هر چه مى خواهم خودم رو متقاعد کنم به این که باید نماز بخونم نمى تونم! علاقه به این کار ندارم و شب و روز تو ترس و اضطراب طى مى کنم! علت آن چیست؟

انسان براى انجام هر کارى نیاز به انگیزه درونى یا بیرونى و انگیزه مادى یا معنوى دارد و منشأ انگیزه هاى درونى نیازهاى زیستى یا نیازهاى معنوى و متعالى است. چرا ما هر روز خوردن صبحانه و نهار و شام را تکرار مى کنیم و هیچگاه نمى گوئیم من از خوردن نهار خسته شدم بلکه با فرا رسیدن وقت نهار احساس مى کنیم یک عامل درونى ما را به طرف غذا سوق دهد و اگر چند ساعتى به تأخیر بیفتد اوقات مان تلخ مى شود و ممکن است پرخاشگرى هم بکنیم. علت این امر نیازهاى زیستى و فیزیولوژیکى است یعنى وقتى مواد غذایى، آب و. .. در بدن کم مى شود عضلات معده شروع به انقباض و فعالیت مى کنند به گونه اى که ما را متوجه کنند که بدن نیاز به مواد غذایى دارد و این نیاز تبدیل به یک میل و یک حالت روانى مى شود در نتیجه ما با علاقه و ولع سر سفره غذا مى رویم و هر روز نیز این کار را تکرار مى کنیم و هیچگاه نیز دلسرد و دلزده نمى شویم. به موازات این نیازهاى مادى بعد غیرمادى وجود ما نیز براى ادامه حیات و بقاء نیاز به غذا دارد و باید غذاى متناسب با آن تأمین شود خداوند که آفریدگار جسم و جان ماست همه نیازهاى ما را تأمین کرده است و جالب اینجاست که ما به ازاء این نیازها چیزهایى است که با طبع ما بسیار سازگار است. خداوند جهان مادى را با انواع و اقسام مواد غذایى رنگارنگ و مطبوع خلق کرده است تا نیازهاى مادى ما تأمین شود آموزه هاى دینى از جمله نماز، روزه و سایر عبادات براى ما به عنوان غذا مقرر فرموده و در قالب دین و از طریق وحى به پیامبران نازل کرده است. اگر ما انسان ها به این حقیقت پى ببریم که براى ادامه حیات معنوى روح ما نیازمند به غذاهاى معنوى مى باشد و با این غذاى معنوى است که انسان از نگرانى و اضطراب رهایى یافته و آرامش مى گیرد در اینصورت با علاقه و اشتیاق فراوان به استقبال نماز خواهیم رفت.در خصوص علت بى علاقه گى به نماز نیز دلایل متعددى در این مساله دخیل است از جمله:عدم شناخت و توجه کافى نسبت به معبود آسیب پذیرى مقطع نوجوانى و جوانى است. این مقطع سنّى، مقطع حساس و بحرانى براى جوانان و نوجوانان است، مسایل و بحران بلوغ از یک طرف، شکّ و تردیدهاى مذهبى از طرف دیگر، ناپختگى وتجربگى و گرایش سریع به الگوهاى غیر واقعى که اهل نماز نیستند، زمینه هایى است که در خود فرد وجود دارد و باعث مى شود که جوانان و نوجوانان علاقة چندانى به نماز نداشته باشند.برخوردهاى نادرست والدین و مربیان نسبت به نماز خواندن کودک، نوجوان یا جوان مى باشد که باعث زدگى و بى علاقگى افراد نسبت به نماز مى شود.عدم درک صحیح از نماز و فلسفه آن به دلیل عدم شناخت از نماز و اهمیت و اسرار نهفته در آن.پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «لَوْ تَعْلَمُ مَا لَکَ فِى الصَّلَاةِ وَ مَنْ تُنَاجِى مَا انْفَتَلْت). بحارالأنوار، ج 74، ص 80.؛ ( اگر بدانى نماز چیست و با چه کسى نجوى و گفتگو مى کنى خسته نمى شود و نمار ار به اتمام نمى برى»جاى گیرى حب دنیا و زرق و برق آن در دل آدمى به خاطر اشتغال بیش از حد فکر و تعلق قلب به دنیا و مسائل و مشکلات مادى که زمینه بى علاقگى نسبت به مسائل معنوى از جمله نماز را فراهم مى نماید. پیامبر بزرگ خدا حضرت مسیح مى فرماید: «صَاحِبُ الدُّنْیا لَا یلْتَذُّ بِالْعِبَادَةِ وَ لَا یجِدُ حَلَاوَتَهَا مَعَ مَا یجِدُ مِنْ حُبِّ الْمَال ». بحارالأنوار، ج 14، ص 309.؛ ( دنیا پرست از عبادت و انس با خدا لذت نى برد در حالیکه حب مال در دل او است»استفاده از غذاى حرام و ناپاک.تکرار گناه به حدى که دل سیاه گردد و شوق عبادت گرفته شود.تاثیر پذیرى از تبلیغات و تهاجم فرهنگى که موجب مى شود انسان با اعمال عبادى احساس تحجر و عقب ماندگى کند.محیط و اجتماعى ناسالم و غیر دینى همنشینى با دوستان فاسد و بى نماز .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه