تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
در ابتدا لازم است به بررسی صائبیان و مجوسیان از نظر قرآن ، مفسران ، و سپس تاریخ نویسان اشاره داشته و سپس جمع بندی کلی را ذکر می کنیم. :صائبیان درقرآن: این اسم سه بار در قرآن کریم ذکر شده: 1: در آیه 62 از سوره بقره چنین آمده است: «ان الذین آمنوا و الذین هادوا و النصاری و الصائبین من امن بالله و الیوم الاخر وعمل صالحاً فلهم اجرهم عندربهم و لاخوف علیهم و لا هم یحزنون»: کسانی که ایمان آوردهاند، کسانی که به آیین یهود گرویدند و ترسایان و صائبان هر کس که به خدا و روز رستاخیز ایمان داشته باشد و کار نیکی انجام دهد، پاداش آنها نزد پروردگارشان است و برآنها ترس و اندوهی نیست.در این آیه صائبین بعد از یهود و نصاری ذکر شده است، و آیه می فرماید هر کدام از پیروان ادیان الهی که در عصر و زمان خود برطبق وظایف فرمان دین خود عمل کرده اند، رستگارند.2: در آیه 69 سوره مائده: «ان الذین امنوا و الذین هادوا و الصائبون و النصاری من امن بالله و الیوم الاخر و عمل صالحاً فلا خوف علیهم و لایحزنون»؛ آنها که ایمان آوردهاند و یهود و صائبان و ترسایان، هر گاه به خداوند یگانه و روز جزا ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند نه ترسی بر آنها هست و نه غمگین خواهد شد.در هر دو آیه صائبان از اهل کتاب و دین و در ردیف یهود و نصاری معرفی شدهاند، لحن هر دو آیه بیانگر این است که آیین صایبان همانند آیین یهود و نصاری یک آیین توحیدی و آسمانی است وطبعا پیامبری داشته اند که مشمول صفت مؤمن و استحقاق پاداش معنوی و رهائی از بیم و اندوه قرار گرفتهاند. 3: در آیه 17 از سوره حج نام صائبین در ضمن اسامی ادیان دیگر با افزودن نام مجوس چنین ذکر شده است: «ان الّذین امنوا و الذین هادوا و الصائبین و النصاری و المجوس و الذین اشرکوا ان الله یفصل منهم یوم القیامه ان الله علی کل شیء شهید»؛ کسانی که ایمان آوردهاند و کسانی که یهود شدهاند و صائبان و ترسایان و مجوس و کسانی که برای خدا شریک قرار دادهاند، خداوند روز قیامت میان آنان داوری میکند.در این آیات میبینیم که از صائبیها در ردیف «اهل کتاب» نام برده شده و از آنها نیز همچون یهود و نصاری دعوت به عمل آمده تا معتقدات و اعمال ناخالص خود را با پذیرش اسلام و تعالیم آسمانی آن، مهذب و استوار سازند. بنابراین یهود و نصاری و صائبان سه دینی بودهاند که مشمول خطاب و عنوان اهل کتاب میشدهاند. نتیجه:اولا مجوسیان همان صائبیان و به تعبیر دیگر زرتشتیان هستند وثانیا این که میتوان گفت از نظر قرآن صائبین مانند یهود و نصاری اهل کتاب و دین بوده و دینشان یک دین الهی و آسمانی است و آنها هم همانند پیروان سایر ادیان آسمانی، پیامبر و شریعتی داشتهاند و پس از پیامبرشان به تدریج دچار انحرافاتی مانند تقدیش و پرستش ستارگان شدهاند و نظیر همان انحرافاتی که در دین یهود و نصاری هم وجود دارد. به این معنی دین صائبین در اصل مانند دین یهود و نصاری دین توحید بوده و اعتقاد به مبدأ و معاد از ارکان دین آنها نیز میباشد. صائبیان ازدیدگاه مفسران: از آیات فوق اجمالاً استفاده شد که صایبان پیرو بعضی از ادیان آسمانی بودهاند، اما در این که آنان پیروان چه دینی بودهاند، بین مفسران اتفاق نظر وجود ندارد و اقوال گوناگونی است و در تفسیر کلمه صائبین در قرآن دچار اختلاط و تضاد و تناقضگویی شدهاند که به مرور زمان بر وسعت و غلظت این تناقضات افزوده شده است. که به ذکر بخشی از آن چه مفسران راجع به تفسیر کلمه صائبین گفتهاند میپردازیم. :1: فخر رازی بعد از یک مقدمه چنین مینویسد: ... مفسران را در تعریف