهی سیاست نداشتند. در این شرایط حضرت امام وارد عرصه سیاست شد و به نقد دولت پهلوی پرداخت.
جسارت امام خمینی در نقد جدی و صریح دولت، شجاعتی بود که بسیاری از طرفداران مشروطه از انجام آن ناتوان بودند.(2) بدون شک ایستادگی حضرت امام در قبال حوادثی چون لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و کاپیتولاسیون نقش مهمی ایفا کرد. به ویژه آن که حضرت امام با کشاندن مبارزه به کانون اصلی آن یعنی حوزه علمیه قم، عملا علما و مراجع وقت را به یک رویارویی ناخواسته کشاند. و بخش وسیعی از روحانیون و مراجع را به نیروی اپوزیسیون مبدل ساخت. بنابراین وضعیتی پدید آمد که امام خمینی رسما اعلان میکند «موافقت با نظام شاهنشاهی چه به صراحت و چه به وسیله طرحی که لازمهاش بقای آن است، خیانت به اسلام و قرآن کریم و مسلمین و ایران است و هر کس با هر اسم ، با آن موافقت نشان دهد، مطرود و اجتناب از آن لازم است.»(3) همچنین در پاسخ به سؤال روزنامه الهدف لبنان و رادیو اتریش مبنی بر این که رژیم شاه تصمیم دارد قانون اساسی را با شریعت اسلام متناسب کند میافزاید «اینها همه دروغ است. اگر راست میگویند، اول چیزی که در قانون اساسی مخالف با اسلام است، سلطنت شاه و اصل رژیم سلطنتی است»(4) که باید برداشته شود.
بازسازی نظریه انقلاب
اولین نکتهای که در بازسازی نظریه انقلاب در اندیشه امام خمینی مشهود است تفکیک بین دو انقلاب مادی و معنوی است که هر یک دارای ویژگیهای مختص خویش است. هر چند به فرمایش ایشان «قوه مقاومت در برابر ستم و بیعدالتی دولت، جزو طبیعت ساختمان بشر است، لکن هدف از شوریدن و مقاومت کردن وجه تمایز این دو انقلاب است. از دیدگاه امام خمینی «همه انقلابات به جز انقلاب اسلامی، به دنبال اهداف مادی بوده و در حصار از میان رفتن یک حکومت و روی کار آمدن حکومتی دیگر محدود شدهاند. این انقلاب با انقلاب سایر کشورها و انقلابهایی که در دنیا اتفاق افتاده است فرق دارد. انقلابهایی که در دنیا تاکنون اتفاق افتاده است قدرت را از دست یک قدرتمند، یک جابر ، به دست جابر دیگری که یا مثلا این یا بالاتر از این است منتقل کردند. شما مطالعه کنید در حال انقلابهایی که در دنیا پیدا شده است یا کودتاهایی که هر روز واقع میشود و شده است ، ببینید که آن وضع آن جا چطور است. جز این است که با اغفال مردم یک انقلاب پیدا شده است و یک قدرتی را به کنار گذاشتهاند یک قدرت مشابه او یا بدتر از او سر کار آوردهاند؟ هیچ در حال ملتها فرق حاصل نشده است یا حال ملتها بدتر شده است.» (5) انقلاب فرانسه، شوروی و سایر انقلاباتی که در عالم واقع شده است یک انقلاباتی بوده است و رژیمها تغییر کردند. رژیم دیگر حکومت تغییر کرده به حکومت دیگر. اما انگیزه ، انگیزه مادی است. انگیزه دنیایی بوده است آن وقتی که روسیه قیام میکند و رژیم سابق را از بین میبرد انگیزهاش این بوده است که این دنیا دست من باشد نه دست او».(6)
از این رو انقلابهای معمول دنیا در منظر حضرت امام ، به واسطه بروز فشارهای طولانی و طاقت فرسای اقتصادی ـ سیاسی از یک سو و منازعه قدرت میان نخبگان سیاسی از سوی دیگر ، به وقوع پیوستهاند.به طور کلی از منظر حضرت امام ، سلطه عواملی که به مسأله سرنگونی و نیز برقراری و ثبات نظامی اسلامی منجر شد عبارتند از:
الف) ارادهی الهی
تأثیر عنایت خداوند در پیروزی نهضت اسلامی به گونهای بود که به اعتقاد حضرت امام ، پیش از آن که دریابیم که چه عوامل ذهنی و عینی موجب پیدایش انقلاب اسلامی شد باید پدید آمدن نفس شرایط را محصول اراده الهی بدانیم «این انقلاب ، نه با تبلیغات من و شما به راه افتاد و نه هم روحانیت جنود خداوند بود. هیچ کس از جناحهای سیاسی نمیتواند ادعا کند که او خالق انقلاب است. اگر اراده خداوند به آن تعلق نمیگرفت حتی شعار مرگ بر سلطنت پهلوی نیز بر زبان هیچ یک از شماها جاری نمیشد.» (7)
