تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
پاسخ اين پرسش را در ضمن دو سؤال زير بيان ميکنيم:1. آيا پيامبر اكرم (ص) در حال خواندن نماز دستها را روي همديگر قرار ميدادند و يا كشيده نگاه ميداشتند؟2. آيا پيامبر اكرم (ص) از مهر استفاده ميكردند و يا بدون مهر نماز ميخواندند؟پاسخ پرسش اول: ما در نماز و كيفيت آن بايد پيرو قرآن و سنت پيامبر(ص) باشيم. در قرآن مجيد چيزي در اين باره ذكر نشده و در زمان پيامبر (ص) نيز گذاشتن دستها بر روي همديگر در حال خواندن نماز، معمول نبوده و ديده نشده است. درباره ريشه و خواستگاه اين کار نقل شده: در زمان خليفه دوم عمر، هنگامي كه اسيران ايراني را در برابر او حاضر كردند آنها دستها را روي هم قرار داده و با احترام ايستاده بودند. پرسيده شد، چرا اين گونه و با حالت خاص ايستادهايد، پاسخ دادند: ما در برابر بزرگان اين چنين تواضع ميکنيم عمر، با الهام از اين حالت توصيه کرد که در حال خواندن نماز دستها را بر روي يكديگر قرار دهيد.[1] در فقه شيعه اين عمل مورد اعتراض و انکار قرار گرفته و استدلال شده است كه، سنت مجوس نبايد در نماز مورد توجه قرار گيرد. مرحوم صاحب جواهر به اين نكته اشاره دارد كه قرار دادن دستها بر روي هم ديگر در ميان يهوديان سابقه داشته است و از فرهنگ اسلامي نيست.علاوه، در ميان خود اهل سنت اين امر مورد اختلاف ميباشد.[2] شافعي ميگويد: بهتر است دستها آويزان باشد. حنبليها اين امر را مستحب ميدانند. بعضي ديگر آن را در نمازهاي نافله مستحب ميشمارند و در غير نافله قائل به استحباب نيستند.افرادي كه قرار دادن دستها را بر روي هم ديگر لازم يا جايز شمردهاند، به روايت وائل بن حجر استدلال کردهاند كه ميگويد: پيامبر را در حال نماز ديدم که دست چپ را با دست راست گرفته بود.اولاً، حديث مبهم است و اختصاص به حال قيام ندارد. ثانياً، علامه حلّي در تذكره پس از نقل حديث ميفرمايند: اين حديث حجيّت ندارد؛ چون صاحب نظران در مفاد و مفهوم آن اختلاف دارند.مرحوم شيخ طوسي ميفرمايند: دست روي دست قرار دادن به اتفاق عالمان شيعه نماز را باطل ميكند.علاوه، اثبات كردن جواز عملي در نماز، و مشروعيت آن، دليل ميخواهد و آن هم بايد از قرآن و سنت باشد و در اين دو منبع دليلي بر گذاشتن دستها بر روي همديگر وجود ندارد.امام صادق ـ عليه السلام ـ از آن عمل نهي نموده، ميفرمايند: دستها را روي يكديگر قرار ندهيد، زيرا كه اين كار، سنت مجوسيان است. در كتابهاي فقهي مثل عروه، تحرير و ساير كتابها فرمودهاند: اين عمل نماز را باطل ميکند.[3]جواب قسمت دوم سؤال: پيامبر اكرم ص فرموده است: زمين براي من سجده گاه و ماية طهارت قرار داده شده است.[4] بر اين اساس، سجده بايد بر زمين و يا چيزي كه در سنت رسول (ص) سجده بر آنها مجاز است، انجام گيرد، مانند: خاك، كلوخ، سنگ و نيز چيزهايي كه از نوع خوراك و پوشاك نباشد. البته، خاك و تربت سيد الشهداء ـ عليه السلام ـ بهتر است.