روش دینی صایبان گفتههایی است. نخستین قول، از مجاهد و حسن است که گفتهاند ایشان طایفه ای از مجوس و یهودند که گوشت ذبیحه ایشان خورده نمیشود و زنان ایشان به زنی گرفته نمیشوند. دوم قتاده گفته است ایشان قومی هستند که فرشتگان را میپرستند و به سوی خورشید نماز میگزارند، در هر روز پنج نماز... سوم آن قولها که نزدیکترین آنها باشد این است که قومی ستاره پرست میباشند و ایشان را دو گفتار است، یکی آن که آفریننده جهان، خدای تعالی است که دستور بزرگداشت این ستارگان را داده... وگفتار دیگر آن است که خدای سبحان آسمانها و ستارگان را آفریده، پس این ستارگان، هر چه را در این جهان روی دهد از بدی و خوبی و خوشی و ناخوشی تدبر میکنند و آنها را میآفریند، پس بزرگداشتن آنها بر بشر واجب است... ) . فخر رازی، ذیل آیه 62 سوره بقره، التفسیر الکبیر للامام الفخر رازی، الجزء الثالث، الطبعه الثالثه، دار الاحیاء بیروت، ص 105. داود الهامی، تحقیقی درباره صایبان، ص 14، ناشر انتشارات مکتب اسلام،1379 (.2: علامه طباطبایی درجلد اول ترجمه تفسیر المیزان پس از نقل سخن بیرونی درباره تاریخ صائبیان و ذکر برخی از عقاید آنان می فرماید : آن چه را که بیرونی به برخی نسبت داده که مذهب صائبی آیینی آمیخته از مجوس و یهودی و رگههایی از آئین حرانی است با ظاهر آیه سازگارتر است، زیرا ظاهر آیه این است که آن هم مذاهبی در عداد مذاهب سایر اهل کتاب است (ترجمه المیزان، ج 1، ص 261، استاد علامه طباطبایی، ترجمه مکارم شیرازی، چ 2، نشر بنیاد علمی. )3:در تفسیر نور الثقلین به نقل از تفسیر علی بن ابراهیم چنین آمده است: الصائبون قوم لا مجوس… صائبون گروهی هستند که نه مجوسی و نه یهودی و نه نصرانی و نه مسلمانند و آنها ستاره پرست هستند. (تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 71، للمحدث الجلیل الشیخ عبدعلی بن جمعه، مطبعه الحکمه، بقم)4: قرطبی پس از نقل اقوال میگوید: اما آنچه از مذهب آنها به دست آمد،چنان که بعضی از علمای ما ذکر کرده است، آنها موحد هستند، منتهی به تأثیر ستارگان هم معتقدند و لذا هنگامی که القاء ربا الله از حکم آنها پرسید، ابوسعید اصطخری به کفر آنها فتوا داد.5: بیضاوی میگوید: صائبان قومی میان نصاری و مجوس هستند، و بعضیها گفتهاند: اصل دین آنها دین حضرت نوح است و گفته شده که آنها ملایکه و ستارگان را میپرستیدند) . حاشیه محی الدین شیخ زاده، علی تفسیر القاضی البیضاوی، ج 1، ص 314، المکتبه الاسلامیه، محمد ازدمیر دیار بکر ترکیا، بیتا)این بود برخی از اقوال مفسران و مراجعین میتوانند با مراجعه به تفاسیر دیگر به آراء دیگری نیز دست یابند. آیین صائبیان از نظر تاریخ نویسان:هر چند در مورد زرتشت و آیین مجوسیت در نزد تاریخ نویسان اختلاف آراء زیادی وجود دارد ولی جمع بندی که می شود از نظرات آنان بدست آورد این است که به نظر اکثر تاریخ نویسان این کیش توسط زرتشت پیامبر در حدود قرن هفتم پیش از میلاد آورده شد و در عهد پادشاهان ساسانی مذهب رسمی ایرانیان بود.زرتشت درآذربایجان متولد شد نام پدرش پورشسب و نام مادرش دغدو بود. عده ای از تاریخ نویسان ولادت او را حدود 660 سال قبل از میلاد میدانند. زرتشت در بیست سالگی به پیامبری مبعوث شد و به علت اختلاف شدید مذهبی که با هموطنان خود داشت ناچار جلای وطن کرد و در زمان سلطنت گشتاسب به بلخ رفت، و در سن هفتادو هفت سالگی درگذشت.(منصور پورکیوان، ادیان و مذاهب جهان،ص 49، انشارات میثم تمار،چاپ سوم،1381)نتیجه کلی: زرتشت یکی از پیامبران الهی بوده و دین مجوسی همان زرتشتی و صائبی است. .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.