ب) آگاهی و هوشیاری مردم
حضرت امام در جمع شاگردان خود در نجف که بعدها مسوولیت آگاهی بخشی مردم را بر عهده گرفتند فرمود «ما موظفیم ابهامی را که نسبت به اسلام به وجود آوردند، بر طرف سازیم. تا این ابهامها را از اذهان نزداییم ، هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم. ما باید این ابهامی را که بر اثر تبلیغات سوء چند صد ساله نسبت به اسلام در اذهان حتی بسیاری از تحصیل کردههای ما پیدا شده رفع کنیم ... شما مطمئن باشید اگر این مکتب را عرضه نمایید و حکومت اسلامی را چنان که هست به دانشگاهها معرفی کنید، دانشجویان از آن استقبال خواهند کرد. دانشجویان با استبداد مخالفند. با حکومتهای دست نشانده و استعماری مخالفند. با قلدری و غارت اموال عمومی مخالفند. با حرامخواری دروغ پردازی مخالفند. با اسلامی که چنین طرز حکومت اجتماعی و تعالیمی دارد هیچ دانشگاه و دانشجویی مخالفت ندارد»(8)
ایشان با بیان تفاوت اسلام با دینی که به عنوان افیون تودهها معرفی میشود میفرماید «میخواهند مسلمین را خراب کنند، میخواهند مسلمین را از اسلام جدا کنند و مسلمین خواب بروند و آنها مال مسلمین را بخورند. این افیون است، نه اسلام.» در حقیقت تمیز اسلام اصیل از دروغین و متوجه ساختن مردم به آن، همان انقلاب درونی است که به فرمایش حضرت امام ، تا حاصل نشود، انقلاب بیرونی یا جابجایی قدرت صورت نخواهد پذیرفت.
ج)تزلزل دستگاه سرکوب هیأت حاکمه
گسست به وجود آمده که به تعبیر حضرت امام به دو قطب متضاد ملت و دولت مبدل شده بود با آغاز بحرانهای سال 56 به یک رویارویی جدی و شورش همگانی تبدیل گردید. خیزشی که با نگارش مقالهی توهینآمیز روزنامه اطلاعات درباره امام خمینی در هفدهم دی ماه همان سال آغاز شد سرانجام با سقوط حکومت پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی ایران به پایان رسید. به طوری که شاه نیز تصور میکرد میتواند تظاهرات و اعتصابات را با استفاده از ارتش و نیروهای مسلح همانند قیام پانزده خرداد 42 خاموش کند. اما چنین نشد. و حتی بدنهی ارتش نیز متأثر از جریان انقلاب به انقلابیون پیوستند و موجبات تسریع در پیروزی انقلاب را فراهم ساختند. «یک ملتی که هیچ ابزار نداشت ... بر یک قدرتی که تا دندان مسلح بود و دنبالش هم آمریکا بود که میگفت ما پشتیبانی میکنیم ... این قدرتی که پشتوانهاش هم قدرت بود ... به دست اینها از بین رفت. البته ارتش هم کمک کرد اما بعد از این که اینها فریادهایشان را کردند که آنها را هم متحول کردند. ارتشها از این فداکاری که به خیال خودشان برای آن مردک داشتند، منحرف کردند به این طرف، یک عدهای که البته از آن بزرگها بودند که فرار هم کردند .... دیگران هم متحول شدند نیروی هوایی هم همین طور، نیروهای دیگر هم همین طور ، هوانیروز هم ، همافران اینها متحول شدند. این تحولات هم که در آنها پیدا شد باز یک امر عادی نبود که این طور متحول کرد یک ارتشی را. متحول کرد که بتوان بر خلاف شاه ... قیام کنند».(10)
د) لزوم آگاهی بخشی رهبران نهضت
حضرت امام با بیان این مطلب که بزرگترین کاری که از ما ساخته است بیدار کردن و متوجه ساختن مردم است (11) علمای اسلام را به نشر حقایق و گفتگو با مردم دعوت و از آنان میخواهد که در برابر جنایاتی که رخ میدهد سکوت نکنند. از این رو وظایف اصلی کارگزاران ، زدودن زنگارهای فراموشی از اسلام واقعی و عرضه خالصانه آن به عموم مردم و نقد وضع موجود و ناسازگاری آن با آموزههای اسلام اصیل و بالاخره معرفی مقصرین اصلی چنین اوضاعی است.
