تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه
«فرعون» واژگانی اعجمی (غیر عربی) است که به اعتبار گستاخی و گردنکشی شاهان مصر، آنان بدین لقب توصیف شدهاند.[1]لفظ «فرعون» اسم پادشاهی از پادشاهان مصر نبوده، بلکه لقبى مانند «خدیو» بوده که مصریها بهطور کلى پادشاهان خود را با آن لقب میخواندهاند، چنانکه رومیان پادشاهان خود را «قیصر» و ایرانیان «کسرى» و چینیها «فغفور» لقب میدادهاند.[2]مشهورترین فراعنه مصر که در آثار اسلامی از آنها یاد شده است عبارتاند از:ریان بن ولید، فرعون معاصر حضرت یوسف(ع).[3] البته از این فرعون در قرآن با لفظ «مَلِک»[4] یاد شده است.قابوس بن مصعب، و ولید بن مصعب؛ دو فرعون معاصر با حضرت موسی(ع).[5]برخی نیز گفتهاند: فرعونی که بنىاسرائیل را اذیت میکرد و پسرانشان را میکشت رعمسیس (رامسس) دوم[6] و فرعونی که موسى و هارون(ع) براى هدایت او مبعوث شدند، پسر او «منفتاح» بود که با لشگریانش در بحر احمر(دریای سرخ) غرق گردید.[7]فرعون در قرآنبا اینکه واژگان «فرعون» در قرآن در داستانهای بنیاسرائیل و حضرت موسی(ع) بارها تکرار شده است، اما در این کتاب مقدس، به نام فرعونی که با حضرت موسی(ع) معاصر بوده تصریح نشده است. بلکه تنها او با ویژگیهایی؛ مانند «مسرف»،[8] «طاغی»،[9] و «ذوالاوتاد»[10] توصیف شده است. فرعون دشمن سرسخت بنیاسرائیل بود و پسران آنها را میکشت و دختران را برای خدمتکاری زنده میگذاشت،[11] به عقیده او و قومش، بنیاسرائیل بردگان و خدمتگزاران آنها بودند.[12] [1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 632، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.[2]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 211، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.[3]. یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج 5، ص 442، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995م؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج 4، ص 375، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش؛ اندلسی، ابوحیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، ج 6، ص 280، بیروت، دار الفکر، 1420ق.[4]. یوسف، 43.[5]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 1، ص 386، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق؛ ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 169،بیروت، دار صادر، 1385ق.[6]. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج 20، ص 10، مؤسسة التاریخ، بیتا.[7]. التحریر و التنویر، ج 1، ص 479؛ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 3، ص 372، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 5، ص 163 – 164، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.[8]. یونس، 83.[9]. طه، 24.[10]. سوره ص، 12.[11]. اعراف، 141.[12]. شعراء، 16. .
اسلام کوئست
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.