ذوالکفل /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

ذوالکفل چه کسی بوده، در عصر کدام یک از پیامبران زندگی می کرده، کدام آیات قرآن مربوط به اوست و در کجا مدفون شده است؟.


وَإِسْمَاعِیلَ وَإِدْرِیسَ وَذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِینَ * وَ أَدْخَلْنَاهُمْ فِى رَحْمَتِنَآ إِنَّهُم مِّنَ الصَّالِحِینَ (انبیاء، 85 - 86) و اسماعیل و ادریس و ذى الکفل (را یاد کن که) همه از شکیبایان بودند. و ما آنانرا در رحمت خویش وارد ساختیم. بدرستى که آنان از شایستگان بودند. ذوالکفل علیه السلام یکى از پیامبران الهى است که بعد از حضرت سلیمان و قبل از حضرت عیسى زندگى مى کرده است.(1) چنانکه مشهور است قبر او در مسیر کربلا به نجف قرار دارد.در تفسیر تبیان مى خوانیم: چون این پیامبر الهى با خود عهد کرده بود که روزها را روزه بگیرد و شب ها را به عبادت بپردازد و تنها از روى حقّ قضاوت نماید و جز براى رضاى خداوند خشمگین نشود و تا آخر به آنچه متکفّل شده و تعهّد کرده بود وفادار ماند، او را «ذوالکفل» یعنى «داراى تعهّد» نامیدند.بعضى نیز همچون فخررازى معتقدند که «ذوالکفل» لقب حضرت الیاسِ پیامبر که مشهور به این نام و از صالحان بوده است. ولى ما با عنایت به روایتى که در تفسیر مجمع البیان از عبدالعظیم حسنى از امام جوادعلیه السلام نقل شده که خدا براى هدایت انسان ها یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر مبعوث فرمود که از این میان، سیصد و سیزده نفر آنان مرسل هستند و ذو الکفل یکى از آن مرسلین است، ذى الکفل را نه لقب حضرت الیاس، بلکه یکى از انبیا و مرسلین مى دانیم.مرحوم شیخ صدوق از حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) نقل می کند که به امام جواد(ع) نامه نوشتم و سؤال کردم که اسم ذوالکفل چیست؟ و آیا او از مرسلین است؟امام(ع) در جواب نوشتند: خداوند عزوجل 124 هزار نبی فرستاده که 313 نفر از ایشان از مرسلین می باشند که ذوالکفل هم از اینهاست، وی بعد از سیلمان بن داود(ع) در میان مردم مانند حضرت داود(ع) به قضاوت می پرداخته و جز برای خدا خشمگین نمی شد و اسم او (عویدیا) بوده و او همان است که خداوند عزوجل از او در کتابش یاد کرده است در آن جا که فرموده:(وَ اذْکُرْ إِسمَعِیلَ وَ الْیَسعَ وَ ذَا الْکِفْلِ وَ کلٌّ مِّنَ الأَخْیَارِ(2)و اسماعیل و یَسَع و ذوالکِفل را به یاد آور (که) همه از نیکانند.(3)البته ناگفته نماند در این موضوع اقوال دیگری هم هست که در صورت تمایل و جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانید به منابع زیر مراجعه فرمائید.1-تفسیر مجمع البیان، ج 7، ص 94.2-.دائرة المعارف تشیع، ج 8، ص 65.--------------- پانویس -----------------------------------1) تفسیر اطیب البیان.2)سوره ص ، آیه 48.3) المیزان ج 17 ص 329.//////////////////////////////////////////وجه تسمیه ذوالکفلدر این که چرا او ذوالکفل نامیده شده، با توجه به این که کفل هم به معنى نصیب آمده و هم به معنى کفالت و عهده دارى، احتمالات مختلفى داده اند:گاه گفته اند: چون خداوند نصیب وافرى از ثواب و رحمتش به او مرحمت فرمود ذاالکفل یعنى صاحب بهره وافى نامیده شد. و گاه گفته اند چون تعهد کرده بود که شبها را به عبادت برخیزد و روزها را روزه دارد و هنگام قضاوت هرگز خشم نگیرد و بر سر این عهد و پیمان باقیماند این لقب به او داده شد.و گاه گفته اند چون گروهى از انبیاء بنى اسرائیل را کفالت کرد و جان آنها را در برابر پادشاه جبار زمان حفظ نمود او را به این اسم نامیدند.[۱] مدت عمرش معلوم نیست و در ده فرسخى کوفه مدفون است.[۲]نسب ذوالکفلاما ذوالکفل که درباره شخصیت او و اختلاف نظرات به امام رضا علیه السلام نسبت داده شده که او یوشع بن نون است. و برخى گفته اند: او حضرت الیاس است و بعضى او را حضرت زکریا مى دانند. و بعضى گفته اند: او مرد صالحى بود و نبى نبود، ولى به نبى وقتش قول داد که روزها را روزه بگیرد و شب ها را عبادت کند، خشم نورزد و به حق عمل نماید به قول خودش وفا کرد.