هـ)انعطاف ناپذیری نظام سیاسی و کاهش تدریجی مشروعیت
روند تدریجی آگاهی مردم از دو مؤلفهی اسلام اصیل و ناسازگاری نظام سیاسی وقت با آن، خود تحول تدریجی مشروعیت آن نظام را فراهم میساخت و شکاف سادهی جامعه با دولت تبدیل به یک شکاف فعال مینمود. گسست یا شکاف به وجود آمده به دو طریق میتوانست ترمیم یا فعال گردد. راه حل اول آن بود که ساختار قدرت ، با درکی عمیق از بحران مشروعیت و نا همخوانی ذهنی و عملی مردم با آن ، از خود انعطاف نشان دهد و به مطالبات جامعهی دینی تن دهد. و راه حل دوم آن بود که لجاجت دولت و بیکفایتی آن در حل بحران، مردم را علاقمند به براندازی راههای خشونت آمیز نماید. مسلم بود که رژیم شاه، ساختاری غیر منعطف داشت و شاه نمیتوانست بین خود و مخالفین تفاهم ایجاد کند. اگر یک کشور بخواهد یک کشور سالمی باشد باید بین دستگاه حاکمه با ملت تفاهم باشد ، معالاسف «رژیمهای شاهنشاهی و به خصوص در رژیم اخیر، این معنا عکس بود. یعنی دستگاه حاکمه کوشش میکرد با ادعا ، فشار ، آزار ، شکنجه ، حبس و امثال اینها با ملت رفتار کند و ملت هم اگر زور نداشت کوشش میکرد که مالیات نپردازد. از زیر بار همه چیز در برود هر چه بتواند کارشکنی کند برای دولت و از این جهت دهی شکاف بین مردم و دولت حاصل میشد و هم هیچ پشتیبانی نداشت و دستگاه حاکمه یک امر به خیال خودش مستقلی بود که هیچ ارتباطی با ملت نداشت. ملت هم به او هیچ اعتماد نداشت. او را دشمن خودش میدانست با پایگاه نداشتن در پیش ملت ناچار باید کنار بروند و رفت. این باید یک عبرت باشد برای دولتها.» (12)
منابع:
1ـ امام خمینی ، ولایت فقیه ، تهران ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، 8373 ، ص 40
2ـ فراتی ، عبدالوهاب ، اندیشههای سیاسی امام خمینی ، تهران، مؤسسه انتشاراتی احیاگران ، 1380 ، ص 80
3ـ صحیفه نور ، ج 1 ، ص 590
4ـ صحیفه نور ، ج 2 ، ص 483
5ـ صحیفه نور ، ج 19 ، ص 269
6ـ صحیفه نور ، ج 20 ، ص 63
7ـ صحیفه نور ، ج 3 ،ص 204- 207
8ـ امام خمینی ، همان ، ص 77
9ـ صحیفه نور ، ج 3 ، ص 4-8
10ـ صحیفه نور ، ج 5 ، ص 227
11ـ در جستجو راه از کلام امام (دفتر دهم ، انقلاب اسلامی ، تهران ، امیرکبیر ، 1361 ، ص 46
12ـ صحیفه نور ، ج 7 ، ص 169
مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 14 بهمن 1391
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.