-نظریه ارسطو-اصل حرکت-  /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

نظریه ارسطو درباره حرکت چیست؟


نظریه او در حدود دو هزار سال در جهان حاکم بود و هنوز هم ارزش خود را حفظ کرده است. او میان «تغییر» و «حرکت» فرق قائل شد و گفت ما دو نوع تغییر داریم:1 ـ تغییرهای تدریجی به نام «حرکت».2 ـ تغییرهای دفعی به نام «کون و فساد» (حادث شدن و فانی شدن که در فاصله این حدوثها و فناها ثبات برقرار است).او می گفت تغییرهای تدریجی در سطح اشیاء است، در کمیت و کیفیت اشیاء، در نقل و انتقال های اشیاء، در وضع اشیاء و بالاخره در ظواهر اشیاء است که همه اینها مقولات عرضی اند؛ در عمق وجود اشیاء حرکت نیست ولی تغییر هست و اسم این تغییر را «کون و فساد» گذاشت. وی می گفت اشتباه است که واقعیت انسان را نتیجه روابط اجزاء یک واحد مکانیکی ـ مثلاً ماشین ـ بدانیم. او میان ماده و صورت فرق گذاشت. هر جسم را مرکّب از ماده و صورت دانست و گفت ماده حادث شونده و فانی شونده نیست، اما صورت حادث و فانی می شود. صورت، ماوراء شکل ظاهری است، جزء ماهیت اشیاء است، بلکه اساسی ترین جزء واقعیت شئ است. واقعیت اشیاء به «صورت» آنها بستگی دارد نه به ماده آنها (شیئیة الشئ بصورته لابمادته). صورتها در معرض حدوث و فنا و کون و فسادند و به این ترتیب واقعیت اشیاء دگرگون می شود، ماهیتهایی فانی می شود و ماهیتهای دیگری حادث می گردد. ماده که از حدوث و فنا و کون و فساد معاف است، نه به معنای استثنائی درقانون کلی کون و فساد است، بلکه از آن جهت است که ماده واقعیتی در عرض سایر واقعیتها نیست، ماده زمینه واقعیت است نه خود واقعیت.بدیهی است که ماده ارسطویی را نباید با ماده فیزیکی اشتباه کنیم. ماده فیزیکی از نظر ارسطو مرکب از ماده و صورت است.ارسطو نظریه دیگری دارد که با نظر یه « ماده و صورت » خویشاوند است و آن نظریه « قوه و فعل » است .تعمیم قوه و فعل در اعراض اشیاءارسطو نظریه قوه و فعل را در اعراض اشیاء تعمیم داد و گفت اشیاء یک حالت بالقوه دارند. شیئی که بعد وجود پیدا می کند، قبلاً بالقوه وجود دارد و بعد حادث می شود و به وجود می آید و آنکه الان وجود دارد در گذشته وجود نداشته است. من در گذشته وجود نداشتم. بلکه ماده ای که الان به من تعلق دارد وجود داشته است. ماده و زمینه وقتی آماده شد صورتی پیدا می شود، این صورت مدتی باقی می ماند تا اینکه به عللی معدوم شده و صورت دیگری جای آن را بگیرد. صورتها در «آن» حادث می شوند و در «آن» معدوم می گردند، ولی در زمان باقی می مانند؛ یعنی فاصله «آن» حدوث و «آن» فنا را ثبات و بقا پر می کند. علیهذا بر جهان ارسطو، هم ثبات حاکم است و هم تغییر دفعی (کون و فساد) و هم تغییر تدریجی (قوه و نعل).چنان که می دانیم ارسوط و ارسطوئیان، اشیاء را به نحو خاصی دسته بندی کرده اند و مجموعاً اشیاء را تحت ده جنس اصلی که آنها را «مقوله» نامیده اند داخل دانسته اند، به این ترتیب: مقوله جوهر، کیف، کم، أین، متی، اضافه، فعل، انفعال، جده یا ملک، وضع. ارسطو نظریه کون و فساد و قوه و فعل را به جوهر اشیاء و همچنین به اعراض اشیاء تعمیم داد.به عقیده ارسطوئیان، در همه مقولات تغییر صورت می گیرد، در برخی تدریجی و در برخی دفعی، تغییر تدریجی (حرکت) تنها در چهار مقوله امکان دارد: کم، کیف، أین، وضع و در سایر مقولات امکان ندارد. تغییر سایر مقولات دفعی است. علیهذا بر همه مقولات، اعم از آنکه تغییر تدریجی می یابد یا تغییر دفعی، ثبات نسبی حکمفرماست، زیرا مقولاتی که در آنها حرکت هست، آن حرکتها دائم نیست، گاه هست و گاه نیست، از این رو ثبات نسبی بر آنها حکمفرماست؛ و مقولاتی هم که تغییرات آنها دفعی است، نظر به اینکه آن تغییرات در «آن» واقع می شود، یعنی صورتها در «آن» حادث می شوند و در «آن» نابود می گردند و در فاصله دو «آن» که قهراً «زمان» خواهد بود ثابت و باقی هستند، پس بر این مقولات نیز تغییر نسبی و ثبات نسبی حکمفرماست. پس جهان ارسطو جهانی است که در آن ثبات بیش از تغییر به چشم می خورد.مجموعه آثار شهید مطهری،شهید مطهریبه نقل از سایت تبیان .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image