تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

امدادهاى الهى در جنگ بدر چه بوده و چگونه شامل حال مسلمانان شد؟


از آيات قرآنى چنين برمى‏آيد كه سنت الهى، بر يارى كردن مؤمنان و كسانى است كه خالصانه در راه خداوند تلاش مى‏كنند چنان كه مى‏فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ»(1) «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد اگر خداوند را يارى كنيد، خداوند نيز شما را يارى مى‏كند و گام‏هايتان را استوار مى‏گرداند». اين سنّت، نه در آخرت كه در همين زندگانى دنيوى جريان دارد: «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِى الْحَياةِ الدُّنْيا»(2) «ما فرستادگان خود و كسانى را كه ايمان آورده‏اند، در زندگانى دنيا حتماً يارى مى‏كنيم». جنگ بدر، مصداق محك زدن اين وعده‏هاى الهى بود چرا كه گروهى اندك، تنها به انگيزه يارى دين خدا و مقابله با مشركان- با كمترين تجهيزات و فقط با پشتوانه ايمان خود راهى صحنه نبرد شدند و خداوند نيز با نزول امدادهاى غيبى خود، آنان را يارى و پيروزشان كرد. اين امدادها به حدى بود كه در جنگ‏هاى بعدى با اين وسعت، كمتر شاهد آن مى‏باشيم و از اين رو شايد بتوان گفت كه: نزول آنها تابعى از كيفيت انگيزه‏و نيز چگونگى توكّل مؤمنان بر خداوند باشد. قرآن درباره وظايف مؤمنان مى‏فرمايد: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»(3) «در مقابل مشركان هر آنچه مى‏توانيد نيرو و ساز و برگ تهيه كنيد». با اين حال بايد تكيه گاه اصلى خود را ذات اقدس الهى قرار دهند و هرگاه توكّل آنان تنها بر اين نيروهاى مادّى باشد، به همان مقدار يارى خداوند را از دست داده و به وادى شكست نزديك خواهند شد همان‏طور كه در جنگ حنين- كه نيروهاى آنان زيادتر از سپاه دشمن بود چنين شد و اگر يارى خاص خداوند در آن بحبوحه نبود، مسلمانان متّكى به سلاح و غير متوكّل به خداوند، دچار شكست قطعى مى‏شدند.(4) «لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِى مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ» در مورد چگونگى نزول امدادهاى الهى در جنگ بدر، تذكر اين نكته لازم است كه گرچه اراده خداوندى- طبق آيه «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»(5) عين تحقّق مراد است اما سنت الهى بر اين جريان دارد كه هر امرى را از راه اسباب خاص خود، به انجام رساند تا قانون‏مندى نظام هستى را خدشه‏دار نسازد. البته اسباب و علل، منحصر به علل مادّى نيست و نزول امدادهاى غيبى نيز جزو سلسله علل حوادث به شمار مى‏آيد كه مى‏توان با توجّه به آيات قرآنى، به صورت ضابطه‏مند از آن بهره گرفت. امدادهاى الهى نازل شده در جنگ بدر را مى‏توان با استفاده از آيات قرآنى چنين برشمرد: يك. نزول فرشتگان از آيه قرآن استفاده مى‏شود كه خداوند، با فرستادن هزار فرشته به استغاثه پيامبرصلى الله عليه وآله و مسلمانان پاسخ داد و آنان را يارى كرد: «إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجابَ لَكُمْ أَنِّى مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ»(6) از آيه بعدى چنين برمى‏آيد كه نزول فرشتگان، نه به منظور كشتن كافران، كه به جهت ابلاغ بشارت الهى و نيز تقويت اطمينان مؤمنان بوده است: «وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى وَ لِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ»(7) در سوره «آل عمران»، پس از آنكه خداوند به نزول امدادهاى خود در جنگ بدر تصريح كرده است سخن از فرستادن سه هزار فرشته به ميان آورده و متذكّر شده است: در صورت پايدارى و پيشه كردن تقواى الهى، اين نزول فرشتگان حتّى تا رقم پنج هزار خواهد رسيد و در پايان اين نكته را يادآور شده كه اين امر، براى بشارت و اطمينان دل‏هاى مؤمنان انجام گرفته است.(8) در كتاب‏هاى تاريخى، گزارش‏هايى از قول حضرت على‏عليه السلام و ديگران نقل شده كه حاكى از مشاهده سپاه ملائكه است در حالى كه رهبرى گروه‏هاى هزار نفره آنان به عهده فرشتگان بزرگى همچون جبرئيل، ميكائيل و اسرافيل بوده است.