کلام /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

در روايت داريم که به همراه هر انسان شيطاني خلق مي شود. آيا شياطين داراي فرزند هستند؟ چطور خلقت اين شياطين خير است؟ شياطين بچه چه گناهي کردند که از ابتدا گمراه کننده و گنهکار مي باشند؟ در حق اينها ظلم نمي شود؟


جواب قسمت اول: شيطان داراي فرزندان و ذريّه اي است که او را کمک مي کنند و تقريبا همه فرزندانش راه او را در پيش گرفته و همانند او ملعون و مطرودند، مگر تعداد نادري از آنها. مانند شيطاني که همراه رسول اعظم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ آفريده شده بود و حضرت آن را مسلمان کرد. شيطان همانند انسان داراي فرزنداني است و اين مطلب هم در قرآن و هم در روايات اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بيان شده است. قرآن در آيه 50 سوره کهف مي فرمايند: إِلَّا إِبْلِيسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاء مِن دُونِي وَهُمْ لَکمْ عَدُوٌّ؛ مگر ابلیس که از اجنه بود، پس از امر پروردگارش سرپیچی کرد با این حال آیا او و ذریه اش را بجای من به دوستی برمی گزینید، در حالی که آنان دشمن شما هستند؟ خداوند متعال در اين آيه تصريح کرده که ابليس از جن بوده و داراي ذريّه اي مي باشد. بنابراين فرزند داشتن شيطان طبق صريح اين آيه به دست مي آيد و از آنجا که فرزند بدون پدر و مادر تنها آدم و حواء هستند، معلوم مي شود که زن هم داشته است. راجع به ازدواج ابليس که چه موقع بوده است و با چه کسي ازدواج نموده و همسر او چگونه پيدا شده و دختر چه کسي است؟ دو قول نقل شده است. مجمع البحرين در لغت شيطان مي نويسد: وقتي خداوند متعال اراده کرد که براي ابليس همسر و نسلي قرار دهد، غضب را بر او مستولي ساخت و از غضب و خشم او تکه آتشي پيدا شد و از آن آتش براي او همسري آفريد. در نقل ديگري آمده: ابليس که اسم اوّلي او عزازيل است از همان دوران جواني در ميان قوم خود مشغول عبادت و بندگي خدا بود تا بزرگ شد و موقع ازدواج او رسيد. وقتي تصميم به ازدواج گرفت با دختر «روحا» به اسم «لهبا» که آن هم از طايفه جن بوده، ازدواج نمود و از آن ازدواج فرزندان زيادي متولد شد. امّا در قسمت دوّم سؤال که چطور خلقت شيطان خير است، پاسخ آن است که اين سؤال فقط در مورد خلقت شيطان مطرح نيست، بلکه در مورد وجود مصائب و سختي ها و بلايا و هر چه که در نظر انسان شر بشمار آيد، مطرح است که آيا با حکمت خداوند سازگار هستند. در پاسخ مي گوييم که تمام افعال خداوند حکيمانه و داراي غاياتي معقول است. البته اين غايات به مخلوقات بر مي گردند و اين امور در جهت مصالح حقيقي فردي يا نوعي انسان ها قرار دارد. در جهان بيني اسلامي اساسا جهان و موجودات جهان به دو دسته خير و شر منقسم نمي گردد. در جهان آفريدهاي بد آفريده شده باشد. ، همه چيز زيبا آفريده شده و همه چيز به جا آفريده شده و همه چيز مخلوق ذات احديت است. خداوند شيطان را شيطان نيافريد، بلکه او نيز مانند ديگر مخلوقات آفريده شده است. وجود او و امکاناتي که خداوند به او داد، همه و همه چيز بوده و او نيز سال ها به عبادت خداوند پرداخته است. شيطان شدن ابليس بخاطر گناه و سرپيچي از فرمان خداوند بود و بدتر از آن اين که او توبه و عذر خواهي نکرد. وسوسه هاي او نسبت به ما طوري نيست که ما را مجبور به گناه کند، بلکه در حدّ يک دعوت مي باشد که اصولا اين وسوسه ها جنبه مثبت هم مي تواند داشته باشد، زيرا رشد ما تنها در صورت مخالفت با تمايلات دروني و وسوسه هاي شيطاني است. به قرب خدا رسيدن نتيجه مخالفت با آن دو امر مي باشد، هم چنين اگر ما بوديم و وسوسه هاي شيطاني جاي اين اشکال بود، امّا در برابر وسوسه هاي شيطان، خداوند هدايت عقل، فطرت و دعوت انبياء ـ عليهم السلام ـ را نيز قرار داده که مي تواند بهترين کمک در راه مستقيم و دوري از گناه باشد. و امّا قسمت سوم سؤال، از کجا ثابت شده که بچه شيطان از همان اوّل تولّد گناهکار بوده و با وسوسه کردن انسان ها آنها را از راه راست منحرف مي کند. شايد بتوان گفت اين ادعايي است که دليلي بر آن موجود نمي باشد. علاوه بر آن، خداوند متعال سه گونه موجود عاقل و با شعور آفريده؛ يک نوع در آسمان ها هستند که همان فرشتگان اند و از نور به وجود آمده است که شهوت جنسي و خور و خواب و شهوات ديگر ندارند، گناه از آنان سر نمي زند، تسليم محض پروردگار مي باشند، نوع ديگر انسان است که خداوند متعال او را با دو دست قدرت خود پديد آورد. و هم عقل و هم شهوت در وجودش گذاشت. نوع سوم نژاد جن است که خداوند آنها را مثل انسان داراي عقل وشعور و شهوت آفريده است. طايفه جن همانند انسان داراي درک و تکليف و مسئوليت مي باشند. دسته اي از آنها مؤمن و گروهي کافر، عده اي از آنها نيک کردار و برخي از آنها زشت کردارند. از جمله شواهدي که دال بر وجود اختيار در نژاد جن مي باشد همان بحث عبادت ابليس مي باشد که پس از خلقت آن قدر عبادت خدا را انجام داد که در زمره فرشتگان قرار گرفت و با اختيارات خود از امر الهي تخلف کرد و بر آدم ـ عليه السلام ـ سجده نکرد و چنان که قبلا گفته شد که خداوند شيطان را شيطان نيافريد، بلکه اين شيطان بود که با غرورش از دستور خداوند از آن مقام و منزلت پايين کشيده شد و اين مطلب دال بر اين است که با اختيار خودش راه کج را انتخاب کرد. پس آنها مخير هستند و مي توانند انجام دهند، ولي مي توانند انجام ندهند و مانند انسان امتحان مي شوند و بر سر دو راهي قرار مي گيرند. تا راه درست را انتخاب کنند. در ضمن تذکر اين نکته لازم است که خداوند عادل است و به هيچ موجودي سر سوزني ظلم نمي کند و حق هيچ موجودي را پايمال نمي کند و به هر موجودي طبق نظام حکيمانه هستي لطف مي کند. ظلم پايمال کردن حق است و عدل و ظلم در جايي معنا پيدا مي کند که حقّي در کار باشد، پس بچه شيطان معلوم نيست که از همان بدو تولد اغواگر و دسيسه کار باشد و اين مطلبي است که بايد اثبات شود. بلکه ما معتقديم هر موجودي با اختيار خود مسير حق يا باطل را انتخاب مي کند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image