تربیت و مشاوره /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

گاهي اوقات در بعضي از مكانهاي عمومي از موسيقي استفاده مي شود و با تذكر به آنها بحث موسيقي درماني و آرامشي كه به آنها مي دهد را به ميان مي كشند. نظر شما در برخورد با اين امر چيست؟


در رابطه با اين سؤال توجهتان را به نكات ذيل جلب مي نماييم: 1. بر خورد مناسب: تذكرات بايد كاملاً دوستانه و محترمانه باشد چون در اكثر مواقع زبان خوش جوابِ مثبت مي دهد: به شيرين زباني و لطف و خوشي تواني كه پيلي به مويي كشي آقاي قرائتي نقل مي كردند كه يك بار سوار اتوبوس بين شهري شدم. راننده، نوار موسيقي لهوي گذاشته بود سريع از كيف خود مقداري سوهان و شيريني بيرون آوردم و نزد راننده رفتم و به او شيريني تعارف كردم بعد محترمانه در گوش او گفتم لطفاً اين موسيقي را قطع كنيد و راننده نيز نوار را خاموش كرد. بي ترديد زبان تند، فرياد زدن، تذكر و نصيحت در بين جمع و به شكل آمرانه، جواب معكوس خواهد داد و ممكن است فرد را براي پذيرش حرف حق، مقاوم كند؛ اما اگر دعوت به كار نيك به شكل صحيح آن انجام گردد مسلماً به تدريج اثر خواهد گذاشت. 2. موسيقي درماني: برخي افراد به بهانه موسيقي درماني قصد دارند در مكان هاي عمومي ترانه اي مبتذل گوش كنند ما مي توانيم با كسب اطلاعاتي در زمينة موسيقي درماني و مسائل روان شناختي مستدل با آنها گفتگو كنيم. برخي از نكاتي كه دربارة موسيقي درماني خوب است بدانيم عبارتند از: 1. موسيقي درماني (Music - Thrapy) از جنگ جهاني اول جهت تغيير خلق بيماران استفاده شده است و بيشتر براي درمان بازماندگان و مجروحان جنگ استفاده مي شد. اما باز با اين حال اين رشته هنوز هم نوپا است و نياز به پژوهش، تحقيقات و آزمايشهاي ميداني دارد. در اين درمان به طور گروهي به موسيقي گوش مي دهند. 2. اگرچه از موسيقي درماني دربارة مشكلات مختلفي استفاده مي شود (مثل مصرف مواد مخدر) ولي معمولاً از موسيقي درماني در مورد كساني استفاده مي شود كه معلوليت هاي شديدي دارند مثل معلوليت هاي يادگيري و اُتیسم (در خود فرومانده) اختلالات زبان و گفتار، معلوليت هاي بينايي و بيماري آلزايمر. 3. موسيقي درماني اي كه در روان شناسي از آن بحث مي شود به عنوان يك درمان جانبي و اغلب در كنار درمان هاي دارويي مورد استفاده قرار مي گيرد. 4. صحيح است كه موسيقي درماني حدود پنجاه سال است كه در دنيا مطرح است اما به عنوان يك رشته علمي جديد هنوز در اول راه است و در اين زمينه اطلاعات و تحقيقات اندك است و در كشور ما اين امر به شدت مبهم است چون پژوهش هاي علمي زيادي در اين امر انجام نشده است. درمان هاي رائج و روان درماني هاي معتبر جهاني، در كشور ما هنوز به شكل صحيح انجام نمي شود چه رسد به موسيقي درماني كه تازه و نوپا است. 5. يكي از چيزهايي كه روان شناسان و روان پزشكان دنيا براي درمان بيماران در نظر مي گيرند مسئله فرهنگ، رسوم و آداب هر جامعه است يعني صرف اين كه تست و وسيلة سنجشي مثلاً در يك كشور جواب داد نمي توان همان را با همان شكل در كشور خود پياده كرد،‌بايد آن تست و وسيلة سنجش در كشور جديد نيز به اصطلاح علمي نُرم شود و مطابق فرهنگ و ارزشهاي آن كشور جديد مطرح گردد. در مورد اختلالات روان پزشكي و روان شناختي نيز درمانگر بايد براي تشخيص و درمان بيماري به فرهنگ آن كشور توجه كند به همين خاطر ما نمي توانيم همان موسيقي درماني را كه مبتني براي پژوهش هاي كشورهاي ديگر است را در كشور خود عيناً مطرح كنيم و منتظر همان نتيجه باشيم. برخي موسيقي ها بر اساس تحقيقات و بررسي هاي علمي موجب پرخاشگري و در عده اي ديگر سبب بروز حالات غير طبيعي از قبيل اضطراب، نگراني، غم شديد و نااميدي افراد مي شود. بنابراين نوع موسيقي، مدت گوش دادن، محل و زمان و اين كه بايد گروهي باشد يا فردي و ... هنوز به طور دقيق تعريف نشده است. برخي از متخصصين امر عقيده دارند موسيقي بايد تحت نظر يك موسيقي درمانگر تعليم ديده براي بيمار در نظر گرفته شود از سويي ديگر نيز انتخاب دقيق موسيقي يا فعاليت هاي موسيقيايي بستگي به ميزان دانش و معلومات درمانگر از تأثير موسيقي بر رفتار آدمي و درك نقاط قوت و ضعف درمانجو و مراجعه كننده و اهداف درماني دارد و چنين متخصصيني در كشور ما تقريباً وجود ندارد. اطلاعات فوق به ما كمك مي كند با طرف مقابل مستدل سخن بگوئيم. 