روح حیوانات و نظریه پل رنگین کمان /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

سؤال شما دو بخش دارد : ۱- آیا حیوانات روح دارد؟ روح دارای مراتب و معانی مختلفی است: الف - روح حساس: عبارت از روحی است که آنچه از طریق حواس پنجگانه دریافت می شود، روح حیوانی آن را دریافت می کند که همین روح در کودک وجود دارد. اگر مراد از روح در حیوانات این روح حیوانی باشد بله در حیوانات وجود دارد.


سؤال شما دو بخش دارد : 1- آیا حیوانات روح دارد؟ روح دارای مراتب و معانی مختلفی است: الف - روح حساس: عبارت از روحی است که آنچه از طریق حواس پنجگانه دریافت می شود، روح حیوانی آن را دریافت می کند که همین روح در کودک وجود دارد. اگر مراد از روح در حیوانات این روح حیوانی باشد بله در حیوانات وجود دارد. ب- روح خیالی: روح خیالی روحی است که آنچه توسط روح حیوانی دریافت شده آن را حفظ و نگهداری می کند تا آن را به روح عقلانی عرضه کند، این روح در کودکان در ابتدا وجود ندارد ولی بعد از مدتی پیدا می شود، لذا مادر و یا برخی چیزها وقتی از او دور می شود گریه می کند، این روح هم در بخش وسیعی از حیوانات وجود دارد، چرا که بر بچه حیوانات اثر دور شدن از مادر، و یا جفت سخت ناراحت نشده دست و پا می زنند. ولی در مثل پروانه این روح وجود ندارد چرا که قوه حافظه ندارد. ج - روح عقلانی: نوع سوم روح عقلانی است که وسیله آن معانی برتر از حس و خیال درک می شود، این همان روحی است که جوهر انسانی را تشکیل می دهد و به وسیله آن کلیات درک و علوم مختلف به وجود می آید و باعث پیشرفت های شگرفی می شود. این نوع روح در کودکان و همین طور در حیوانات وجود ندارد. د - روح فکری: روح ذکری و یا فکری به روحی گفته می شود که داده های عقلی و خیالی را در کنار هم گذاشته از آن نتایج جدیدی به دست می آورد. این روح هم نه در کودکان در مراحل اولی وجود دارد و نه در حیوانات به همین جهت زندگی حیوانات هیچ پیشرفتی ندارد، چون فکر و اندیشه ندارند. ه - روح قدسی: که اختصاص به انبیاء و اولیاء دارد. این روح در انسان های عادی وجود ندارد و قطعا در حیوانات هم وجود نخواهد داشت (محمد علی تهانوی، موسوعه کشاف ، اصطلاحات الفنون، بیروت، مکتبه لبنان ناشرون، اول، 1996 م ، ج 1، ص 879 - 880 با توضیح و اضافات( - 2 حشر و رستاخیز حیوانات : قضاوت یقینی و صد در صد درباره حشر و رستاخیز سایر موجودات، غیر از انسان کار مشکلی است اما با توجه به بعضی از مبانی و هم چنین ظاهر بعضی از آیات و روایات می توان یک قضاوت اجمالی نمود. که به پاره ای از آنها اشاره می شود. 1. اگر بپذیریم همه جهان مادی رو به سویی در حال حرکت هستند و همه آنها، ماهیتی از اویی (خدایی) و به سوی اویی (به سوی خدا رفتن) دارند، می تواند ادعا نمود، همه موجودات نوعی حرکت کمالی دارند که مرحله نهایی آن می تواند نوعی حشر و رستاخیز برای آنها محسوب شود. 2. درباره حشر و رستاخیز حیوانات دو پرسش عمده پیش روی ما وجود دارد : الف) آیا حیوانات مکلف به تکالیف هستند، زیرا در مورد انسان می توان گفت: او مکلف است بنابراین براساس تکلیف، وظایفی دارد و در نهایت قیامت و حشری متوجه اوست، آیا حیوانات نیز چنین هستند. ب) مگر نه این است که تکلیف فرع بر وجود «عقل» است، آیا در حیوانات وجود عقل را می توان اثبات نمود؟ در پاسخ سؤال «الف» می توان گفت: که تکلیف مراحلی دارد و هر مرحله ادراک و عقلی متناسب خود می خواهد، تکالیف فراوانی که در قوانین اسلامی برای یک انسان وجود دارد به قدری است که بدون داشتن یک سطح عالی از عقل و درک انجام آن ممکن نیست و هرگز نمی توانیم چنان تکالیفی را برای حیوانات بپذیریم، زیرا شرط آن در آنها حاصل نیست. اما مرحله ساده و پایین در تکلیف تصور می شود که مختص فهم و شعور برای آن کافی است، ما نمی توانیم چنان فهم و شعور و چنان تکالیفی را به طور کلی درباره حیوانات انکار کنیم. آیا رستاخیز براى حیوانات هم وجود دارد؟ شک نیست که نخستین شرط حساب و جزا مسئله عقل و شعور و به دنبال آن تکلیف و مسئولیت است، نشانه هایی در دست است که نشان مى دهد حیوانات نیز به اندازه خود داراى درک و فهمند، از جمله: زندگى بسیارى از حیوانات آمیخته با نظام جالب و شگفت انگیزى است که روشنگر سطح عالى فهم و شعور آنها است کیست که درباره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجیب آنها و نظام شگفت انگیز لانه و کندو، سخنانى نشنیده باشد، و بر درک و شعور تحسین آمیز آنها آفرین نگفته باشد؟ با توجه به تفاوت مراتب تکلیف و تفاوت مراتب می توان فرضی نمود که حیوانات در یک سطحی می توانند دارای تکلیف باشند. و در پاسخ سؤال «ب» می توان گفت: شک نیست که نخستین شرط حساب و جزا مسأله عقل و شعور و به دنبال آن تکلیف و مسؤولیت است. نشانه هایی در دست است که نشان می دهد حیوانات نیز به اندازه خود داری درک و فهمند از جمله: زندگی بسیاری از حیوانات آمیخته با نظام جالب و شگفت انگیزی است که روشنگر سطح عالی فهم و شعور آنها است کیست که درباره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجیب آنها و نظام انگیز لانه و کندو، سخنانی نشنیده باشد و بر درک و شعور تحسین آفرین آنها آخرین نگفته باشد؟ گرچه بعضی میل همه اینها را یک نوع الهام غریزی بدانند اما هیچ دلیلی بر این موضوع در دست نیست که اعمال آنها به صورت ناآگاه (غریزه بدون عقل) انجام مى شود. چه مانعى دارد که این اعمال همانطور که ظواهرشان نشان مى دهد ناشى از عقل و درک باشد؟ بسیار مى شود که حیوانات بدون تجربه قبلى در برابر حوادث پیش بینى نشده دست به ابتکار مى زنند، مثلاً گوسفندى که در عمرش گرگ را ندیده براى نخستین بار که آن را مى بیند به خوبى خطرناک بودن این دشمن را تشخیص داده و به هر وسیله که بتواند براى دفاع از خود و نجات از خطر متوسل مى شود. علاقه اى که بسیارى از حیوانات تدریجا به صاحب خود پیدا مى کنند شاهد دیگرى براى این موضوع است، بسیارى از سگهاى درنده و خطرناک نسبت به صاحبان خود و حتى فرزندان کوچک آنان مانند یک خدمتگذار مهربان رفتار مى کنند. داستانهاى زیادى از وفاق حیوانات و اینکه آنها چگونه خدمات انسانى را جبران مى کنند در کتابها و در میان مردم شایع است که همه آنها را نمیتوان افسانه دانست. و مسلم است آنها را به آسانى نمى توان ناشى از غریزه دانست، زیرا غریزه معمولاً سرچشمه کارهاى یکنواخت و مستمر است، اما اعمالى که در شرایط خاصى که قابل پیش بینى نبوده بعنوان عکس العمل انجام مى گردد به فهم و شعور شبیه تر است تا به غریزه. هم امروز بسیارى از حیوانات را براى مقاصد قابل توجهى تربیت مى کنند، سگهاى پلیس براى گرفتن جنایتکاران، کبوترها براى رساندن نامه ها، و بعضى از حیوانات براى خرید جنس از مغازه ها، و حیوانات شکارى براى شکار کردن، آموزش مى بینند و وظائف سنگین خود رابا دقت عجیبى انجام مى دهند، (امروز حتى براى بعضى از حیوانات رسما مدرسه افتتاح کرده اند!) از همه اینها گذشته، در آیات متعددى از قرآن، مطالبى دیده مى شود که دلیل قابل ملاحظه اى براى فهم و شعور بعضى از حیوانات محسوب مى شود، داستان فرار کردن مورچگان از برابر لشکر سلیمان، و داستان آمدن هدهد به منطقه «سبا و یمن» و آوردن خبرهاى هیجان انگیزبراى سلیمان شاهد این مدعا است. آیاتى از قرآن کریم اشاره به حشر حیوانات دارد؛ از جمله: الف) «ما من دابة من الارض و لا طائر یطیر بجناحیه الاّ امم امثالکم ما فرطّنا فى الکتاب من شى ء ثمّ الی ربّهم یُحشرون؛ هیچ جنبنده اى در زمین، و هیچ پرنده اى که با دو بال خود پرواز مى کند، نیست مگر این که امّت هایى همانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم، سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مى شوند» (انعام / 38). از این که در ذیل آیه فرموده: «ثم...» استفاده مى شودکه مراد از این شباهت، تنها شباهت در احتیاج به خوراک و جفت گیرى و تهیه مسکن نیست؛ بلکه جهت اشتراک دیگرى نیز بین انسان و حیوانات هست که آنها را در مسأله بازگشت به سوى خدا، به انسان تشبیه کرده است. ب) و اذا الوحوش حُشِرت، (تکویر، آیه 5). وحوش جمع وحش است و وحش حیوانى است که هرگز با انسان ها اُنس نمى گیرد (مانند درندگان و امثال آن). ظاهر آیه ـ از این جهت که در سیاق آیات توصیف کننده قیامت قرار دارد ـ بیانگر این است که حیوانان وحشى هم در روز قیامت، مانند انسان ها محشور خواهند شد. اما این که پس از محشور شدن چه وضعى خواهند داشت و سر انجام کارشان چه خواهد شد. برای مطالعه بیشتر ر.ک: - تفسیر نمونه، ج 5، ص 220 - 227، ذیل آیه 38 سوره انعام - همچنین المیزان، ج 7، ص 75 - 78اما در مورد نظریه پل رنگین کمان : در این باره باید گفت که در منابع اسلامی و سخنان فیلسوفان و متکلمان و عرفای اسلامی چیزی بدین عنوان وجود ندارد. البته چنین عناوینی بیشتر در میان مسحیان و خصوصا فیلم های هالیودی دیده و شنیده می شود. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image