بعضى گفته اند: او نبى بود و خداوند داستان او را بازگو نکرده است، بعضى گفته اند: او «حضرت یسع» است که با الیاس بود، اما او آن «یسع» نیست که خداوند او را در قرآن ذکر کرده است که او براى پادشاه ستمگرى تعهد کرد که اگر توبه کند داخل بهشت مى شود. و نامه اى هم در همین مورد به او داد که گفته اند: اسم او کنعان بوده و به همین جهت او ذاالکفل یعنى صاحب کفایت نامیده شد.به خبر نسبت داده شده که او از پیامبران مرسل بود. و بعد از سلیمان بن داود بود و «کفل» به معناى ضعف و دو برابر بودن است، چون ثواب او به جهت شرافتش در مقایسه با اهل زمانش دو برابر بود، به معناى نصیب و کفالت هم مى آید و همه ى این معانى در این جا مناسب است.[۳] در مجمع البیان از کتاب نبوت از حضرت عبدالعظیم حسنى نقل کرده که به أبى جعفر جواد الائمه علیه السلام نوشتم و از ذى الکفل سؤال کردم که اسمش چه بود؟ آیا از مرسلین بود؟ امام در جواب نوشتند: خداوند صد و بیست چهار هزار نفر پیغمبر مبعوث کرده است، از آن ها سیصد و سیزده نفر مرسل بودند، ذوالکفل از آن هاست و بعد از سلیمان بن داود زندگى مى کرد، مانند داود در میان مردم قضاوت مى کرد، خشمگین نشد مگر از براى خدا نامش «ادویا پسر ادارین» بود. [۴]حضرت ذوالکفل در قرآنذوالکفل، نام یکی از پیامبران، که در قرآن دو بار نام او آمده است.«وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِدْرِیسَ وَ ذَاالْکِفْلِ کُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِینَ» و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را یاد کن که همه از شکیبایان بودند. (سوره انبیاء، آیه85)«وَاذْکُرْ إِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَ ذَاالْکِفْلِ وَ کُلٌّ مِّنْ الْأَخْیَارِ» و اسماعیل و یسع و ذوالکفل را به یاد آور که همه از نیکانند. (سوره ص، آیه 48)در سوره انبیاء آیه 85 خداى سبحان به رسولش خبر می دهد که این پیمبران و آنچه را که از نعمت ها به آن ها عطاء نمودیم و تمام اینها از صابران بودند که بر بلاهاى گوناگون و بر مشقت هاى طاعات و عبادات و اذیت هایى که دشمنان دین به آنها می نمودند صبر و استقامت می نمودند.[۵]سپس در آیه 86، سوره انبیاء بزرگترین موهبت الهى را در برابر این صبر و استقامت براى آنان چنین بیان مى کند: «وَ أَدْخَلْناهُمْ فِی رَحْمَتِنا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِینَ» و ما آنها را در رحمت خود داخل کردیم، چرا که آنها از صالحان بودند.[۶]حضرت ذوالکفل در روایاتابن بابویه رحمه الله به سند دیگر روایت کرده است که: از حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم سؤال نمودند از حال ذوالکفل، فرمود: مردى بود از حضرموت و نام او «عویدیا» بود و پدرش «ادریم» بود و پیغمبرى پیش از او بود که او را یسع مى گفتند، روزى گفت: کى خلیفه من مى شود که بعد از منهدایت مردم نماید. به شرط آن که به غضب نیاید؟ به شرط آن که روزها روزه باشد و شب ها به عبادت بیدار باشد و از کسى به خشم نیاید.پس عویدیا برخاست و گفت: من مى کنم. پس باز یسع این سخن را اعاده کرد، باز آن جوان برخاست و گفت: من مى کنم. پس یسع فوت شد و خدا عویدیا را به جاى او بعد از او پیغمبر گردانید، او در اول روز میان مردم حکم مى کرد. روزى شیطان به اتباع خود گفت: کیست که او را از عهد خود برگرداند و او را به خشم آورد؟ یکى از شیاطین که او را «ابیض» مى گفتند، گفت: من این کار را مى کنم.ابلیس گفت: برو و سعى کن شاید او را به خشم آورى. چون ذوالکفل از حکم میان مردم فارغ شد رفت به خانه خود و خوابید که استراحت کند، ابیض آمد و فریاد کرد که: من مظلومم. ذوالکفل گفت: به خصم خود بگو به نزد من بیاید. گفت: به گفته من نمى آید. پس انگشتر خود را به او داد که: این نشانه را به او بنما و بگو که بیاید. ابیض رفت و ذوالکفل امروز خواب نتوانست کرد، و شب هم خواب نکرد.