3. رعايت حال ديگران: در جامعه و اماكن عمومي بايد شئون اسلامي و مصلحت جمع رعايت شود حتي در كشورهايي كه دم از دموكراسي مي زنند به فرد اجازه نمي دهند طبق ميل و خواستة خود در اجتماع هر كاري را انجام دهد. و به شدت با اين افراد برخورد مي شود يعني طبق مقررات آنها، كسي حق ندارد تحت عنوان آزادي، به آزادي ديگري لطمه زند. در اماكن عمومي بايد حال همة افراد را در نظر گرفت به عنوان مثال كسي حق ندارد به خاطر اين كه عزادار است در اماكن عمومي براي همه نوار عزا بگذارد. گاهي شنيدن صداي غمناكي مثل سرودها و نغمه هاي دشتي براي برخي از افراد تبعات افسردگي را به بار مي آورد. و براي عده اي نيز شنيدن موسيقي هاي شاد باعث مي شود كه فرد دچار آشفتگي روحي گردد؛ چون در بين بيماران نيز افرادي هستند كه به خاطر اختلالاتشان هيجان هاي شادي مضاعف، و حالت انبساط بي حد و مرز را تجربه مي كنند در اين افراد هر فعاليتي ممكن است به ايجاد لذت وافر و شادي ناهنجار وي منجر شود و باعث آشفتگي روحي او (احساس خود بزرگ بيني، كاهش نياز به خواب،حرافي، گريز افكار، ناآرامي حركتي و رواني) گردد. طبق اصطلاح علمي اين افراد را «مانيك» گويند كه يك نوع بيماري خلقي است. پس كسي حق ندارد در اماكن عمومي براي آسوده شدن از افسردگي خود از ابزاري كمك بگيرد كه منجر به آشفتگي روحي فرد ديگر و يا موجب ناراحتي متدينين گردد. تمام بحث هاي فوق در جايي است كه فرد موسيقي لهوي گوش مي دهد و آن را با عنوان موسيقي درماني توجيه مي كند. 4. شرع: طبق نظر شرع، شنيدن موسيقي مبتذل حرام است. و اين امر بر اساس قرآن، روايات و دليل عقلي و علمي مطرح شده است و همة علما در اين مورد اتفاق نظر دارند. حال ممكن است فردي چنين مطرح كند كه آيا مي توان براي درمان افسردگي از موسيقي مبتذل و ترانه هاي لهوي استفاده كرد؟ همان گونه كه بيان شد موسيقي درماني اي كه در غرب مطرح شده به عنوان درمان جانبي (نه انحصاري) در كنار داروها و شيوه هاي درماني ديگر استفاده مي شود يعني اين گونه نيست كه شنيدن موسيقي، حلّال همة مشكلات باشد اما اگر نظر متخصصين و روان شناسان حاذق و با تجربه اين باشد كه چيزي جايگزين موسيقي لهوي نمي شود و خاصيت درماني آن را ندارد (كه قائل شدن به اين امر با توجه به تحقيقات و پژوهش هاي اندك مشكل است) شنيدن موسيقي با رعايت قوانين خاص براي آن افراد بدون اشكال خواهد شد. پس در اين مورد نيز موسيقي لهوي به شرط انحصار درمان به اين شيوه براي عده اي خاص با شرايط خاص تجويز مي شود و كسي نمي تواند به خاطر خود مزاحم ديگري گردد. راهكارهاي كاربردي: 1. در تذكر خود از زبان خوش كمك بگيريم كه به حق معجزه مي كند. 2. گاهي هديه اي كوچك، بسيار اثر بخش تر از مدتها جر و بحث اثر مي گذارد. 3. در حضور جمع به فرد تذكر ندهيم كه باعث صدمة روحي و عاطفي فرد مي گردد. 4. ابتدا از بيان نكات مثبت فرد شروع كنيم. 5. از جايگزين مشروع و مناسب براي حذف موسيقي مبتذل كمك بگيريم. اين امر حالت پذيرش فرد را مساعد مي كند. 6. تهديد ممكن است لحظه اي اثر بخش باشد اما در دراز مدت بي نتيجه است يعني تا زماني كه عامل تهديد در كار باشد به هدف رسيده ايم اما به محض اينكه، عامل تهديد برود رفتار دوباره تكرار مي شود اما اگر ناچار شديم چون منفعت عمومي مهم تر است در آخر از كانال مأمور دولتي و مربوطه به حل مشكل اقدام مي كنيم. 7. از اطلاعات علمي ياد شده براي سخنان متقن خود كمك بگيريد. 8. از هداياي كلامي و غير كلامي كمك بگيريد. گاهي يك برخورد سالم دوستانه اثر بخش تر از هر كار ديگري است. امر به معروف بايد بر اساس محبت باشد يعني من واقعاً دلم بسوزد كه چرا برادر ديني ام به بي راهه مي رود اگر چنين شد آن وقت است كه حرفي كه از دل برآيد، لاجرم بر دل نشيند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image