به نقل تاريخ و احاديث:سجده گاه پيامبر هم از اشيائي كه سجده بر آنها صحيح است مفروش بوده و پيامبر مهري كه الان در ميان ما معمول است نداشته و در زمان رسول اكرم نيز سجده بر زمين و يا روي چيزي كه سجده بر آنها صحيح است انجام ميگرفته است؛ ولي در زمان بعضي از ائمه سجده بر تربت سيد الشهداء (ع) رواج يافت. لذا امام صادق ـ عليه السلام ـ سجده بر تربت حضرت سيد الشهداء را كه همواره همراه خود داشت، ترجيح ميداد.[5] علامه اميني تمام روايات شش كتاب معتبر اهل سنت را جمع نموده و در سه گروه دسته بندي كرده است. از مجموع آنها چند نكته استفاده ميشود:1. رسول خدا(ص) و اصحابش به خاك يا ريگ سجده ميكردند. 2. رسول خدا هرگز روي فرشهايي كه در زمان ما وجود دارد سجده نكرده است، و گرنه در تاريخ و احاديث منعكس ميشد. بيهقي، يكي از دانشمندان اهل سنت، نقل ميكند: رسول خدا حصيري داشتند كه روي آن نماز ميگزارد. در سفر و حضر آن را همراه خود داشت و ميفرمود چقدر نيكو است اين حصير! و عايشه ميگويد: پيامبر حصيري داشتند كه هنگام نماز و بر آن نماز ميخواندند و شبها آن را زير سر خود مينهادند.[6]پس مهر هم چيزي، جز مقداري خاك تميز نيست كه در مكانهايي كه به خاك و چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است دسترسي ممکن، نباشد، بر آن سجده ميكنند. مراجع تقليد هرگز نگفتهاند: بايد سجده بر مهر باشد؛ بلكه فرمودهاند: بر زمين و تمام علفهائي كه از زمين ميرويد و خوراك و پوشاك انسان نيست سجده جايز است. و پيامبر(ص) در حال خواندن نماز، هرگز دستها را بر روي همديگر قرار نميدادند و از مهري كه الآن در زمان ما رايج است، استفاده نكرده است. بلكه پيشاني را زمين و چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است، ميگذاشتند.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1. راه و روش ما راه و روش پيامبر ما است، علامه اميني، تهران، انتشارات مكتبة امام علي ـ عليه السلام ـ ، چاپ دوم 1394، ص 231.2. ايدهها و عقيدهها، سيد محمد شفيعي، قم، بنياد معارف اسلامي، چاپ اول، 1379، صص 290 ـ 303.پی نوشتها:[1] . نجفي، محمد حسن، جواهر كلام، لبنان، داراحياء التراث العربي، چاپ هفتم، ج11،ص 19 و 20.[2] . الفقه علي مذاهب الاربعه، بيروت، چاپ اول، ص 251.[3] . نجفي، محمد حسن، جواهر الكلام، بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ هفتم، ج 11، ص 19 و 20؛ و طباطبائي يزدي، سيد کاظم، عروة الوثقي، تهران، مكتبه العلميه الاسلاميه، ج 1، ص 706؛ و شفيعي، سيد محمد، ايده ها و عقيده ها، قم، بنياد معارف اسلامي، چاپ عترت، چاپ اول، 1379، ص 290، و الفقه علي المذاهب الاربعه، بيروت، ج 1، ص 251.[4] . اميني، راه و روش ما راه و روش پيامبر ما است، مترجم سيد باقر موسوي، تهران، مكتبه الامام اميرالمؤمنين، چاپ دوم، 1394، ص 231.[5] . اسماعيلي معزي، جامع احاديث الشيعه، قم، موسسة الواصف، 1374، ج 5، ص 513.[6] . شفيعي، سيد محمد، ايده ها و عقيده ها، قم بنياد معارف اسلامي، چاپ اول، 1379، ص 300.منبع: اندیشه قم .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.