کلام /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

در زمان غيبت کبري چگونه امام زمان جامعه اسلامي را هدايت مي کنند؟ آيا مانند غيبت صغري نماينده دارند؟


از نظر شيعه امام که داراي ولايت تکويني و تشريعي است همانند خورشيد پنهان پشت ابر است که از نور و حرارتش موجودات بهره مي برند. امام صادق ـ عليه السلام ـ در پاسخ کسي که پرسيده بود «چگونه مردم از امام غايب در زمان غيبت استفاده مي کنند؟ حضرت فرمودند: «به همان گونه که از خورشيد وقتي ابر آن را مي پوشاند. گفتار يکي از مستشرقان به نام هانري کربن در اين باره شنيدني است؛ او مي گويد: به عقيده من تنها مذهب تشيع است که رابطه هدايت الهي را ميان خدا و خلق براي هميشه نگاه داشته است و به طور مستمر پيوستگي ولايت را زنده و پا برجا مي دارد. يهود آن رابطه را در حضرت موسي ـ عليه السلام ـ ختم کرده و پس از آن به نبوت حضرت مسيح و حضرت رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ اذعان نکرده است در نتيجه رابطه مزبور را قطع مي کند. نصاري در عيسي مسيح ـ عليه السلام ـ متوقف شده اند اهل سنت از مسلمين درحضرت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ توقف کرده اند و با ختم نبوت در ايشان ديگر رابطه اي ميان خالق و مخلوق را بر قرار نمي دانند. تنها مذهب تشيع است که معتقد است نبوت با حضرت رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ختم مي شود ولي ولايت که همان هدايت تکميلي است بعد از آن حضرت و براي هميشه زنده مي ماند آري تنها در مذهب تشيع است که اين حقيقت ميان عالم انساني و الهي براي هميشه باقي و پا برجاست. چرا که امام در غيبت کلي نيست؛ آن چه هست غيبت جزئي است او در اصل ايصال فيض وجود و وصول نعمت ها همواره حضور دارد بنابراين قوانين و اصول «حجت» دايم الاستفاضه و دايم الافاضه است همواره فيض مي گيرد و فيض مي بخشد سنت الهي اين است که اين گونه باشد بدين‌سان مي يابيم که عمده ترين فايده حضرت در عصر غيبت آثار ولايت تکويني اوست حجت و ولّي از نظر ناموس تکوين و قانون ايجاد و پيوست هاي دروني نظام حکيمانه آفرينش بايد باشد؛ زيرا مبناي عالم هستي بر اسباب و وسايط است؛ بر وجود فرد کامل در سببيّت و وساطت که خود واسطة الوسايط و سبب الاسباب است پس تربيت مردم و اداره اجتماع و نشر اسلام در همه جهان و تشکيل حکومت حقه يکي از چند و چندين اثر وجود حضرت حجت است و در صورتي که به دليل حکمت هايي چند عملي نگشت و به تأخير افتاد و حجت از نظر عامه مردم غايب شد آثار دیگر ـ که عمده است ـ بر وجود او مترتب است خلاصه؛ رسيدن فيض پياپي هستي و تحقق مراحل انسانيت به وجود وليّ بسته است او چون آيینه اي تابان در برابر مطلع بي کران ازليت قرار مي گيرد و فروغ حيات‌بخش هستي را بر جان کائنات، هم در مرحله تحقق و هم در محله تداوم، منعکس مي سازد اين است که آثار وجود حجت را تنها نبايد از جهت تربيت اجتماعات و حضور در جامعه و تشکيل حکومت الهي مورد توجه قرار داد؛ بلکه بايد از نظر قانون تکوين و روابط ماهوي تسبيب و عليت نيز به اين واقعيت نگريست و ديد که حجت در اين رابطه حضور علّي دارد و اگر او نباشد «لساخت الارض باهلها». نه زميني بر جاي خواهد ماند و نه اهلي باقي مي ماند به تعبير متکلم معروف شيخ عبدالجليل قزويني رازي؛ امام روزگار خاتم الابرار مهدي بن الحسن العسگري (عليه و علي آبائه السلام) ... که وجود عالم را حوالت به بقاي اوست و عقل و شرع منتظر حضور و ظهور و لقاي او. آن چه گفته شده اشاره اي بود به آثار وجود حضرت حجت ـ عليه السلام ـ در بعد وساطت تکوين امّا در بعد وساطت تشريعي و امر هدايت و تربيت بشر، غيبت در اين بعد به يقين آثاري ناگوار دارد محروميت انسان از درک حضور مربي اکبر و حجت بالغه امري ساده نيست ليکن اين پيشامد که بر طبق علت ها و حکمت هايي بوده است موجب نگشته است تا آثار هدايت و تربيت به کلي از ميان برود. غيبت کبري در شرايطي به وقوع پيوسته است که اين امکانات در اختيار بوده است: 1. کتاب خدا. 2. روش و سنت رسول ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ . 3. احاديث و کلمات و تعليمات يازده امام معصوم ـ عليهم السلام ـ . 4. سيره عملي و روش زندگاني يازده امام در طول 250 سال در ابعاد گوناگون تعهد و تکليف و تربيت و اقدام و حماسه و ايثار و... . 5 دوره 70 ساله غيبت صغري و مجموعه تعاليم و ارشادات که در اين مدت از سوي امام غايب افاضه گشته و به وسيله نايبان خاص و سفيرانش در اختيار مردم و امت قرار گرفته است. 6. وجود جمعي از عالمان و بزرگان شيعه که خود با واسطه هايي کم دوره هاي تربيتي و تعليمي ائمه ـ عليهم السلام ـ طاهرين را ديده بودند از فيلسوف بزرگ ابو نصر فارابي و ديگر بزرگان شنيده ايم که گفتند؛ هنگامي که رئيس مدينه فاضله غايب بود بايد به سنن و قوانين پيشينيان او عمل کرد علماي بزرگ تشيع نيز همين سيره را عملي کرده اند اين است که با وجود اين ميراث هدايتي و تربيتي بزرگ در ابعاد گوناگون مسائل زندگي و با اصل «نيابت عامّه» در عصر غيبت کبري مي نگريم که آثار وجودي حجت در دوران غيبت نيز طبق گفته حضرت منتفي و منقطع نشده و در توقيع مبارکشان آن حضرت وظيفه ما را در عصر غيبت معلوم کرده اند که «و امّا الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواة حديثنا فانّهم حجّتي و انا حجة الله؛ در واقه های جدید به راویان حدیث ما رجوع کنید؛ زیرا آنان حجت های من هستند و من حجت خدایم». پس آن چه از اين توقيع مبارک فهميده مي شود اين است که آن حضرت ما را رها نکرده اند بلکه نظر و الطاف و افاضات خويش را بر عالم دارد اما به خاطر علت هايي که از جانب ماست غايب شده است در اين موقعيت زماني حضرت مردم را به علماي ربّاني ارجاع مي دهد که آنها بر ما حجت هستند و اگر مشکلي اعتقادي و يا مسائل شرعي و... در امور دين داشته باشيم بايستي به آنها رجوع کنيم چرا که حضرت اتمام حجت کرده اند پس در نتيجه هدايت الهي قطع نشده است چرا که علما با افاضاتي که حضرت به آنها دارد واسطه هدايت و ولايت بر مردم در امور ديني و شرعي هستند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image