(9) دو. فراگرفتن خواب سبك مسلمانان روز دوازدهم ماه مبارك رمضان، از شهر مدينه به سمت بدر راه افتادند(10) و فاصله 153 كيلومترى مدينه تا بدر(11) را در مدت پنج روز طى كرده، خسته و كوفته به اين سرزمين رسيدند. در آنجا با ديدن انبوه دشمن، دچار اضطراب و واهمه شدند و قطعاً اگر با اين حال نبرد را آغاز مى‏كردند، شكست مى‏خوردند. اما خداوند اضطراب را از آنان برطرف كرد و به منظور تجديد قوا، خواب سبك و آرام‏بخشى را بر آنان مسلّط ساخت و آنان را در پناه امن خود قرار داد چنان‏كه مى‏فرمايد: «إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ»(12) طبق گزارش‏هاى تاريخى، اين خواب به گونه‏اى آرامش‏بخش و شيرين بود كه برخى از مسلمانان در خواب، محتلم شده و نياز به غسل جنابت پيدا كردند.(13) سه. نزول باران در آغاز صف‏آرايى دو سپاه، دسترسى مسلمانان به آب، با دشوارى‏هايى همراه بود. از طرف ديگر عدّه‏اى از مسلمانان، به واسطه خواب، دچار جنابت شده و از جهت روانى، خوش نمى‏داشتند كه با اين حالت، به نبرد بپردازند و احياناً به شهادت برسند. در اينجا بود كه خداوند در شب هفدهم، باران پربركتى فروفرستاد تا مسلمانان بتوانند با انجام غسل جنابت، خود را از پليدى (احتلام) رها سازند(14). خداوند با نزول آيه «وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ»(15)، به اين امداد الهى اشاره مى‏كند. همچنين گفته شده است: نزول باران باعث شد تا زمين رملى محل استقرارمسلمانان، سفت و محكم شود وبرعكس زمين زيرپاى مشركان به صورت گل‏آلود و باتلاقى درآيد.(16) اين امر يكى از علل پيروزى مسلمانان به شمار مى‏آيد. چهار. افكندن رعب در دل مشركان «رعب»، يكى از امدادهاى غيبى است كه خداوند در طول تاريخ، به منظور يارى رساندن مؤمنان و ايجاد زمينه شكست در سپاه مشركان، آن را به كار برده است. بدين ترتيب كمى ساز و برگ جنگى مؤمنان را جبران كرده و نشان داده است اصلى‏ترين عنصر در شكست يا پيروزى يك سپاه، اقتدار و روحيه آن است و چه بسيار سپاه‏هاى مجهز و تا دندان مسلّحى كه به علت نداشتن روحيه و ترسيدن، شكست خورده‏اند. از آيه‏اى برمى‏آيد كه: نفس شرك و عدم اتكال به خداوند، علّت افكنده شدن رعب در دل‏هاى آنان است و اين يك سنّت مستمرّ و جارى در طول تاريخ است: «سَنُلْقِى فِى قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَكُوا بِاللَّهِ»(17) همچنين در آيات قرآن، مواردى هست كه كاربرد اين عامل را در بعضى از غزوه‏هاى پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله به روشنى نشان مى‏دهد چنان كه آيه «وَ قَذَفَ فِى قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَرِيقاً»(18)، اشاره به «غزوه بنى‏قريظه» و آيه «فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ فِى قُلُوبِهِمُ الرُّعْب»(19)، اشاره به «غزوه بنى نضير» دارد. در جنگ بدر نيز خداوند با آيه «سَأُلْقِى فِى قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْب»(20)، به نقش آن، در پيروزى مسلمانان و شكست كافران اشاره مى‏كند. پى‏نوشت‏ (1) محمد (47)، آيه 7. (2) غافر (40)، آيه 51. (3) انفال (8)، آيه 60. (4) توبه (9)، آيه 25 و 62 (5) يس (36)، آيه 82. (6) انفال (8)، آيه 9. (7) همان، آيه 10. براى اطلاع بيشتر ر. ك: الميزان، ج 9، ص 21. (8) آل عمران (3)، آيات 123- 126. (9) المغازى، ج 1، ص 57 ابن هشام، السيرة النبوية، ج 2، ص 633. (10) المغازى، ج 1، ص 21. (11) پيشوايى، تاريخ اسلام، ص 227. (12) انفال (8)، آيه 10. (13) المغازى، ج 2، ص 54. (14) الميزان، ج 9، ص 22. (15) انفال (8)، آيه 10. (16) الميزان، ج 9، ص 22 المغازى، ج 1، ص 54 طبقات، ج 2، ص 12. (17) آل‏عمران (3)، آيه 151. (18) احزاب (33)، آيه 26:» خداوند در دل‏هاى دشمنان رعب افكند و شما عده‏اى را مى‏كشتيد و عده‏اى را اسير گرفتيد «. (19) حشر (59)، آيه 2:» خداوند از راهى كه آنان) دشمنان (گمان نمى‏بردند، بر آنان وارد شد و در دل‏هايشان رعب افكند «. (20) انفال (8)، آيه 8:» به زودى در دل‏هاى كافران رعب مى‏افكنم «. .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image