تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
روایتی از پیامبر خدا(ص)، درباره بطلان عمل بدعتگذار چنین نقل شده است: «مَنْ عَمِلَ فِی بِدْعَةٍ خَلَّاهُ الشَّیْطَانُ وَ الْعِبَادَةَ وَ أَلْقَى عَلَیْهِ الْخُشُوعَ وَ الْبُکَاءَ»؛[1] هرکس به بدعتى عمل کند، شیطان، او را با عبادت تنها میگذارد و حالت خشوع و گریه بر او میافکند.حدیث بالا در برخی منابع شیعی، از جمله در نوادر راوندی(م 570 ق) بدون ذکر سند وجود داشته و در برخی منابع اهلسنت[2] با ذکر اسناد از ربیعة بن أَبی عبدالرحمن از أَنَس بن مالک نقل شده است.الف. سند روایتراویان موجود در اسناد نقل شده در کتب اهلسنت را میتوان از کتب مفصل رجال آنان یافت، اما در مورد روایت منقول در نوادر راوندی باید گفت:1. شخصیتشناسان شیعی، راوندى را با عباراتی؛ مانند فاضل، علامه زمانه، جلیل، و ... ستودهاند.[3]2. راوندی در آغاز این کتاب خود، سندش را به روایات کتاب - که یک سند بیشتر نیست - میآورد، سپس با اشاره به آن سند، متن روایات را نقل میکند.[4] ایشان بدین ترتیب خواننده را از خواندن اسناد طولانى تکرارى آسوده ساخته است. بنابراین، حتی اگر در راویان آن یک سند گفتوگویی باشد، اما این روایت در نوادر راوندی مرسل محسوب نمیشود.[5]ب. محتوای روایتدرباره محتوای این روایت، باید گفت:مراد از این دسته از روایات، آن نیست که ما هر خضوع و خشوعی را شیطانی بدانیم و نسبت به تمام خاشعان بدگمان باشیم؛ زیرا در صفت مؤمنان آمده است که «الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُون».[6] بلکه بیانگر این است که هر خضوع و خشوع و عبادت ظاهری نشانگر آن نیست که فرد مورد نظر از اولیای الهی است.شیطان با حیلهای نسبت به بدعتگذار، از سویی باعث عجب و خودبرتربینی شده، او را بیشتر گمراه میکند و راه بازگشتش را سختتر میکند،[7] و از سویی دیگر، عدهای از مردم با دیدن احوال و حالات و گریههایش به سوی او جذب شده و او را انسانی خدایی پنداشته و گمراه میشوند. این گمراهیها میتواند انگیزهای برای شیطان باشد که برای خضوع و خشوع ظاهری او مانعی ایجاد نکند. بر اساس این حدیث، هرگز خضوع و خشوع و عبادت و اشک و آه و گریه و… به تنهایی دلیل بر حقانیت کسی نیست. .
اسلام کوئست
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.