روز دیگر چون از قضا فارغ شد رفت که بخوابد، ابیض آمد فریاد کرد که: بر من ظلم کرده است کسى و انگشتر تو را بردم قبول نکرد که بیاید. پس دربان ذوالکفل به او گفت: بگذار استراحت کند که دیروز و دیشب خواب نکرده است. ابیض گفت: نمى شود، من مظلومم مى باید که رفع ظلم از من بکند. پس حاجب رفت و ذوالکفل را اعلام کرد، ذوالکفل نامه اى نوشت به او داد که برود و خصم خود را حاضر کند. امروز نیز خواب نکرد، شب را به عبادت احیا کرد. چون روز سوم از قضا فارغ شد به رختخواب رفت که بخوابد، باز ابیض آمد و فریاد کرد که: نامه تو را خصم من قبول نکرد.پس آن حضرت برخاست از براى او بیرون آمد دست او را گرفت و همراه او روانه شد در روز بسیار گرمى که اگر گوشت را به آفتاب مى گذاشتند بریان مى شد، چون ابیض این صبر را از آن حضرت مشاهده کرد از او ناامید شد و دست خود را از دست آن حضرت جدا کرد و ناپیدا شد.پس به این سبب او را ذوالکفل گفتند که متکفل آن وصیت شد و به عمل آورد. حق تعالى قصه او را براى آن حضرت یاد فرمود: که آن حضرت نیز صبر نماید بر آزارهاى امت چنانچه پیغمبران پیش از او صبر کردند.[۷]اخلاق و فضائل و ویژگی های ذوالکفلطبق آیه 48، سوره ص ذوالکفل، از برگزیدگان خداوند می باشد. «وذَاالکِفلِ و کُلٌّ مِنَ الاَخیار»صبر ذوالکفل، عاملى مؤثر در بهره مندى از رحمت الهى: «وذَاالکِفلِ کُلٌّ مِنَ الصّابرین × و اَدخَلنهُم فى رَحمَتِنا...». (سوره انبیاء، آیه های 85 و 86)در آیه 85 سوره انبیاء، ذوالکفل در شمار صابران آمده است: «وذَاالکِفلِ کُلٌّ مِنَ الصّابرین».همچنین در آیات 85 تا 90 سوره انبیاء اوصاف دیگری از ذوالکفل را بیان می کند. مثل پیشگامى ذوالکفل، در کارهاى خیر و این که ذوالکفل، از خاشعان درگاه خداوند می باشد و برخوردارى ذوالکفل از رحمت الهى و این که تقواى ذوالکفل موجب نیک فرجامى و خوش عاقبتى وى شده است. همچنین در آیات 48 تا 50 سوره ص، در مورد آرامش کامل ذوالکفل در باغ هاى بهشتى پاداش اخروى وى آمده و همچنین برخوردارى ذوالکفل از آشامیدنی هاى بهشتى و باغ هاى جاویدان بهشتى و میوه هاى فراوان بهشتى و همسران زیبا و جذاب بهشتى آمده است.این پیامبر الهى با خود عهد کرده بود که روزها را روزه بگیرد و شب ها را به عبادت بپردازد، و تنها از روى حق قضاوت نماید و جز براى رضاى خداوند خشمگین نشود و تا آخر به آن چه متکفل شده و تعهد کرده بود وفادار ماند، او را «ذَاالْکِفْلِ» یعنى «داراى تعهد» نامیدند.[۸]محل دفن حضرت ذوالکفلچنان که مشهور است قبر او در مسیر کربلا به نجف قرار دارد.[۹]پانویس↑ تفسیر نمونه، (مکارم شیرازى ناصر) ج19، ص312.↑ الفین/ترجمه وجدانى، ص 1009.↑ ترجمه بیان السعادة (خانى رضا/حشمت الله ریاضى)، ج9، ص406.↑ تفسیر أحسن الحدیث (قرشى سید على اکبر)، ج6، ص542.↑ مخزن العرفان در تفسیر قرآن(بانوى اصفهانى سیده نصرت امین)، ج8، ص294.↑ برگزیده تفسیر نمونه(بابایى احمد على)، ج3، ص185.↑ حیوة القلوب (علامه مجلسی)، ج2، ص851.↑ تفسیر نور (قرائتى محسن)، ج7، ص487.↑ تفسیر نور (قرائتى محسن)، ج7، ص487.-------------منابعتفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازى؛ تهران: دارالکتب الإسلامیة، اول، 1374 ش.ترجمه بیان السعادة فى مقامات العبادة، خانى رضا/حشمت الله ریاضى؛ تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور، اول، 1372 ش.تفسیر أحسن الحدیث، سید على اکبر قرشى؛ تهران: بنیاد بعثت، سوم، 1377 ش.مخزن العرفان در تفسیر قرآن، بانوى اصفهانى سیده نصرت امین؛ تهران: نهضت زنان مسلمان، 1361 ش.برگزیده تفسیر نمونه، احمد على بابایى؛ تهران: دارالکتب الاسلامیه، سیزدهم، 1382 ش.حیوة القلوب، علامه مجلسى ؛ قم : سرور، ششم ، 1384 ش .تفسیر نور، محسن قرائتى؛ تهران: مرکز فرهنگى درس هایى از قرآن، یازدهم، 1383 ش.الفین/ترجمه وجدانى، جعفر وجدانى؛ تهران، سعدى و محمودى، اول.نقل از : http://wiki.ahlolbait.com ( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image