دعا و مصلحت الهی-مصلحت الهی-مصلحت و تکلیف /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

می گویند اگر در کاری صلاح خدا نباشد، آن کار صورت نمی گیرد پس خدا که از سرنوشت انسانها با خبر است و هر چه به صلاح بندگانش باشد همان را محقق می سازد، برای چه انسانها دعا می کنند؟ یعنی در اجابت شدن خواسته های بنده ها فقط صلاح خدا مدنظر است و رضایت بنده خدا مورد نظر نیست؟ آیا این نوعی جبر نیست که تمامی اتفاقات زندگی را مصلحت خدا بدانیم و دل به آن خوش کنیم؟


توجه به این نکات ،کمک می کند به دریافت پاسخ. ا- دعا به خودی خود کار مطلوبی است وبهترین عبادت است،صرف نظر از نتائج ظاهری آن 2-دعا در تغییر سر نوشتها مؤثر است ویکی از عوامل تأثیر گذار است. 3-انسان به حکم عقل وآگاهی به مصالح ومفاسد،معمولاً چیزی را طلب می کند که مصلحت است،وبطور نادر ممکن است مصلحت خود را تشخیص ندهد وچیزی را بخواهد که به صلاح او نیست،در این صورت خدای حکیم ،آنچه را که مصلحت واقعی است به او می دهد،در نتیجه دعا تأثیر خود را خواهد داشت،ضمن اینکه دعا بدون عمل وتلاش اختیاری به ثمر نمی رسد،بنابر این وقتی چیزی را از خدا خواستید ودنبالش هم رفتید ،محقق می شودودعا هم کار خود را می کند،وجبری هم در کار نیست.4- دعا یعنی درخواست ، از خدای قادر وتوانا وحکیم وبخشنده و... ؛ ما نیاز داریم ، ودعا می کنیم ، چون، می دانیم که او خدایی است حکیم، اگر به صلاحمان باشد می دهد ، چون یقین داریم که از ناحیه خدا، بخل و تنگی ، وجود ندارد ، خزانه اش پر وبی انتها است، ومی دانیم که اجابت او نه از روی لیاقت وشایستگی ما است ، بلکه از روی جود و کرم خود اوست، پس طلبکارانه دعا نمی کنیم، بلکه عاجزانه ؛ در عین حال ، توجه داریم که ، چشمان ما ازحقایق بسته است وآگاهیهای ما محدود است ، وبسیاری از امور را نمی دانیم ، پس: دعا از ما ، اجابت ( اگر صلا حمان باشد) از او، 5- اجابت دعا از جانب خدا، به نوعی، همان جلب رضایت بندگان است؛ ولکن آیا عقل، درمورد چیزی که به مصلحت فرد نباشد ، بلکه حتی برای او مانند سم مهلک باشد، ولکن بنده، چون ، آگاهیش کم است ، وهمان را با اصرار درخواست میکند؛ چه حکمی می کند؟ حتی ممکن است به خدا، بدبین وبد گمان شود وخدا را جبار و... بداند، اما این خالق حکیم ، وخدای مهربان، همانند مادری که فرزند نادانش به او نا مهربانی وستم می کند صبر می کند ، حتی مادر، چون فقط احساسات مادرانه دارد، ممکن است ، زود تسلیم ناله های جاهلانه فرزندش شود ، وشادی ورضایت حال وآنی فرزندش را به فرجام تلخ او، ناآگاهانه ترجیح دهد؛ اما راجع به خداوند چنین چیزی راه ندارد.6- اتفاقات زندگی، دو نوع است:نوع اول (که بیشتر است) ، معلول ونتیجه اعمال ورفتارهای خود ما یا دیگران است. این نوع مربوط به اراده واختیار خودمان است؛ وجبری از سوی خدا در کار نبوده است . اما نوع دوم ، معلول امور دیگری است ، که ما از آنها بی خبریم و چه بسا منافع و مصالح ما در آن نهفته باشد, ولی چون دلیلش را نمی دانیم برای ما نا خوشایند است.حقیقت این است که در این عالم چیزی بدون دلیل اتفاق نمی افتد.وهمه اتفاقات این عالم بر اساس مصالح کلی آفرینش ونظام خلقت است، لذا نمیتوان گفت که اگر کارگردان حکیمی این عالم را بر اساس مصلحت کل بچرخاند ، جبار است؟!روشن است که هرگز نمیتوان مدعی شد. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image