ادیان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

اگر عروج به آسمان حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ بر مبناي قرآن کريم باشد، بايد قائل شد که خداوند متعال با مشتبه کردن امر حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ موجب گمراهي مردم گشته است؟


براي روشن شدن مطلب بايستي مسائلي تحليل و روشن گردد: 1. نحوه عروج حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ به آسمان؛ 2. علت انحراف و گمراهی يهود؛ 3. علت انحراف و گمراهي جامعه مسيحيت. 1. عروج آسماني حضرت عيسي خداوند متعال در بيان سرگذشت حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «و گفتار يهود که گفتند ما عيسي بن مريم پيامبر خدا را کشتيم، در حالي که نه او را کشتند و نه به دار آويختند لکن امر بر آنها مشتبه شد و کساني که در مورد (قتل) او اختلاف کردند از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پيروي مي کنند و قطعا او را نکشتند. بلکه خدا او را به سوي خود بالا برد و خداوند توانا و حکيم است.» با نگاهي به انجيل هاي در دسترس مسيحيان اين مطلب روشن است که حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ به آسمان عروج کرده است، ولي تفاوتش با قرآن کريم در اين است که آنها بر اين باورند که حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ اول کشته شده و جنازه اش دفن گرديد و سپس خداوند او را زنده کرد و به آسمان برد و اين تفاوت به خاطر تحريف هايي است که در انجيل هاي چهار گانه امروزي به اعتراف بسیاری از انجیل شناسان مسیحی و غیر مسیحی رخ داده است. پس نمی توان بر آموزه های و نقل قول های اناجیل اعتماد نمود. 2. علت گمراهي يهود گمراهي يهود از مسير هدايت و حق نه اين بود که چون امر حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ بر آنها مشتبه شد و آنها در قتل آن حضرت دچار اختلاف شدند، بلکه با نگاهي به آيات ما قبل جريان عروج آسماني حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ آمده است که يهود به خاطر اين اعمال گمراه شدند: پيمان شکني هاي فراوان؛ انکار و تکذيب آيات خدا؛ کشتن پيامبران خدا؛ مسخره کردن پيامبران الهي با اين سخن که بر دل هاي ما پرده افکنده شد و سخنان شما پيامبران را درک نمي کنيم گفتار تمسخر آميز شان درباره کشتن حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ که با تمسخر مي گفتند ما رسول خدا را کشتيم؛ ظلم و جلوگيري از راه خدا؛ ربا خواري و خوردن اموال مردم به باطل. بنابراين يهود بخاطر تکذيب حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ و تلاش براي قتل آن حضرت ـ هر چند که نتوانستند ـ و کارهاي ديگري که انجام مي دادند، دچار انحراف گشتند و خداوند در هلاکت و گمراهي آنها نه تنها دخيل نبوده بلکه براي هدايت شان پيامبر نيز مي فرستاد. بنابراین عروج حضرت مسیح(ع) کمترین نقشی در انحراف یهود نداشته بلکه یهود قبل از عروج آن حضرت با نپذیرفتن رسالت او منحرف و گمراه شدند. 3. علت گمراهي مسيحيت شايد براي برخي اين توهم پيش آيد که اگر جريان عروج عيسي ـ عليه السلام ـ به طور روشن بود، جامعه مسيحيت دچار انحراف نمي‌گشت در حالي با نگاهي به تفاسير و روايات اسلامي به خوبي روشن مي گردد که امر حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ در روز نخست فقط بر يهود مشتبه شد، ولي بعدها روشن گشت که اينها دچار اشتباه شده اند و حضرت کشته نشده است، بلکه به آسمان عروج کرده است. بنابراين امر حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ هيچ گاه بر مسيحيان مشتبه نبود تا آنها با اين اشتباه دچار انحراف گردند و اگر در انجيل هاي امروزي مطالبي بر خلاف قرآن کريم آمده بخاطر انحرافات و تحريفاتي است که بعدها در انجيل هاي چهارگانه رخ داده است که حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ به صليب کشيده شد و سپس آن حضرت زنده شد و به آسمان رفت. گمراهي جامعه مسيحيت از روزي آغاز شد که عده اي شروع کردند به نوشتن انجيل و چون در باور مسيحيت کتاب مقدس، وحي نيست و لذا تناقضات آن نيز طبيعي بود و هر کسي ديدگاه خودش را مي نوشت که پس از گذشت زمان توسط امپراتوري به عنوان کتاب مقدس جامعه مسيحيت ارائه شد. و وقتي جامعه اي از وحي کنار افتد دچار تناقض گویی و انحراف مي گردد. لذا مسيحيت شروع کردند نسبت هاي ناپسند به حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ دادن که گاهي او را فرزند يوسف و از نسل داود نبي دانستند و گاهي فرزند خدا و... . در حالي که جامعه نخستين مسيحيت حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ را پيامبر خدا مي دانستند و انجيل را وحي الهي بر آن حضرت و بر اين اعتقاد بودند که پيامبرشان بدون اينکه کشته شود يا به صليب کشيده شود به آسمان رفته است. ولي حدود 200 سال بعد از ميلاد کليساها هر کدام براي خود انجيلي نوشتند که آن را وحي الهي بر حضرت عيسي نمي دانستند و بلکه آن را دست نوشته بزرگان مسيحيت مي دانستند و عهد جديد امروزي مسيحيان در قرن چهار جمع آوري گشت. و در واقع مي‌توان گفت که گمراهي جامعه مسيحيت نه کار خداوند متعال بود که او منزه از اين ادعاهاست و نه عروج حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ به آسمان بود و بلکه همين دست نوشته هايي بود که به مرور به عنوان کتاب مقدس بر جامعه مسيحيت تحميل شد. بر همين اساس است که خود مسيحيان نيز اين کتاب مقدس را تحريف شده مي دانند. نتيجه اينکه اگر برخي از مسيحيان به مرور زمان دست به تحريف نمي زدند و داستان پايان زندگي دنيوي حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ را دستخوش خواسته هاي خود نمي کردند، امروزه هيچ اختلافي بين قرآن و آنها ديده نمي شد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image