تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

چرا پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ پس از مبعوث شدن نظام برده داري را از بين نبرده و صراحتا و به طور رسمی با این مسئله به مبارزه بر نخواستند؟


اسلام در زماني ظهور کرد که نظام برده داري نه تنها در شبه جزيره عربستان بلکه در سراسر جهان آن روز بخش بزرگي از جامعه را تشکيل مي داد و انسان هاي فراواني اعم از زن و مرد و کودک امرار و معاششان و شرط حيات و زندگي شان بسته به بردگي بود يعني در اثر نظام طبقاتي به وجود آمده اين قشر از انسان ها اگر بدون تدبير رها شوند و نظام برده داري به هم خورده مشکلات جبران ناپذير اجتماعي در پي مي داشت. چون گروه عظيمي از اين بردگان از ممالک ديگر در قالب تجارت عده اي تاجر وارد جوامع ديگر مي شدند، گروهي نيز بخاطر نداري و فقر مجبور مي شدند در خدمت اربابان و ثروتمندان باشند و خواري ذلت بردگي را به جان بخرند ولي مقداري آذوقه و معيشه داشته باشند. حال اگر پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ طبق يک فرمان عمومي به خصوص در اوايل مبعوث شدن به نبوت دستور مي دادند که بردگان بايد آزاد شوند. اي بسا بسياري از آنان از گرسنگي تلف مي شدند، زيرا نه کسب و کار داشتند و نه خانه و کاشانه براي زندگي، لذا حضرت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بهترين راه را در اين ديدند که اين معضل اجتماعي، که از مدت ها پيش دامن گير جوامع بشري شده و به خصوص جامعه اسلامي را رنج مي داد، به تدريج و در طول زمان بر طرف کنند و به اين طريق هم بردگان آزاد شوند و جذب جامعه گردند و هم خطري اقتصادي و اجتماعي، جامعه را تهديد نکند. لذا از همان سال هاي آغازين تشکيل حکومت اسلامي مدينه توسط پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ راههايي براي آزادگي بردگان پيش روي مسلمانان قرار دادند. که در ذيل به برخي از آن ها اشاره مي شود. 1. ما در تاريخ اسلام سراغ داريم که حضرت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ طبق دستوري فرمودند: که اگر هر برده و اسيري که سواد خواندن و نوشتن دارد. بتواند به ده نفر از کودکان مسلمين خواندن و نوشتن بياموزد، آزاد خواهد شد. هر چند که اين دستور در مورد اسيران جنگي بود امّا مي توانست راهي براي آزادي بردگان با سواد باشد، يعني يک نوع فرهنگ سازي براي آزادي بردگان و اسيران. 2. جايگاه اجتماعي بخشيدن به بردگان و تشويق مردم به برخورد مناسب با بردگان. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمودند: بندگان شما برادران شما هستند که خداوند براي امتحان، آن ها را زير دست شما قرار داد بنابراين هر کسي برادر وي زير دستش باشد. بايد از غذاي خود به او بخوراند و لباس خويش را بر او بپوشاند و کاري که بيش از طاقت وي باشد بدو رجوع نکند و اگر کار سختي به او محول کرد و از طاقت او بيشتر است به او کمک کند. و نيز پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ آنچنان در حق بردگان، رعايت احترام نموده که حتي حاضر نشده کسي آنها را بنده يا کنيز بخواند «لايقل احدکم هذا عبدي و هده أمتي و ليقل فتاي و فتاتي». هيچ کس حق ندارد خدمتکار خود را عبد و امه (غلام و کنيز) بخواند بلکه مي بايد خدمتکار مرد را «فتي» يعني جوانمرد، و خدمتکار زن را «فتاة» يعني دوشيزه و خانم بخواند. 3. يکي ديگر از راه هاي فرهنگ سازي براي آزادي اسيران و بردگان اين بود که در مقابل کفاره گناهان، آزادي بردگان را قرار دادند، همچون کفاره روزه خواري، کفاره قتل غير عمدي، و حتي آزادي بردگان را جزو عبادات قرار داد چنان چه در سوره توبه مي فرمايد: «مصرف زکات منحصرا مختص به اين هشت طايفه است، فقيران، عاجزان، متصديان اداره صدقات، براي تأليف قلوب (يعني براي متمايل کردن بيگانگان به اسلام)، آزادي بردگان و قرض دادن و در راه خدا به در راه ماندگان...». بنابراين درست است که اسلام و پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به يکباره دستور آزادي تمام بردگان را صادر نکردند. چرا که اين امر عملا غير ممکن بود ولي با فرامين و دستورات خود باعث شد که در طول زمان و به تدريج بردگان آزاد شوند و به کوچکترين بهانه زمينه آزادي برده را ايجاد می نمودند، که به برخي از موارد اشاره شد. آزادي بردگان حکمي بود که از سوي پيامبر مانند احکام ديگر شرع به تدريج و با گذشت زمان انجام گرفت؛ اگر قرار بود پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به يکباره بردگان را آزاد کند، نظم اقتصاد مردم آن دوره به هم مي ريخت و زندگي از هم مي پاشيد، از اين رو در مرحله نخست، همگان را ترغيب به کار و کوشش و دوري از تنبلي، بي کاري و عياشي نمود، تا جامعه از وضعيت سابق (که همه کارها بر دوش بردگان بود) فاصله گيرد پس راه هاي فراواني براي رهايي بردگان قرار داد و به اصطلاح فرهنگ سازي و زمينه سازي نمود. بعد از گذشت قرن ها از صدر اسلام انديشمندان به اين نتيجه رسيدند که، آزادي دفعي و يکباره بردگان خطر آفرين است منتسکيو در اين باره مي نويسد: «آزاد کردن عده بي شماري از غلامان به وسيله وضع يک قانون مخصوص، صلاح نيست؛ زيرا موجب اختلال نظم اقتصادي جامعه مي گردد و حتي معايب اجتماعي و سياسي دارد... بنابراين آزاد کردن غلامان و بردگان بايد تدريجي و همراه با فرهنگ سازي هاي لازم و مناسب باشد». يعني همان کاري که پيامبر اسلام از آغاز تشکيل حکومت اين فرهنگ سازي را شروع کرد و به تدريج نفس برده داري از جامعه اسلامي رخت بر بست. بنابراين مي توان گفت از آنجا که بردگان از دير زمان تحت رقيت و بندگي ديگران زيست کرده بودند و در اثر زندگي بردگي خود، بي تجربه و بي استعداد بار آمده بودند و نيز در صورت آزادي امکانات تشکيل يک زندگي ساده را نداشتند لذا، اسلام و پيامبر اسلام همه آن ها را يکباره از قيد بردگي آزاد نساخت که اگر چنين نمي کرد و همه را آزاد مي ساخت، ممکن بود در اثر نداشتن تجربه کافي و نبود امکانات معيشتي جامعه را با معضل اقتصادي، اجتماعي و امنيتي مواجه سازند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image